نظریه های مدیریت کلاسیک بر اساس دو مکتب علمی تفکیک می‌شوند: مکتب علمی مدیریت عملی و مکتب علمی مدیریت تئوری. در ادامه برخی از معروف‌ترین نظریه‌های مدیریت کلاسیک را برای هر دو مکتب علمی معرفی می‌کنیم:

مکتب علمی مدیریت عملی:

1. نظریه علمی مدیریت (Scientific Management Theory): این نظریه توسط فردریک تیلور توسعه داده شد و بر اساس آن کارهای ساده را به قطعاتی تقسیم کرد تا عملکرد بهینه فردی و سازمانی را تضمین کند. این نظریه بر این اصل تمرکز می‌کند که با استفاده از تحلیل و آزمایش عملی، فرایندهای کاری بهینه شده و به افزایش بهره‌وری و کاهش هدررفت منابع در سازمان منجر می‌شود.

2. نظریه مدیریت بیرونی (Administrative Management Theory): این نظریه توسط هنری فایول توسعه داده شد و بر اساس آن، مدیران باید برای بهبود عملکرد سازمان، به مسائل مدیریتی بیرونی مانند ساختار سازمانی، بخش‌بندی و کنترل وظایف توجه کنند.

3. نظریه مدیریت بحران (Crisis Management Theory): این نظریه بر این اصل تمرکز دارد که مدیران باید برای مقابله باموقعیت‌های بحرانی در سازمان، برنامه‌ریزی کنند و برای پیشگیری از بروز بحران‌های آینده، راهکارهایی را پیشنهاد کنند. این نظریه برای رهبران سازمانی که در مواجهه با بحران‌ها هستند، مفید است.

مکتب علمی مدیریت تئوری:

1. نظریه مدیریت اداری (Administrative Theory): این نظریه بر این اصل تمرکز دارد که مدیران باید با توجه به اصول و قوانین مدیریت، سازمان خود را برای دستیابی به اهداف تنظیم کنند. این نظریه برای مدیرانی که با مسائل پیچیده مدیریتی روبرو هستند، مفیداست.

2. نظریه بنیادین مدیریت (Fundamental Management Theory): این نظریه بر این اصل تمرکز دارد که مدیران باید برای دستیابی به اهداف سازمان، از تکنیک‌های مدیریتی اصولی استفاده کنند. این تکنیک‌ها شامل برنامه‌ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل هستند.

3. نظریه ادبیات مدیریت (Management Literature Theory): این نظریه بر این اصل تمرکز دارد که مدیران باید با مطالعه و آشنایی با نظریات و الگوهای مدیریت برتر، مهارت‌های مدیریتی خود را بهبود بخشند و به دستیابی به اهداف سازمان کمک کنند.

4. نظریه مدیریت علمی (Scientific Management Theory): این نظریه که توسط فردریک تیلور توسعه داده شده است، بر این اصل تمرکز دارد که با استفاده از تحلیل و آزمایش علمی، فرایندهای کاری بهینه شده و به افزایش بهره‌وری و کاهش هدررفت منابع در سازمان منجر می‌شود.

5. نظریه اداره نیروی انسانی (Human Resource Management Theory): این نظریه بر این اصل تمرکز دارد که کارکنان به عنوان منبعی ارزشمند در سازمان در نظر گرفته شوند و مدیران باید با ارائه فرصت‌های آموزشی و توسعه شغلی، کارکنان را تشویق به پیشرفت کنند.

6.نظریه پایه‌گذاری مدیریت (Management Foundation Theory): این نظریه بر این اصل تمرکز دارد که مدیران باید با استفاده از تکنیک‌های مدیریتی اصولی، بهبود عملکرد سازمان را تضمین کنند. این تکنیک‌ها شامل برنامه‌ریزی، سازماندهی، رهبری، کنترل و ارتباطات هستند.

هر یک از این نظریه‌های مدیریت کلاسیک، به روش‌ها و الگوهایی برای بهبود عملکرد سازمان و مدیریت منابع در آن اشاره می‌کند و هنوز هم برخی از اصول این نظریه‌ها در مدیریت سازمان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند.توجه داشته باشید که این فهرست تنها یک نمونه از معروف‌ترین نظریه‌های مدیریت کلاسیک است و همچنین در بین محققان و مدیران، نظریه‌های دیگری نیز به عنوان نظریه‌های مدیریت کلاسیک مطرح شده‌اند.