بسیاری از مردم در تلاش هستند تا بفهمند چرا نمی توانند در حرفه خود پیشرفت کنند. آنها به سختی کار می کنند در حالی که امیدوارند مدیرانشان متوجه تلاش های آنها شده و به آنها پاداش دهند، اما در بیشتر مواقع، از کار می افتند و عصبانی می شوند. به گفته تسا وایت، کارشناس حرفه ای، این اتفاق می افتد زیرا آنها ساعات کاری خود را صرف کارهای اشتباه می کنند. در این راهنمای واضح، وایت نادرست‌های محل کار را که ممکن است مانع کار شما شوند را تجزیه و تحلیل می‌کند و توضیح می‌دهد که چگونه تلاش‌های خود را برای ایجاد ارزش برای سازمان خود متمرکز کنید. با کمک او، می توانید بر مسیر شغلی خود کنترل داشته باشید و یاد بگیرید که هوشمندانه تر کار کنید، نه سخت تر.

نکات مهم:

  • عدم کنترل کامل بر حرفه‌ی خود می‌تواند باعث خستگی و کاهش انگیزه شود.
  • با شرکت خود همکاری کنید، نه به مخالفت با آن، تا به شیوه‌ای مؤثرتر مراقبت از حرفه‌ی خود داشته باشید.
  • دریافت بازخورد، حل مسائل و ایجاد ارزش برای خود و شرکت را به صورت فعال انجام دهید.
  • برای هر سطح از حرفه‌ی خود، مهارت‌های جدیدی را به‌کار ببرید و یاد بگیرید.
  • با بهره‌گیری از ارزش خود، از شرکت خواستار افزایش حقوق شوید.
  • برای داشتن یک حرفه و زندگی بهتر، سیاست‌های شرکت خود را بیاموزید و مرزهای کار-زندگی خود را تعیین کنید.

چکیده کتاب

عدم کنترل بر حرفه‌ی خود می‌تواند منجر به خستگی زیاد و کاهش انگیزه شود. 

در نیروی کار امروزی، بسیاری از افراد با خستگی زیاد مواجه هستند. آن‌ها ممکن است کمتر به کار خود مشغول شوند یا احساس کنند که شرکت آن‌ها به خوبی از رفاه آن‌ها مراقبت نمی‌کند. در واقع، انجمن روان‌شناسی آمریکا بیان می‌کند که حدود یک سوم کارمندان در ایالات متحده از "خستگی شناختی"، "خستگی عاطفی" و "خستگی جسمی" گزارش می‌دهند.

فرسودگی شغلی مشکل جدیدی نیست، اما مشکلی رو به رشد است.

ممکن است شما از نحوه عملکرد شرکت ناراضی باشید، اما در بیشتر موارد نمی‌توانید به طور کامل فرهنگ شرکتی را کنار بگذارید. آنچه که می‌توانید انجام دهید، تغییر رابطه‌ی خود با محل کارتان است و با توسعه‌ی درک عمیق‌تری از جزئیات آن، برای بهره‌برداری خود از آن آن را هدایت کنید. با درک بهتری از ارزش‌هایی که کارفرمای شما در مورد ترفیعات، حقوق، عملکرد، تعادل کار-زندگی و سایر مسائل قدردانی می‌کند، می‌توانید تصمیمات شغلی بهتری بگیرید، ارتباطات موثرتری با مدیران داشته باشید و حتی حقوق بیشتری دریافت کنید. اگر احساس می‌کنید در کارتان به‌محاذات رفته‌اید، سه سال بدون افزایش حقوق گذرانده‌اید یا به نظر نمی‌رسد می‌توانید در پیشرفت شغلی خود پیشرفت کنید، آنگاه زمان آن رسیده است که دوباره نگاهی به نگرش خود نسبت به سازمان خود بیندازید و بررسی کنید که برای موفقیت در آن چه چیزهایی لازم است.

با شرکت خود کار کنید، نه علیه آن، تا شغل خود را به طور مؤثرتری مدیریت کنید.

اغلب زمانی که افراد در محل کار به سد راه می رسند، یا «خنده می زنند و تحمل می کنند» یا می روند. با این حال، این راه‌حل‌ها کنترلی را که می‌خواهید روی چشم‌اندازهای بلندمدتتان به شما نمی‌دهند. هم شما و هم کارفرمایتان به دنبال بازگشت سرمایه هستید. برای به دست آوردن بیشتر چیزی که در ازای تلاش‌های خود می‌خواهید، نیازهای خود را بر اساس این که برآورده کردن درخواست‌هایتان چه سودی برای شرکت دارد، تنظیم کنید. اگر یاد بگیرید به زبان شرکت خود صحبت کنید، به احتمال زیاد به آنچه می خواهید خواهید رسید.

وقتی متوجه شدید که شرکت به چه چیزی اهمیت می دهد، می دانید چگونه رفتار آنها را بهتر پیش بینی کنید.

به عنوان مثال، اگر می خواهید افزایش حقوق داشته باشید، درخواست افزایش حقوق فقط به این دلیل که بیش از سه سال است افزایش حقوق نداشته اید، به احتمال زیاد منجر به "نه" می شود. با بیان مجدد روشی که برای افزایش حقوق خود درخواست می کنید، شروع کنید: به مشارکت خود در کسب سود اشاره کنید و ارزش خود را از نظر جذب سرمایه یا پس انداز پول مشخص کنید. اگر بتوانید توضیح دهید که افزایش سود شما چگونه برای شرکت مفید است، به احتمال زیاد یک "بله" دریافت خواهید کرد. اولویت اصلی در اکثر شرکت ها سود است، بنابراین وقتی چیزی را درخواست می کنید، به نحوه تأثیر مثبت آن بر سود نهایی توجه کنید.

ارتباط ضعیف یکی دیگر از موانع تکراری در کار است. سرزنش مشکلات ارتباطی به گردن افراد دیگر آسان است، اما در واقع، بسیاری از افراد به منظور جلوگیری از درگیری، به طور بدی ارتباط برقرار می‌کنند یا آنچه را که واقعاً می‌خواهند بگویند، ضعیف می‌کنند، بنابراین هیچ‌کس نمی‌داند منظور آنها چیست.

بسیاری از افراد می‌ترسند که بیان نظرات خود ممکن است منجر به اخراج یا برچسب زدن به عنوان آدم سخت‌گیر شوند، اما ناظران شما نمی‌توانند به یک مسئله رسیدگی کنند مگر آنکه آگاهی کافی از موضوع داشته باشند. به عنوان مثال، اگر یک کارمند به ترفیعی دست نیافته است زیرا نتوانسته است به عنوان عضوی از تیم عمل کند، اما مدیر استخدام فقط می‌گوید: "ادامه دهید درخواست‌های خود را ارسال کنید!" به جای اینکه به کارمند بگوید که مهارت‌های مرتبط با تیم سازی خود را بهبود بخشد، کارمند از فرصتی برای درک اینکه چه چیزی مانع ترفیعش می‌شود و کار بر روی آن مهارت محروم می‌شود. همچنین همین امر برقرار است وقتی با مدیر خود صحبت می‌کنید. ارتباط روشن و صادقانه به شما امکان می‌دهد تا مشکلاتی که ممکن است عملکرد شما را آسیب برساند را برطرف کنید و بنابراین به شما کنترل بیشتری بر روی حرفه‌ی خود می‌دهد.

به عنوان مثال، یک مقاله مروری در MIT Sloan Management درباره تجربیات 6000 کارمند مایکروسافت بیان کرد که کارکنانی که در محل کار مشکلی داشتند و می‌توانستند آن را با رئیس خود حل کنند، 92 درصد بیشتر احتمال دارد که به شرکت بمانند، حتی اگر آنها پیشنهاد شغلی دیگری دریافت کرد. علاوه بر این، تمایل به صحبت کردن به شدت با احساس رضایت شغلی مرتبط است. بنابراین، وقتی یک مدیر به تیم شما می‌گوید: «دوست دارم هر بازخوردی را بشنوم»، از این فرصت برای صحبت کردن استفاده کنید. ناامید نشوید زیرا فکر می کنید که مدیر باید از قبل بداند چه چیزی اشتباه است. از صدای خود استفاده کنید و توضیح دهید

در مورد دریافت بازخورد، حل مشکلات و ایجاد ارزش برای خود و شرکت فعال باشید.

درک نکردن مدیران از شما می تواند مانع شما شود زیرا نمی دانید کدام رفتارها را بهتر یا اصلاح کنید. منتظر پایان سال نباشید تا متوجه شوید. اکنون با جستجوی بازخورد شروع کنید تا بتوانید سریعتر تغییرات را ایجاد کنید. برای همکاری با مدیر خود برای شناسایی نقاط کور عملکرد خود، یکی از این دو استراتژی را در نظر بگیرید:

  1. "میان خطوط صحبت‌های مدیر خود را بخوانید" - به عنوان مثال، اگر مدیر شما می‌گوید: "می‌خواهم نقش شما را روشن کنم"، این ممکن است به این معنی باشد که شما به انتظارات عملکرد پاسخگو نبوده‌اید یا دارید کار کسی دیگر را انجام می‌دهید.
  2. "به رفتار آن‌ها با شما توجه کنید" - به عنوان مثال، اگر مدیر شما شروع به کنترل دقیق کارهای روزمره شما کند، این ممکن است نشانه‌ای باشد که شرکت فکر می‌کند شما به اندازه کافی موثر نیستید و مقامات بالاتر می‌خواهند بدانند چگونه وقت خود را صرف می‌کنید.

اگر شما یک عملکرد برتر در محیط کار داشته باشید، رؤسا به شما خواهند گفت - و اغلب. بیشتر عملکرد برترانها یک ویژگی مشترک دارند: آن‌ها ارزش را ایجاد می‌کنند با حل مسائل شرکت. آن‌ها فقط سخت کار نمی‌کنند، آن‌ها به بهترین وظایف سخت کار می‌کنند. آن‌ها مشکلات قابل حلی را که شرکت با آن روبه‌رو است، می‌بینند و از قدرت عنوان شغلی خود، بدون توجه به سطح شان، برای رفع آن مشکلات استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، فرض کنید در اتاق پست یک شرکت بزرگ کار می‌کنید. شما نامه‌ها را به میز هر فرد تحویل می‌دهید، اما طول می‌کشد و اغلب باعث تراکم می‌شود. بنابراین شما پیشنهاد می‌دهید که در هر طبقه صندوق پستی نصب شود که به طور چشمگیری زمان سفر شما را کاهش داده و هر تاخیری را از بین می‌برد. حالا شما به بهره‌وری پیشرفت کرده‌اید، زمان و پول شرکت را صرفه‌جویی می‌کنید و در عین حال ارزش ایجاد می‌کنید.

شما می توانید از مجموعه دانش منحصر به فرد خود برای افزایش نفوذ خود به صورت جانبی استفاده کنید تا به یکی از قابل اعتمادترین افراد در دفتر تبدیل شوید.

انتخاب شکاف های مناسب برای پر کردن یا رفع آنها اغلب نه تنها در مورد شغل شما، بلکه در مورد نحوه عملکرد شرکت شما نیز نیاز دارد. برای اینکه بفهمید چه چیزی برای شرکت شما مهم است، لازم نیست یک مدیر عامل یا حتی یک مدیر ارشد باشید. به سادگی کنجکاو باشید و به آنچه شرکت پاداش می دهد توجه کنید. با انجام سه مرحله شروع به پرورش نفوذ کنید:

  1. پرسش کنید - از این سؤالات برای یادگیری استراتژی شرکت، نحوه ترجمه آن به ادارات مختلف و همچنین برای پیدا کردن راه حل‌هایی برای مسائل خاصی که بیشترین ارزش را ایجاد می‌کنند، استفاده کنید.
  2. اطلاعات جمع آوری کنید - از اعداد دقیق برای پشتیبانی از تحقیقات، پیشنهادها و راه حل‌های خود استفاده کنید.
  3. اطلاعات را پیگیری کنید - با رویدادهای کنونی و روندهای تجاری آشنا شوید. بدانید که افراد دیگر در نقش‌هایی مشابه با شما چه کارهایی را انجام داده‌اند تا به بهره‌وری افزوده شود و الهام بگیرید.

دانش، قدرت واقعی را دارد، نه عناوین شغلی. شما باید زمانی که می‌خواهید چیزی یاد بگیرید، بازخورد دریافت کنید، مشکلات را حل کنید یا ایده‌های جدید را معرفی کنید، صحبت کنید.

برای هر سطح از حرفه خود مهارت های جدیدی را تطبیق دهید و یاد بگیرید.

مهارت هایی که باعث ایجاد یک شغل برای شما شد، لزوما به شما کمک نمی کند که به شغل بعدی ارتقا پیدا کنید. برای پیشرفت در یک شرکت یا یک رشته، باید مهارت های خود را تطبیق دهید و دانش خود را افزایش دهید. به عنوان مثال، خوب بودن در پیروی از دستورالعمل‌ها و پرسیدن سؤال برای نقش‌های سطح ابتدایی عالی است، اما این مهارت‌ها برای زمانی که در یک موقعیت ارشد مسئول هستید کارایی ندارند. هر مرحله شغلی، از سطح ابتدایی تا مدیر عامل، مهارت‌های خاص خود را دارد که می‌توان بر آن تسلط یافت، ساخت و سپس برای ارتقا به نقش بعدی تکامل یافت.

مجموعه مهارت هایی که باید روی آنها کار کنید، آنهایی هستند که ورود شما را به مرحله بعدی رشد شغلی تضمین می کنند.

اگر در یک نقش ابتدایی هستید، با پیروی از قوانین، حضور در زمان مقرر، رعایت ضرب الاجل ها و اطلاع مدیران خود در مورد پیشرفت خود، برای اثبات ثبات و قابلیت اطمینان خود تلاش کنید. این بهترین زمان برای پرسیدن سوالاتی است که نشان دهنده تعهد شما به انجام درست وظایف است.

حرکت به سمت بالا مستلزم توانایی کار مستقل است. داشتن نقش به عنوان یک سرپرست یا مشارکت کننده مستقل مستلزم تفکر انتقادی، حل مشکلات به تنهایی و تصمیم گیری در راستای اولویت های شرکت است. در این سطح، نشان دهید که در رسیدگی به تقریباً تمام مسائلی که پیش می‌آیند و ایده‌ها و راه‌حل‌های مختلف را آزمایش می‌کنید، احساس اطمینان می‌کنید. ثابت کنید که می توانید بدون نظارت مداوم کار کنید.

برای به دست آوردن یک نقش در سطح متوسط، مانند تبدیل شدن به یک مدیر واحد، شروع به فکر مشترک کنید. شما باید ثابت کنید که می توانید با یک تیم کار کنید، مکالمات سخت لازم را انجام دهید و همچنان همه را به همان صفحه بازگردانید تا اهداف شرکت را محقق کنید. از تصمیمات خود با داده های ثابت و قابل اعتماد پشتیبان تهیه کنید. مهارت‌های ارتباطی و مشارکتی خوب به شما کمک می‌کند تا در انجام مسئولیت‌های سطح متوسط، مانند گفتگوهای بین بخش، مذاکرات تأمین مالی، و استفاده از کارشناسان خارجی و نظراتی که ارائه می‌کنند، برتر باشید.

حرکت به سمت نقش های سطح ارشد مستلزم این است که نشان دهید می توانید به خوبی یک تیم را رهبری کنید. در این سطح، همه برای تصمیم گیری نهایی به شما نگاه می کنند، بنابراین باید تخصص خود را توسعه دهید و مرتباً آن را نشان دهید. در این نقش‌ها، شما زمان زیادی را صرف تامین منابع مالی برای استراتژی‌ها یا تغییرات شرکت خواهید کرد، بنابراین باید ایده‌های قوی و متخصص در مورد مسیری که می‌خواهید دنبال کنید، داشته باشید. شما باید بتوانید پیشنهادات واضح و مختصر را بیان کنید، در حالی که تیم خود را خرد نکنید یا در درگیری های پرسنلی درگیر نشوید. پروژه ها و تصمیمات در این سطح به سرعت پیش می روند، بنابراین نبردهای خود را عاقلانه انتخاب کنید.

هنگامی که به مجموعه اجرایی رسیدید، شغل شما مستلزم اجرای چشم اندازی برای رشد آینده شرکت است. مسئولیت های شما شامل متقاعد کردن همه کارمندان برای هماهنگی با تصمیمات شما، مدیریت انتظارات ذینفعان و تعریف استانداردهای محل کار است. مهارت های رهبری شما باید شامل توانایی در ارتباط ماندن با نیازهای اعضای تیم باشد، فضایی را برای دیگران فراهم کند تا نظرات خود را بیان کنند و مطمئن شوید که اولویت های شرکت در مسیر درست قرار دارند.

با استفاده از ارزش خود، افزایش حقوق خود را درخواست کنید.

شما ممکن است یک کارمند سخت‌کوش باشید، اما اگر درخواستی نکنید، شرکت‌ها تلاش‌های شما را پاداش نخواهند داد. بیشتر کارفرمایان می‌خواهند کمترین هزینه ممکن را در عملیات خود داشته باشند. اگر شما برای افزایش حقوق درخواستی نداشته باشید، انتظار نداشته باشید رئیس شما یک پیشنهاد ارائه کند. بر عهده شماست که درخواست افزایش حقوق کنید و به نفع خودتان است که در ابتدای سال مالی فعالیت فعال در مورد افزایش حقوق صورت دهید. به عنوان مثال، درخواست افزایش سالیانه یا نیمه سالی 5% بر روی حقوق 40,000 دلاری در ابتدا ممکن است به نظر برسد که زیادی نیست، اما در طول یک دوره 35 ساله، درآمد کل شما تقریباً دو برابر می‌شود نسبت به مقداری که با پذیرش غیرفعال یک افزایش سالانه 2% کسب می‌کنید.

هیچ کس بیشتر از شما از شما مراقبت نمی کند و از شما حمایت نمی کند.

عوامل زیادی در مورد موفقیت یا عدم موفقیت درخواست شما برای افزایش حقوق نقش دارند. صرفاً رفتن به این مسیر که می‌خواهید حقوق خود را افزایش دهید، زیرا به پول بیشتری نیاز دارید، راهی سریع برای دریافت «نه» است. انتظار منفعلانه تا پایان چرخه پرداخت نیز نتیجه نمی دهد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که کارمندانی که خارج از چرخه عادی حقوق درخواست افزایش می‌کنند - مانند اواسط سه ماهه دوم - درصد بیشتری از افزایش نسبت به کسانی که تا پایان سال صبر می‌کنند، دریافت می‌کنند. نحوه درخواست افزایش حقوق حتی مهم‌تر از زمان‌بندی است، زیرا بیشتر مذاکرات به نحوه استفاده هر طرف از نقاط قوت خود مربوط می‌شود. به عنوان مثال، شرکت ها از این واقعیت استفاده می کنند که آنها شغلی دارند که شما می خواهید، آنها بودجه آن شغل را می دانند و شما نمی دانید. علاوه بر این، سایر نامزدها ممکن است همین کار را با پول کمتر انجام دهند. از طرف خود، آماده باشید تا از سابقه ای مبتنی بر داده ها در حل مشکلات شرکت و استفاده از مهارت های تخصصی خود استفاده کنید. این جایی است که احتمالاً می توانید به پیشنهاد یک رقیب مراجعه کنید.

مذاکرات خوب به راه حل هایی می رسد که به نفع هر دو طرف است، بنابراین از اهرم خود به گونه ای استفاده کنید که هم برای شما و هم برای شرکت ارزش ایجاد کند. پنج قدم بردارید تا بفهمید شرکت به چه چیزهایی نیاز دارد و چگونه می توانید ارزشی را به کارفرمای خود در قبال حقوقی که می خواهید ارائه دهید:

  • "بر آورده کردن نیازهای شرکت"  با برجسته کردن نقاط ضعف آن، دانش داخلی خود در مورد شرکت را نشان دهید.
  • "شناسایی پیشنهاد ارزش شما"  توضیح دهید چگونه مهارت‌ها و تجربه منحصر به فرد شما می‌تواند به حل نقاط ضعف کمک کند.
  • "اشتراک گذاری داده‌های رقابتی"  از داده‌ها برای پشتیبانی از سوابقی که در حل مسائل مشابه با موفقیت داشته‌اید، استفاده کنید.
  • "درخواست خاص"  حداقل دو پیشنهاد در مورد حقوقی که قابل قبول می‌دانید، مشخص کنید. بیان کامل و عقب نشینی نکنید و در مقابل خودتان مذاکره نکنید.
  • "تضمین تعهد"  منتظر پیگیری نمانید؛ زمانی را تعیین کنید که به یک پاسخ نیاز دارید.

برای داشتن شغلی بهتر و زندگی بهتر، سیاست های شرکت خود را یاد بگیرید و مرزهای کاری و زندگی را تعیین کنید.

همیشه مشغول بودن و تلاش برای حفظ سرعت غیرمنطقی سریع راهی سریع برای فرسودگی است. شرکت شما به تلاش اضافی شما پاداش نمی دهد مگر اینکه به نتایجی که برایش ارزش قائل است دست یابید. بنابراین، به جای تلاش برای انجام هر کار کوچک، تمرکز خود را به انجام یک کار عالی روی کاری که واقعاً مهم است تغییر دهید.

همسویی خود با سیاست های شرکت فقط به نظارت و اقدام شما نیاز دارد.

با نگاه کردن به زمانی که صرف کارهایی می‌کنید که انرژی را تلف می‌کنید در مقابل زمانی که صرف کارهایی می‌کنید که ارزش ایجاد می‌کنند، شروع کنید. به عنوان مثال، چند جلسه می تواند ایمیل باشد؟ آیا به اندازه کافی روی اهداف بخش تمرکز می کنید؟ با این اطلاعات، می توانید بفهمید که کجا باید زمان خود را دوباره متمرکز کنید و برخی از مرزها را تعیین کنید. تعیین حد و مرزهای کاری می تواند به معنای تغییرات کوچکی باشد که شامل عدم اعلام تغییر باشد یا تغییرات بزرگی که نیاز به تایید مدیر شما دارد. هر کدام با سطح ریسک خاص خود همراه است:

  • بدون خطر - به دنبال مزایایی باشید که قبلاً در شغل شما گنجانده شده است، مانند مرخصی با حقوق، و از آنها استفاده کنید. برای وقفه های مدیتیشن برنامه ریزی کنید، شب ها گوشی خود را خاموش کنید، یک ناهار طولانی با همکارتان بخورید که دوست دارید با او دوست شوید یا برخی از کارهای روزمره را برون سپاری کنید.
  • ریسک متوسط - با مدیر خود همکاری کنید تا تعداد جلساتی را که باید در آن شرکت کنید کاهش دهید یا قوانینی را برای تماس غیر ساعتی تعیین کنید، مانند عدم تماس تلفنی بعد از ساعت شش.
  • ریسک بالا - درخواست چیزهایی مانند دستیار در زمان‌های بحرانی، منابع بیشتر یا زمان بیشتر برای انجام یک برنامه آموزشی می‌تواند بر بودجه و سود شرکت شما تأثیر بگذارد، بنابراین این درخواست‌ها را برای زمانی که واقعاً به بله نیاز دارید ذخیره کنید.

برای درک خط‌مشی‌های شرکت‌تان و اینکه چگونه مدیران ترجیح می‌دهند «کارها را انجام دهند» عمیقاً بگرد. تعیین کنید که آیا سازمان شما استقلال یا همکاری را در اولویت قرار می دهد. برخی از شرکت‌ها، مانند شرکت‌های بزرگ بیمه سلامت، تغییرات آهسته را ارزش می‌گذارند زیرا نمی‌توانند خطر شکست‌های بزرگ را تحمل کنند. بنابراین داشتن برنامه‌های مبتنی بر داده‌ها که مورد تأیید شرکت قرار می‌گیرد، مدیران و رؤسای شما را قانع می‌کند. استارت‌آپ‌های کوچک‌تر فناوری برای سودهای سریع ارزش قائل هستند، بنابراین ایجاد راه‌حل‌های کوتاه‌مدت که نتایج پردرآمدی را به همراه دارد، باعث می‌شود شما از بقیه متمایز شوید. بررسی سیاست‌های رشد شرکت، نقشه ای برای چگونگی پیشرفت در اختیار شما قرار می دهد. از ارزیابی خود از سلایق پیشرفت شرکت به نفع خود استفاده کنید.

درباره نویسنده

تسا وایت، که به عنوان "دکتر شغل" شناخته می‌شود، یک اجرایی HR بسیار با تجربه است که در صنعت شهرت قوی دارد. با پیشینه‌ای در شرکت‌های Fortune 50، او در زمینه توسعه استعداد و مدیریت منابع انسانی ۲۵ سال تجربه کسب کرده است.
در طول مسیر حرفه‌ای خود، تسا وایت یک پیروزی قابل توجه در رسانه‌های اجتماعی کسب کرده است، جایی که مطالب مفید، نکات و مشاوره‌های مرتبط با جستجوی شغل، پیشرفت حرفه‌ای و رشد حرفه‌ای را به اشتراک می‌گذارد. تخصص و دانش عملی او او را به یک منبع قابل اعتماد برای افرادی که در ناوبری در پیچیدگی‌های بازار کار نیاز دارند تبدیل کرده است.
به عنوان "دکتر شغل"، تسا وایت از تجربیات گسترده خود استفاده می‌کند تا راهبردهای قابل عملی برای جویایی شغلی ارائه دهد و به آنها کمک کند رزومه‌های خود را بهینه کنند، مهارت‌های مصاحبه خود را بهبود بخشند و در یک چشم‌انداز استخدام رقابتی برجسته شوند. او به خاطر رویکرد عملی خود شناخته شده است و راه‌حل‌های عملی ارائه می‌دهد و افراد را برای کنترل مسیرهای حرفه‌ای خود قدرت می‌دهد.
تخصص تسا وایت به فراگیری افراد و سازمان‌ها درون سازمان‌ها تعمیق می‌یابد. با درک عمیق او از شیوه‌ها و راهبردهای منابع انسانی، او به شرکت‌ها در توسعه و مراقبت از استعدادهای خود، تحریک مشارکت کارکنان و ایجاد محیط‌های کاری شامل کمک می‌کند.
در کل، مشارکت‌های تسا وایت به عنوان یک اجرایی HR در شرکت‌های Fortune 50 و حضور آنلاین او به عنوان "دکتر شغل" او را به یک شخصیت مورد احترام در زمینه توسعه استعداد تبدیل کرده است. ثروت تجربه و تعهد او برای کمک به افراد و سازمان‌ها در رشد در تلاش‌های خود به عنوان یک مشاور قابل اعتماد و رهبر فکری در حوزه HR و توسعه حرفه‌ای تأیید شده است.