در این فراخوان شورانگیز به اقدام، پژوهشگران اقتصاد آینده، جس ریمینگتون و جوانا سیا، روشها و عملکردهایی را شرح میدهند که افراد و سازمانها میتوانند از مدلهای اقتصادی که بیشتر مردم را ناکام میگذارند، فاصله بگیرند و به سوی یک شکل دیگری از سرمایهداری با محبت تلاش کنند. داستانهایی از سازمانهایی که در همکاری واقعی و عملکردهای برجسته تجاری موفق بودهاند، دلایل آنها را تقویت میکند. برای خوانندگانی که با کسب و کار به عنوان همیشه راضی نیستند، ریمینگتون و سیا هفت شیوه نوآورانه کسب و کار را برای بهبود کار و جهان وسیع شرح میدهند.
نکات اساسی
- کار برای اکثریت مردم کارساز نیست.
- اقتصاد ایالات متحده تا حد زیادی به نفع افراد معدود ممتاز است - اما لازم نیست اینطور باشد.
- دگرگونی زمانی آغاز می شود که کارگران حق خود را برای مشارکت در طراحی محل کار خود اعلام کنند.
- از هرج و مرج پرهیز کنید و با توافق بر روی پروتکل های انعطاف پذیر از فراگیری اطمینان حاصل کنید.
- ایجاد ارتباطات معتبر بر اساس مراقبت متقابل.
- از بی عدالتی های گذشته درس بگیرید و برای اصلاح اشتباهات آنها تلاش کنید.
- رویکردی سالم و محترمانه نسبت به دیدگاه های متفاوت ایجاد کنید.
- عقل را از بدن، احساسات و طبیعت خود منبع کنید.
- سرعت خود را کم کنید تا کاملاً حضور داشته باشید و کارآمدتر باشید.
- نمونه های اولیه ارزان قیمت و کاربرپسند را توسعه دهید که بازخورد و آزمایش اولیه را تسهیل می کند.
چکیده کتاب
کار برای اکثریت بزرگی از افراد کارایی ندارد.
کارگران در ایالات متحده اغلب با مسئولیتهای مراقبت از کودکان همراه با دو یا بیشتر شغل و برنامههای کاری نامنظم سر و کار دارند. بسیاری از شغلها ساعت کاری مشخصی ندارند و کمتر یا هیچ مزایایی ندارند و کارفرمایان اغلب از کارگران میخواهند قراردادهای محرمانه و تنبیهکننده امضا کنند. علاوه بر این، بسیاری از کارمندان در قراردادهای آتویل آشفته کار میکنند که کارفرمایان میتوانند به هر زمان و برای هر دلیلی آنها را ترک کنند. کارفرمایان دیگر در اقتصاد چابک گارانتی کار نمیدهند. به علاوه، بسیاری از کارگران آمریکایی میگویند که با سطوح بالای استرس و خستگی روبرو هستند.
تعداد بیشتری از افراد به همان نتیجه رسیدهاند: روشهای کنونی ما برای کار کردن کار نمیکنند.
کار اغلب منجر به نزاع در خانه، انزوا و مکانیسم های ناسالم مقابله می شود. نیازهای بی امان کار می تواند باعث ایجاد بیماری های مزمن شود که گاهی منجر به مرگ زودرس می شود. و کار اغلب زمان بسیار کمی را برای فعالیتهای زندگی سالمتر و پرورشدهنده باقی میگذارد. علاوه بر این، چارچوب اقتصادی که در آن کار انجام میشود به محیط زیست آسیب میزند، زیرا تولیدکنندگان جنگلها و سایر منابع را غارت میکنند و ثروت طبیعی جمعی را برای غنیسازی عده معدودی از بین میبرند.
اقتصاد ایالات متحده تا حد زیادی به نفع افراد معدود ممتاز است - اما لازم نیست اینطور باشد.
به عبارت ساده تر، شکل امروزی سرمایه داری به این معنی است که افرادی که دارای مقادیر بالایی از سرمایه هستند، می توانند از آن برای شرط بندی روی سرمایه گذاری های مختلف و کسب سود استفاده کنند. از آنجایی که افرادی که پول دارند می توانند ریسک های بیشتری را بپذیرند و تمایل به انباشت ثروت بیشتری دارند، شکاف های درآمدی افزایش می یابد و نابرابری ها شتاب می گیرد. امروز، سه مرد برتر ثروتمند در ایالات متحده دارای ثروت بیشتری از نیمه پایینی کل جمعیت ایالات متحده هستند - یعنی 160 میلیون نفر. و 47 درصد از آمریکایی ها گزارش می دهند که حتی در شرایط اضطراری، نمی توانند 400 دلار تهیه کنند.
در پارادایم کنونی، حتی کلمه "ثروت" نیز فاسد شده است، زیرا پول از منابع واقعی ثروت - هوا و آب پاک، جنگل ها، اقیانوس ها، مواد معدنی و سایر منابع طبیعی - به دست می آید. اقتصاد استخراجی آنچه را که واقعاً با ارزش است به منبع قدرت خرید تبدیل می کند. سایر اشکال ثروت - مانند زمان صرف شده با خانواده و دوستان، در امور اجتماعی یا لذت بردن از طبیعت - در تولید ناخالص داخلی حساب نمی شود، در حالی که اقداماتی که به محیط زیست و رفاه موجودات زنده آسیب می زند.
وقتی خسته، ناامید، گیج و گیر افتادهایم و فقط در حال حرکت کردن به طور مداوم هستیم، سخت است با واقعیت روبرو شدن که به طور عمده برای بهرهبرداری از یک گروه کوچک از افراد کار میکنیم.
اقتصاد ناپایدار آمریکا به شرکتها پاداش مالی میدهد که داراییهای دچار مشکل را در جوامع خریداری کرده و سپس آنها را به منظور استخراج سود به فروش میرسانند - با قیمت جنگلها، زمینهای کشاورزی و حقوق مناسب برای کارگران. وقتی این اتفاق میافتد، شهرها پایه مالیاتی خود را از دست میدهند و بیمارستانها، مدارس و فروشگاههای خوراکی میبندند و به جای آن فروشگاههای دلاری در آنجا تأسیس میشوند. این فاجعهها به طور عمده در جوامع فقیر و اغلب در میان افراد متنوع رنگی رخ میدهند. اما اکثر کارگران، بدون توجه به نژاد خود - از جمله آنهایی که در طبقه متوسط هستند - هیچ راهی برای فرار از این سیستم طمعگرانه نمیبینند. اکثراً تصور کار و اقتصاد مبتنی بر عشق را مسخره می کنند.
با این حال، سرمایه داری می تواند بهتر عمل کند. اقتصاد تعداد کمی از افراد دارای امتیاز تاریخی را تا حد زیادی ثروتمند می کند، زیرا بقیه برای تصور جایگزینی غیر از سوسیالیسم یا کمونیسم مشکل دارند. با این حال، تعداد کمی از مردم و سازمانها نشان میدهند که سایر اشکال سرمایهداری - آنهایی که زندگی کارگران را پرورش میدهند و غنی میکنند - میتوانند وجود داشته باشند، و این جایگزینها میتوانند برای گروه بسیار گستردهتری از ذینفعان نسبت به تجارت امروزی بهطور معمول موفق شوند.
دگرگونی زمانی آغاز می شود که کارگران حق خود را برای مشارکت در طراحی محل کار خود اعلام کنند.
اقتصاد یک ساختار است: مردم آن را ایجاد می کنند. به شکل فعلی خود زنده می ماند زیرا مردم اجازه می دهند. وقتی مردم در تصمیماتی که بر آنها تأثیر می گذارد خواستار صدای خود هستند، اولین قدم را برای رهایی خود از اقتصاد بی عشق برمی دارند..
مشارکت اغلب منجر به نوآوریهای واقعی و گسترده میشود؛ این نوآوریها میتوانند مردم را از کمبود تصوری که آنها را مجبور به قرار دادن منافع مالی دیگران در اولویت نسبت به خودشان میکند، آزاد کنند. این فرایند میتواند کار را تحول بخشد - و همچنین بهبودی در اندازهگیریهای سنتی موفقیت اقتصادی، مانند درآمدها، سودها، مشتریان و سرمایهگذاری، را به همراه داشته باشد، در حالی که به کارگران و محیط زیست امکان آباده شدن میدهد.
زمانی که فعالانه چیز متفاوتی را انتخاب نمی کنیم و به جای آن چیزی که می تواند باشد را تجدید می کنیم، همه ما در حفظ کسب و کار مثل همیشه شریک هستیم.
حقوق کارگران برای طراحی شامل مشارکت در تصور، برنامهریزی و ساخت شرایط زندگی خود است. حقوق طراحی برای تصمیمات بزرگی اعم از شکلدهی به یک سازمان کلی و تصمیمات کوچکی مانند تعیین ساعت کاری و محل کار اعمال میشود. مفهوم حقوق طراحی در برابر نظام رایج سلطهگرانه که تنها چند نفر با قدرت همه چیز را دیکته میکنند، حتی اگر به نظر برخی از آوازها و نگرانیهای دیگر گوش سپرده باشند، مقاومت میکند.
با تأسیس حقوق طراحی خود، کارگران در مقابل یک سیستمی که از صدها سال استعمار، بردهداری، نژادپرستی و استخراج ثروت بیرحمانه رشد کرده است، مبارزه میکنند. کارگرانی که روشهای مختلفی از کار و سازمان را تصور میکنند که شامل آوازهای بسیاری هستند، از ایدهها و نوآوریهای جدیدی که خلاقیت و انعطافپذیری را ایجاد میکنند، بهره خواهند برد.
برای کارگران و سازمانهایی که علاقهمند به فرار از اقتصاد استخراجی بیعشق و ایجاد محیط کار بهتر هستند، هفت عملکرد به تلاشهای آنها برای شکستن ساختارهای معمول کسب و کار کمک خواهد کرد. این عملکردها با یکدیگر هماهنگی میکنند تا دامنه تصور و شجاعت مردم را برای تغییر گسترش دهند. آنها تلاش مداوم، یادگیری و عمل میطلبند، اما وقتی به طور پیوسته اعمال شوند، به سازمانها کمک کردهاند تا فراتر از وضعیت فعلی حرکت کنند.
از هرج و مرج پرهیز کنید و با توافق بر روی پروتکل های انعطاف پذیر از فراگیری اطمینان حاصل کنید.
در تجربه بسیاری از افراد، همکاری و ایجاد اجماع بین تیمها یا گروههای بزرگ منجر به سازشهای ضعیف یا هرج و مرج شده است. تصمیم گیری مشترک نیازمند تلاش دقیق است. از هرج و مرج اجتناب کنید و با توافق بر روی پروتکل ها از فراگیری اطمینان حاصل کنید.
از پروتکلها و چارچوبها بهعنوان مرز استفاده کنید، اما آنها را آنقدر محکم به کار ندهید که ایدهها و خلاقیت را خفه کنید. افرادی که در یک تصمیم سهیم هستند، باید در هنگام موفقیت در جوایز و در صورت عدم موفقیت در مسئولیت ها سهیم باشند. به اشتراک گذاشتن نفوذ، ایده ها و تصمیم گیری برای ایجاد اعتماد، جرقه تعامل و کاهش استرس.
زمانی که قدرت تصمیمگیری از طریق یک فرآیند متفکرانه و سنجیده به اشتراک گذاشته میشود، این تمرین میتواند تیم را از احساس مجموعهای از افراد از هم گسیخته در محل کار به عنوان یک جامعه فشرده ارتقا دهد.
کمپانی معماری و برنامهریزی جامعهای کنکوردیا در نیواورلئانز مسئولیت بازسازی شهر را پس از طوفان کاترینا برعهده داشت. رویکرد کنکوردیا شامل تسهیل مشارکت واقعی افرادی بود که در محلههایی که توسط کاترینا ویران شده بودند، زندگی میکردند. اعطای قدرت تصمیمگیری به افرادی که به طور مستقیم تحت تأثیر قرار میگیرند، منجر به نتایجی نوآورانه شد که در دو تلاش قبلی برای بازسازی - که هزینههای بالایی داشتند - دستیافتنی نبوده بودند.
ایجاد ارتباطات معتبر بر اساس مراقبت متقابل.
به جای تعریف روابط به عنوان "مهم نیست چه چیزی میدانید، بلکه چه کسی را میشناسید" و تأکید بر ساخت شبکه به منظور پیشبرد فروش یا حرفهای بودن، آهستهتر حرکت کرده و در ارتباطات معتبر بر اساس مراقبت متقابل سرمایهگذاری کنید. با جدیگیری در ساختار مراقبت در فرهنگ، روابط اعتماد و ایمنی را تقویت میکنید.
اولویتبندی روابط، تمرین ایجاد روحیه مراقبت در تعاملات روزمره با اعضای تیم و افرادی در جامعه گستردهتر است که کار ما بر آنها تأثیر میگذارد.
اعتماد و ایمنی، به نوبه خود، اصطکاک بیهوده در محل کار را کاهش می دهد و در را به روی گفتگوهای شجاعانه ای باز می کند که نتایج سریعتر و بهتری به همراه دارد. وقتی افراد در کنار یکدیگر احساس امنیت می کنند، ایده ها و خلاقیت شکوفا می شود. روابط مراقبت و اعتماد باعث ایجاد باز بودن نسبت به ایده های مخالف و بازخورد سازنده می شود. آنها می توانند ناامیدی ها، رنجش ها و سایر احساسات دشوار را که ممکن است باعث استرس و در نهایت درگیری منفی شوند، کاهش دهند. مراقبت و اعتماد حتی فراتر از گروه همدلی ایجاد می کند و جهان بینی بزرگ تری را ایجاد می کند که در آن افراد تأثیر اعمال خود را بر دیگران، جامعه و محیط در نظر می گیرند.
از بی عدالتی های گذشته درس بگیرید و برای اصلاح اشتباهات آنها تلاش کنید.
وقتی تاریخ کشور، جامعه، صنعت یا سازمان خود را نمیدانید، توانایی شما را برای اجتناب از اشتباهات گذشته و تصمیمگیری بهتر و مبتنی بر ارزش در مورد حال و آینده کاهش میدهد. نادیده گرفتن پایه های کسب و کار طبق معمول می تواند باعث تداوم آنها شود. و نسلهای قبلی بینشها و خردهایی را ارائه میکنند که میتواند به تلاشها برای جبران اشتباهات گذشته و شناسایی و توقف آسیبهای کنونی کمک کند.
"مراحل حسابکتاب با تاریخ، عملی است که زمان، فضا و روشهایی را ایجاد میکند تا بتوان به آرامی و به شیوههایی که با کار در دست مرتبط هستند، به بررسی و مقابله با گذشته پرداخت."
شما احتمالاً تا زمانی که زمان مشخصی را برای آن اختصاص ندهید، به گذشته فکر نخواهید کرد. گفتگویی درباره گذشته را در برنامه ریزی قرار دهید. در مورد آسیبها و دردهای گذشته به طور قصدی بحث کنید، نه برای ایجاد غم، بلکه برای یادگیری و رشد.
بر روی تصمیمات اخیر، از جمله پیروزیها و شکستها، تأمل کنید. بررسیهای پساعملیاتی را برگزار کنید تا تأثیر تصمیمات را بررسی کنید و از موفقیتها و اشتباهات یاد بگیرید. سازمان غیرانتفاعی مسکن پایدار PUSH بوفالو از داستانهای گذشته جذاب بوفالو، از جمله داستانهای مربوط به اولین تعاونیهای سیاهپوستان این کشور، برای نشان دادن موفقیتهای گذشته و قدرت فعلی آفریقاییها استفاده میکند.
رویکردی سالم و محترمانه نسبت به دیدگاه های متفاوت ایجاد کنید.
برای سازمانها برای دیدن مزایای تنوع، عملکرد آن باید به خوبی فراتر از رعایت قوانین باشد. این تقاضا را برای انجام کارها هنگام تصمیمگیری دارد. تنوع در اندیشه منجر به تنوع ایدهها میشود: بیشتر ایدهها را برای ملاحظه داشته باشید و به نتیجهگیری بهتری برسید. افراد را با هم به ارتباط بیاورید به طوری که از نظر سن، نژاد، زمینه اقتصادی، جنسیت و طبقه اجتماعی متنوع باشند. احساس امنیت و اعتماد به یکدیگر نوعی از صراحت کامل را فراهم میکند که پیشرفت را ممکن میسازد.
جستجوی تفاوت، عمل امتناع از پذیرش مفروضات معمول در مورد اینکه چه کسی باید سر میز باشد.
بستر ارائه نظرات ذینفعان درون و خارج از سازمان را ایجاد کنید. با دعوت و تشویق از افرادی که مخالف ایده های اجماع شده هستند، اختلاف نظر سازنده را در مورد اینکه کدام مسیر اقدام را دنبال کنید، تشویق کنید. اطمینان حاصل کنید که افرادی را که تجربه واقعی در مورد مسائل مورد نظر را به ارمغان می آورند، وارد کنید.
از بدن، احساسات و طبیعت به دنبال حکمت باشید.
در وضعیت فعلی، دانش نتیجه یادگیری رسمی است - درجات دانشگاهی، گواهینامهها و سایر مدارک. یادگیری غیررسمی و حکمتی که از تجربه، بینش و معنویت به دست میآید، در فرهنگ غرب کمتر احترام جلب میکند. اما وقتی افراد و سازمانها هنر، هوش بدنی، احساسات، تنفس عمیق و ارتباط با طبیعت را دریابند، دانش اضافی میتواند ظهور کند.
استفاده از روشهای چندگانه در شناخت، عملی است که در آن از نوعهای مختلف دانش استفاده، ارزشگذاری و هماهنگی صورت میگیرد.
شناخت و جلوگیری از تعصباتی که به منابع غیرسنتی دانش ارزش کمی میدهند، را تشخیص داده و جلوگیری کنید. تشویق به قدم زدن در جنگل، به اشتراک گذاشتن داستانها و حتی برداشتهایی که از روی رویاها بهدست میآید جهت تقویت نگرشهای جدید. احترام به تمیز تصمیمگیری که از تجربه بهدست آمده، به خواندن واژهها و حتی نظرات متخصصان معروف.
وقتی برای آرامش بخشیدن به خود و استفاده از حکمت خود وقت میگذارید. به عنوان مثال، در «اتحادیه تحقیقات قلب»، دانشمندان بیماران را به عنوان متخصصان در شرایط خود دعوت به عمل آوردند - یک عملکرد مهم برای نوآوریهای گروه در تحقیقات پزشکی.
سرعت خود را کم کنید تا کاملاً حضور داشته باشید و کارآمدتر باشید.
اعتقاد به اینکه می توانید سرعت خود را کاهش دهید تا سرعت خود را افزایش دهید ممکن است سخت ترین تمرین باشد. کسب و کار طبق معمول یک ذهنیت همیشه فعال را ترویج می کند. مردم از پروژه ای به پروژه دیگر عجله می کنند، تولید می کنند، اما به ندرت فکر می کنند یا فکر می کنند. وقتی افراد سرعتشان را کاهش میدهند تا در یک مکالمه یا کار کاملاً حضور پیدا کنند، زمان اهمیت کمتری پیدا میکند، اضطرار از بین میرود و افراد کارهای بیشتری، بهتر و سریعتر انجام میدهند.
اعتماد به زمان وجود دارد به این معنی است که همیشه زمان برای اولویت دادن به مشارکت و مراقبت در نحوه کار ما وجود دارد.
برای تغییر نگرش مردم نسبت به زمان، محدودیت ها و ضرب الاجل ها را بپذیرید. به خود و دیگران زمان لازم را برای کارهای اولویت دار و همچنین استراحت، تأمل، همکاری و تفکر اختصاص دهید. با فوری کردن همه چیز، خطر سوزاندن خود و دیگران را نکنید. افرادی که به دنبال کمک هستند و به آنها کمک می کنند را بشناسید و به آنها پاداش دهید. تفکر بلندمدت را در مورد دستاوردهای فوری یا راه حل های سریع تشویق کنید.
نمونه های اولیه ارزان قیمت و کاربرپسند را توسعه دهید که بازخورد و آزمایش اولیه را تسهیل می کند.
وام گرفتن از جنبش Lean، که بر توسعه نمونه های اولیه ارزان و سریع تاکید دارد که سهامداران بتوانند آن را ببینند و حتی لمس کنند یا استفاده کنند. این فرآیند بسیار فراگیر بازخورد اولیه را تسهیل می کند. ایدهها را در برابر نمونههای اولیه ملموس آزمایش میکند و اغلب به محصولات، خدمات یا نتایج نهایی منجر میشود که نسبت به روشهای سنتی از بالا به پایین برتری دارند.
نمونه اولیه برای پاسخگویی بهتر به نیازهای ذینفعان به جای حداکثر کردن سود. ذهن باز داشته باشید و روش علمی را تمرین کنید: بازخورد جمع آوری کنید، تجدید نظر کنید و تکرار کنید. در طول مسیر یاد بگیرید و منتظر راه حل کامل نباشید.
درباره نویسندگان
جس ریمینگتون محقق و استراتژیست است که در مطالعه روششناسی و پیامدهای اخلاقی سیستمهای اقتصادی نوظهور تخصص دارد. آنها مدل ها و رویکردهای جایگزینی را بررسی می کنند که هنجارهای سنتی سرمایه داری را به چالش می کشد و به دنبال ایجاد سیستم های اقتصادی عادلانه تر و پایدارتر است. کار ریمینگتون اغلب به حوزه هایی مانند اقتصاد تعاونی، کارآفرینی اجتماعی و ابتکارات مبتنی بر جامعه می پردازد.
جوآنا سیا، یکی از مدیران ابتکار اقتصادهای محبوب است. این ابتکار بر تحقیق و توسعه مدل هایی متمرکز است که هدف آنها بهبود شرایط کاری و تغییر اقتصاد ایالات متحده است. Beloved Economies با تأکید بر اصولی مانند توانمندسازی کارگران، عدالت اجتماعی و پایداری زیست محیطی، رویکردهای نوآورانه به سیستم های اقتصادی را بررسی می کند. کار تحقیقاتی و حمایتی آنها به گفتمان گسترده تر در ایجاد ساختارهای اقتصادی فراگیرتر و عادلانه کمک می کند.
جس ریمینگتون و جوآنا سیا هر دو با بررسی و ترویج مدل هایی که رفاه افراد، جوامع و محیط را در اولویت قرار می دهند، به حوزه اقتصاد جایگزین کمک می کنند. تلاشهای آنها با جنبش رو به رشدی همسو میشود که به دنبال بازاندیشی و شکلدهی مجدد سیستمهای اقتصادی برای تضمین انصاف، پایداری و شکوفایی انسانی بیشتر است.
دیدگاه خود را بنویسید