نان برشته‌ای در سال 1928 در میزوری پدیدار شد. مت ریدلی استدلال می‌کند که این اتفاقی نبوده است. شرایط خاصی زمان و مکان را برای این نوآوری آماده کرده بود. این نویسنده برنده جایزه، عواملی را که نوآوری را ممکن می‌سازند، شرایطی را که آن را تقویت می‌کنند و عناصری را که مردم را برای پذیرش آن آماده می‌کنند، بررسی می‌کند. ریدلی با ذکر مثال‌های فراوان نشان می‌دهد که نوآوری چه قدرت و تاثیر پایداری را بر جامعه در بهبود نحوه کشاورزی، تغذیه، ارتباطات و زندگی مردم دارد.

او توضیح می‌دهد که چرا درست در آن زمان و مکان، اختراع نان برشته‌ای امکان‌پذیر شد. عواملی مانند پیشرفت‌های اخیر در آسیاب‌های آرد، ماشین‌های نانوایی و بسته‌بندی، باعث شد تا شرایط برای تولید انبوه و توزیع نان برشته‌ای فراهم شود. همچنین، تغییرات اجتماعی و فرهنگی، مانند افزایش مشارکت زنان در بازار کار، موجب شد تا نیاز به غذاهای آماده و سریع‌تر افزایش یابد و مردم نسبت به این نوآوری پذیراتر شوند.


نکات کلیدی کتاب

  • اختراعات زمانی نوآورانه می‌شوند که جامعه آن‌ها را مفید بیابد.
  • نوآوری به توانایی مبادله ایده‌ها بستگی دارد.  
  • نوآوری به آزمون و خطا بستگی دارد، اما به پافشاری و اتفاقات خوش‌شانس نیز وابسته است.
  • اغلب یک نیاز محرک، نوآوری را الهام می‌بخشد.
  • نوآور - لزوماً مخترع نیست - اغلب پیام را گسترش می‌دهد و ایده‌ها را به محصولات عملی و مقرون‌به‌صرفه تبدیل می‌کند.
  • نوآوری همیشه بلافاصله انقلابی نیست.  
  • شرایط خاصی در یک جامعه محیط را برای نوآوری آماده می‌کند.
  • فرهنگ‌های امروزی اغلب در برابر تغییر مقاومت می‌کنند که باعث کند شدن نوآوری می‌شود.


چکیده کتاب

اختراعات زمانی نوآورانه می شوند که جامعه آنها را مفید بداند.

مخترعان برای حل مسائل، هم بزرگ و هم کوچک، تلاش می‌کنند. زمانی‌که ایده‌های جدید منجر به روش‌های جدیدی در زندگی مردم شود یا روش کار آن‌ها را تغییر دهد، اختراعات به نوآوری تبدیل می‌شوند. مثال‌هایی از این‌گونه موارد عبارتند از: لامپ برق، موتور احتراق داخلی و حتی رسانه‌های اجتماعی.

«نوآوری زمانی اتفاق می‌افتد که مردم آزادانه فکر کنند، آزمایش کنند و حدس بزنند. این زمانی اتفاق می افتد که مردم بتوانند با یکدیگر تجارت کنند.»

اما چرا برخی از اختراعات تحول‌آفرین هستند در حالی‌که برخی دیگر مورد استقبال قرار نمی‌گیرند - حداقل بلافاصله؟ فرمول نوآوری پیچیده است، اما اگر به نوآوری‌هایی که موفق شدند نگاه کنیم، در نگاه به گذشته آن‌ها غیرقابل اجتناب به نظر می‌رسند. در زمان اختراع آن‌ها، با این حال، مردم به ندرت آثار درازمدت آن‌ها را پیش‌بینی می‌کردند. به عنوان مثال، جان لیل، کلرید آهک را به آب اضافه کرد تا آلودگی ذخایر آب عمومی جرسی سیتی را برطرف کند. لیل این فرایند را اختراع نکرده بود و پیامدهای گسترده‌ای از جمله استفاده از آن به عنوان ضدعفونی‌کننده در پزشکی را پیش‌بینی نکرده بود. احتمالاً زمانی اختراعات به نوآوری تبدیل می‌شوند که جامعه آن‌ها را مفید بیابد. همچنین، برخی عوامل مانند آزادی در همکاری با دیگران و به اشتراک‌گذاری نظرات، محیطی مساعد برای نوآوری ایجاد می‌کنند.

نوآوری به توانایی تبادل ایده بستگی دارد.

تا قبل از 1700، دو شکل غالب برای تولید انرژی وجود داشت: عضلات و حرارت. مردم از اسب و گاو همچنین عضلات خودشان برای حمل و نقل و کار استفاده می‌کردند. سوزاندن چوب یا زغال سنگ به آنها کمک می‌کرد تا گرم بمانند. چندین اختراع لازم بود تا انرژی حرارتی را بتوان برای حمل و نقل و کار نیز به کار گرفت. انواع انرژی‌ای که مردم امروزه به آن وابسته‌اند - برق، سوخت و نور - به مخترعان اولیه‌ای برمی‌گردد که با ایده‌های استفاده از ماشین‌ها آزمایش کردند.

«تخصص افراد باهوشی که در این مسیر تفاوت ایجاد کردند، هم دشوار و هم گمراه‌کننده است. این تلاش مشترک بسیاری از مغزها بود."

به عنوان مثال موتور بخار را در نظر بگیرید. در تلاش برای حل مشکل پمپاژ آب از معادن، مخترع دنیس پاپن فکر کرد تا بخار را متراکم کند تا فشار کافی برای حرکت یک پیستون درون یک سیلندر ایجاد شود. دیگران نیز با همین اصول کار کردند و به موفقیت‌هایی دست یافتند، از جمله توماس ساوری و مارتن تریوالد. توماس نیوکامن بر ایده‌های این مخترعان بنا نهاد. او به طور اتفاقی، آب سرد را به طراحی معرفی کرد که امکان ساخت اولین موتور بخار عملی را فراهم نمود.

نوآوری به آزمایش و تجربه وابسته است، اما همچنین بر پایداری و تصادف نیز تکیه می‌کند.

بیماری هایی که در قرن 19 و 20 اروپا را ویران کردند شامل حصبه، وبا، سیاه سرفه، فلج اطفال و مالاریا بودند. مجموعه‌ای از نوآوری‌ها – که منجر به تصفیه فاضلاب، برنامه‌های واکسیناسیون اجتماعی و گزینه‌های درمانی بیشتر می‌شود – به این معنی است که امروزه مردم کمتر در معرض این بیماری‌های کشنده قرار گرفته‌اند و در بسیاری از موارد، کمترین میزان مواجهه را دارند.

در آفریقای غربی، دانشمندان به منظور کاهش تلفات بالای جانی در مناطق پر پشه به علت مالاریا، اقدام به انجام آزمایشی با استفاده از توری‌های پشه‌گیر در چادرهای خواب کرده‌اند. نیمی از این توری‌ها با محلول حشره‌کش پرمترین خیس شده‌اند تا کارآیی آن در دفع پشه‌ها را بررسی کنند. پژوهشگران متوجه شدند که پرمترین بسیار موثر است - حتی اگر توری‌های پشه دارای شکاف باشند. مطالعات نشان می‌دهند کاهش قابل توجه تلفات ناشی از مالاریا به استفاده گسترده امروزه از این توری‌های پشه‌گیر مرتبط است که دو برابر تعداد جان‌ها را نسبت به داروهای ضد مالاریا و اسپری‌های حشره‌کش به همراه دارد.

در مورد سعال ملتهب، دو دانشمند به نام‌های گریس الدرینگ و پرل کندریک تلاش کردند تا روش‌های پیشگیری و درمان استفاده شده در دهه 1930 را بهبود بخشند: قرنطینه و مجموعه‌ای از واکسن‌های نسبتاً ناکارآمد. آن‌ها با بررسی خانواده‌های محلی در گرند رپیدز، میشیگان، نه تنها مدت زمان باقی‌مانده افراد در وضعیت عفونت را تعیین کردند - بدین ترتیب، راهنمایی‌های قرنطینه را تغییر دادند - بلکه آزمایشاتی انجام دادند تا واکسنی موثرتر را ایجاد کنند. در طول چهار سال، آن‌ها آزمایشاتی را انجام دادند و با انکار کنندگان روبرو شدند تا یک فرمول واکسنی را توسعه دهند که میزان حادثه سعال ملتهب را در سراسر جهان کاهش داد.

"تصادف نقش بزرگی در نوآوری دارد، که دلیلی است که اقتصادهای لیبرال با فرصت‌های آزمایشی آزادشان، عملکرد بهتری دارند. آن‌ها به شانس فرصت می‌دهند."

دنیای پزشکی نیز برای توسعه درمان بیماری‌ها به مقداری شانس وابسته بوده است. پنی‌سیلین را در نظر بگیرید که به درمانی برای چندین بیماری تبدیل شد. الکساندر فلمینگ کشف کرد که چگونه یک قارچ رشد کرده در آزمایشگاه او موفقانه باکتری‌ها را می‌کشد، به طور عمده به خاطر آب و هوای آن تابستان: دوره‌های گرما دنبال شده توسط دماهای خنک‌تر که رشد قارچ خاص پنیسیلیوم را تحریک کرد.

در حالی که جهان اولین پرواز برادران رایت را در دسامبر 1903 میلادی به رسمیت می‌شناسد، چندین سال تلاش و شکست‌های پیاپی به این رویداد بزرگ منجر شد. برادران رایت با دقت مدل خود را آزمایش و به تدریج بهبود دادند. آنها از مشاوره و تجربیات دیگران استفاده کردند و طراحی‌های موجود برای پروانه و موتورهای سبک وزن را در نظر گرفتند. طراحی هواپیما از طریق سال‌ها آزمایش و شکست‌ها، از جمله آزمایش مواد جدیدی که دماهای بالا را تحمل می‌کنند و چک لیست‌هایی برای خلبانان، با بازبینی متقابل بین اعضای خدمه پرواز پیش از پروازها، به تکامل خود ادامه داد.

"لحظه‌ای مکث کنید و از نوآوری شگفت‌زده شوید. در تمام تاریخ بشریت تا قبل از دهه 1820 میلادی، هیچ‌کس سریع‌تر از یک اسب در حال تاختن حرکت نکرده بود، قطعا نه با بار سنگین؛ اما در دهه 1820 ناگهان، بدون حضور حیوانی، فقط یک توده از مواد معدنی، آتش و مقداری آب، صدها نفر و تن‌ها بار با سرعت سرسام‌آور در حرکت هستند."

آزمون و خطا اغلب به شکست منجر می‌شود، اما شکست، نوآوران را برای تلاش مجدد ترغیب می‌کند. در واقع، بسیاری شکست را برای یافتن موفقیت ضروری می‌دانند. به عنوان مثال، توماس ادیسون بیش از 6000 ماده گیاهی را آزمایش کرد تا عنصر رشته‌ای مناسب را برای لامپ روشنایی خود پیدا کند.

یک نیاز محرک اغلب الهام‌بخش نوآوری است.

کشاورزان قرن‌ها از قدرت جادویی نیتروژن برای بهبود کیفیت خاک و تولید محصولات آگاه بودند، اما دنیای بیرون تا اختراع کود شیمیایی از این پدیده بهره‌مند نشد. کشاورزان معمولاً از کود حیوانی یا کشت محصولاتی مانند نخود که نیتروژن را از هوا جذب می‌کرد، به عنوان کود استفاده می‌کردند. اما این روش‌ها برای تأمین نیاز رو به رشد به افزایش تولید محصول کافی نبود. هدف دستیابی ارزان و کارآمد به نیتروژن، تیم‌هایی از دانشمندان را بر آن داشت تا با چندین ماده شیمیایی و کاتالیزور آزمایش کنند تا استخراج ایمن نیتروژن و در دسترس قرار دادن آن در سراسر جهان امکان‌پذیر شود.

داستان دیگر نوآوری در تولید مواد غذایی از ژاپن و تلاش برای ایجاد یک رقم گندم با ساقه کوتاه‌تر و عملکرد بالاتر آغاز می‌شود. آزمایش بر روی گندم در چندین کشور از جمله ایالات متحده و مکزیک به صورت زیگزاگی پیش رفت و در نهایت منجر به نوآوری‌هایی شد که گرسنگی را در مناطقی مثل هند و پاکستان کاهش داد.

مبتکر - نه لزوماً مخترع - اغلب پیام را منتشر می کند و ایده ها را به محصولات کاربردی و مقرون به صرفه تبدیل می کند.

اعداد رومی که تا قرن 12 میلادی در سراسر اروپا استفاده می‌شدند، در بازرگانی به طور عمده ناکارآمد بودند. راهبان مسیحی از اعداد عربی برای مطالعه ریاضیات استفاده می‌کردند، اما به جز آن در استفاده گسترده نبودند. لئوناردو پیزایی، بازرگان ایتالیایی که به فیبوناچی هم معروف است، در سفر با خانواده‌اش از سیستم اعداد عربی استفاده کرد و بلافاصله مزیت این سیستم را در بازرگانی درک کرد. فیبوناچی مخترع دنباله اعداد از یک تا نه نبود، اما با معرفی این دنباله و مفهوم صفر به تمدن اروپا، پیام‌رسان یک نوآوری انقلابی شد.

بنابراین یک تاجر ایتالیایی در حدود سال 1202 (یا MCCII) اروپا را با اعداد مدرن، محاسبات مدرن و به طور اساسی استفاده از صفر آشنا کرد.

بسیاری از نوآوران صرفاً بر اختراعات دیگران می‌افزایند تا کاربرد آن‌ها را گسترش دهند. به عنوان مثال، مخترعان توالت را از اواخر قرن 16 میلادی اختراع کردند، اما تا زمانی که الکساندر کامینگز از ادینبرو لوله خمیده S شکل را توسعه داد که آب را در لوله نگه می‌داشت و بوها را مهار می‌کرد، محبوب نشدند. این امر توالت‌ها را برای استفاده داخل ساختمان‌ها مناسب‌تر کرد. سایر نوآوران نیز طراحی کامینگز را بهبود بخشیدند، از جمله توماس کراپر که با بهبودهای کوچک خود، توالت داخل ساختمان را بسیار ساده‌تر و مهم‌تر از آن، ارزان‌تر کرد.

خودروها نیز به مدت سالیان سال متعلق به افراد ثروتمند بودند، تا اینکه هنری فورد، نوآور دیگری، نه تنها طراحی خود خودرو بلکه روش تولید آن‌ها را نیز بهبود بخشید. فورد مدل ساده‌تری از خودرو معرفی کرد و فرایندهای تولید هزینه‌بر را ارائه داد که تقاضایی از سوی کشاورزان ایجاد کرد و استفاده از خودرو را فراتر از طبقات مرفه گسترش داد.

نوآوری همیشه به طور فوری و انقلابی نیست.

منشا نامشخص رایانه نمونه‌ای از این است که مردم اغلب نوآوری‌ها را تنها به صورت بازگشتی انقلابی می‌دانند. به عنوان مثال، مورخان امروزه رایانه الکترونیکی عددی یکپارچه و محاسب (ENIAC) که در دهه 1940 ساخته شد را اولین رایانه می‌دانند، اگرچه برخی به ماشین ساخته شده برای حل کدهای آلمانی، کولوسوس، که در سال 1943 ساخته شده بود اشاره می‌کنند و برخی دیگر ریشه‌های آن را به دستگاه بافندگی ژاکارد مورد استفاده در صنعت نساجی به عنوان نمونه اولیه‌ای که سخت‌افزار و نرم‌افزار رایانه مدرن از آن تکامل یافته‌اند، برمی‌گردانند. سایر مشارکت‌های حیاتی - از جمله کار گریس هاپر، اولین برنامه‌نویس رایانه و "مادر صنعت نرم‌افزار" - با تکامل سخت‌افزار رایانه همزمان بوده است.

"هیچ‌کس وجود ندارد که لقب مخترع رایانه را حق داشته باشد. به جای آن، گروهی از مردم هستند که مشارکت‌های حیاتی در یک فرایند بسیار تدریجی و فزاینده، متقابل و شبکه‌ای داشته‌اند؛ بنابراین لحظه یا مکانی وجود ندارد که بتوان ادعا کرد رایانه در آن به وجود آمده است."

با نگاهی به تاریخ گذشته‌تر، نوآوری‌های مهمی که جمعیت‌های بزرگ را شکل داده‌اند شامل استفاده از ابزار سنگی توسط انسان‌های باستان در شکار و گذار از شکار به کشاورزی است که در نهایت روش تغذیه و زندگی مردم را تغییر داد. این پیشرفت‌های تدریجی اما اجتناب‌ناپذیر آثار دوردستی داشتند و مانند رایانه، با گذشت زمان به عنوان انقلاب‌ها شناخته شدند.

شرایط خاص در یک جامعه، محیط را برای نوآوری آماده می کند.

گاهی یک نیاز خاص نوآوری را می‌راند، همانطور که در مورد کود نیتروژن بود. در موارد دیگر، مثل چرخ‌دستی، اختراع پیش از تقاضا رخ می‌دهد. نوآوری زمانی اتفاق نمی‌افتد که مخترعان آن را ایجاد کنند، بلکه وقتی دنیا آن را بپذیرد. این شرایط به نوآوری‌ها کمک می‌کند تا رونق یابند:

- تبادل آزاد ایده‌ها - فرهنگ‌هایی که تعامل کمی با سایر جوامع دارند، ایده‌های نوآورانه کمتری تولید می‌کنند. حتی اگر اختراعات موفقی داشته باشند، بدون تعامل، ایده‌های بزرگ می‌میرند.

- محیط‌های کم‌تر تنظیم شده - به عنوان مثال، چاپ در قرن 15 میلادی به سرعت در اروپا رواج یافت، زیرا پراکندگی قاره اجازه می‌داد نوآورانی مانند یوهان گوتنبرگ با تغییر مکان از قوانین دوری کنند. همچنین، چین در دوره‌های کنترل محلی بیشتر از دوران حکومت متمرکز قوی نوآوری داشته است. حتی ثبت اختراعات نیز در حالی که به مخترعان از نظر مالی کمک می‌کند، با جلوگیری از افراد جدید برای بهبود طراحی و عملکرد بر پایه ایده‌های قدیمی، نوآوری را مهار می‌کند.


فرهنگ های کنونی اغلب در برابر تغییرات مقاومت می کنند و مانع نوآوری می شوند.

در قرن 16 میلادی، همزمان با گسترش قهوه از اتیوپی، مصرف آن در ترکیه و اروپا ممنوع شد. مخالفت با قهوه از سوی تولیدکنندگان شراب و آبجو؛ مقامات دولتی و حاکمان که با گردهمایی و شایعه‌پراکنی مردم در قهوه‌خانه‌ها مخالف بودند؛ و متخصصان پزشکی که نگرانی‌هایی را در مورد ایمنی قهوه مطرح می‌کردند، ایجاد شده بود. ممنوعیت قهوه برای سالیان سال در چندین مکان ادامه داشت. تلاش‌ها برای مقابله با قهوه، مشابه مخالفت با سایر نوآوری‌ها مانند رسانه‌های اجتماعی یا زیست‌فناوری است. در هر مورد، رهبران، شرکت‌های قدیمی و گروه‌های حامی مطرح کردن نگرانی‌های ایمنی و برانگیختن ترس برای جلوگیری از گسترش ایده‌ها و توسعه‌های جدید اقدام می‌کنند.

«نوآوری منبع رونق است، و با این حال اغلب مورد پسند نیست.»

تاریخ نشان می‌دهد هر نسل شاهد پیشرفت‌هایی در حوزه‌های خاصی است اما نه در سایر زمینه‌ها. به عنوان مثال، 50 سال گذشته شاهد نوآوری باورنکردنی در ارتباطات بودیم، اما نه در حمل و نقل. 50 سال آینده ممکن است پیشرفت بیشتری در زیست‌فناوری ببینیم، اما نه در فناوری. هرچه که آینده در پی داشته باشد، آزادی آزمایش کردن همچنان در هسته پرورش پیشرفت‌ها قرار خواهد داشت.

درباره مت ریدلی

مت ریدلی یک نویسنده و سخنران برجسته است که در زمینه روانشناسی، علوم شناختی و فرهنگ عمومی فعالیت می‌کند. وی در سال ۱۹۶۸ در انگلستان متولد شد. آثار وی به طور گسترده در زمینه تکامل، خلاقیت، نقش ایده‌ها در جهان و روانشناسی انسانی مورد توجه قرار گرفته‌اند.
کتاب برجسته مت ریدلی به نام "تکامل همه چیز: چگونه ایده‌های جدید ظهور می‌کنند" در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و به عنوان یک کتاب پرفروش و مورد تحسین قرار گرفت. در این کتاب، ریدلی به بررسی فرآیند تکامل ایده‌ها و نقش آنها در پیشرفت انسان‌ها و جامعه می‌پردازد.
علاوه بر کتاب‌های خود، مت ریدلی مقالاتی نیز برای روزنامه وال استریت جورنال و روزنامه تایمز انگلستان نوشته است. این مقالات به طور عمده درباره موضوعاتی مانند روانشناسی، علوم شناختی، فرهنگ عمومی و موضوعات مرتبط با تکامل و خلاقیت بوده‌اند.
علاوه بر فعالیت‌های نوشتاری، مت ریدلی به عنوان عضو مجلس اعیان نیز فعالیت می‌کند و در قالب سخنرانی‌ها و نشست‌های علمی به انتقال دانش و ایده‌های خود می‌پردازد. وی در سطح جهانی شناخته شده است و تأثیرگذاری بزرگی در حوزه‌های مختلف دارد.