در سال 1990، بیرجیت یوهانیسون (Birgit Johansson) در مقاله خود با عنوان "ایجاد شبکه های کارآفرینی: یک استراتژی راهبردی برای کسب و کارهای کوچک" (Creating Entrepreneurial Networks: A Strategic Approach for Small Firms)، شبکه کارآفرینانه را به شرح زیر تعریف کرده است:
"شبکه کارآفرینانه به مجموعهای از کسب و کارها، سازمانها و افراد اشاره دارد که ارتباطات و ارتباطات بین سازمانی را برای توسعه کسب و کار، به اشتراک گذاری منابع، ایجاد فرصتهای جدید و افزایش قابلیت رقابتی فراهم میکنند."
به عبارت دیگر، شبکه کارآفرینانه به گروهی از کسب و کارها، سازمانها و افراد اشاره دارد که با هدف بهبود قابلیت رقابتی و توسعه کسب و کار، با یکدیگر در ارتباط هستند و منابع، اطلاعات و دانش را به اشتراک میگذارند.
آمیلیو گرانوتر ، اقتصاددان برجسته، در آثار خود به بررسی ارتباط بین اقتصاد و روابط اجتماعی پرداخته است. وی معتقد است که فعالیتهای اقتصادی ریشه در روابط اجتماعی دارند و به همین دلیل، بررسی و تحلیل روابط اجتماعی میتواند برای درک بهتر فعالیتهای اقتصادی و بهبود آنها بسیار مفید باشد.
گرانوتر در کتاب "توسعه در عمل" (Development as Freedom) نوشته است: "درک بهتر از روابط اجتماعی، نه تنها به ما کمک میکند تا بهترین مدلهای توسعه را پیدا کنیم، بلکه به ما کمک میکند تا برای رسیدن به این هدف، از نیروی انسانی موجود در جامعه استفاده کنیم."
به عبارت دیگر، گرانوتر با اشاره به اهمیت روابط اجتماعی در اقتصاد، بر این باور است که برای رشد و پیشرفت اقتصادی، باید به بهبود شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز توجه کرد.
در سال 1988، رونالد کولمن (Ronald Coleman)، جامعهشناس آمریکایی، در مقالهای با عنوان "Social Capital in the Creation of Human Capital" به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد سرمایه انسانی پرداخت. در این مقاله، کولمن بیان میکند که افراد با سطوح مختلف سرمایه اجتماعی، تفاوتهایی در دسترسی به منابع و فرصتهای کارآفرینی دارند. به عبارت دیگر، افراد با سطوح بالاتر سرمایه اجتماعی، به عنوان کارآفرینان، دسترسی به شبکههای گستردهتری از افراد با تجربه و دانش بیشتری دارند که میتواند به ایجاد فرصتهای کارآفرینی کمک کند. به همین دلیل، افراد با سطوح بالاتر سرمایه اجتماعی، احتمال موفقیت بیشتری در کارآفرینی دارند. در نتیجه، کولمن میگوید که سرمایه اجتماعی برای کارآفرینان بسیار مهم است و این سرمایه میتواند به عنوان یکی از عوامل کلیدی در ایجاد فرصتهای کارآفرینی و موفقیت در کارآفرینی در نظر گرفته شود.
همچنین در مقالهای با عنوان "اجتماعیسازی سرمایه: چرا برخی از کسب و کارها موفقتر هستند" (Social Capital in the Creation of Human Capital: Why Some Enterprises are More Successful Than Others)، به بررسی سطوح سرمایهی اجتماعی کارآفرینان پرداخته است. وی معتقد است که کارآفرینان از نظر سطوح سرمایهی اجتماعی با یکدیگر تفاوت دارند و این تفاوت میتواند در موفقیت و شکست کسب و کار آنها تأثیرگذار باشد.
کولمن سه نوع سرمایهی اجتماعی را شناسایی کرده است که برای کسب و کار کارآفرینان بسیار مهم هستند:
1. سرمایهی اجتماعی شبکه: این سرمایه به ارتباطات و ارتباطات بین افراد و سازمانها اشاره دارد. شبکههای اجتماعی کارآفرینان، امکان به اشتراک گذاری اطلاعات، منابع و دانش را به آنها میدهد.
2. سرمایهی اجتماعی عادات و رفتارهای اجتماعی: این سرمایه به عادات و رفتارهای اجتماعی در جامعه اشاره دارد که میتواند برای کارآفرینان مفید باشد. برای مثال، در جوامعی که از روی آداب و رسوم به همکاری و اشتراکگذاری منابع میپردازند، کارآفرینان میتوانند با استفاده از این عادات شبکههای اجتماعی خود را توسعه دهند.
3. سرمایهی اجتماعی ثقل اجتماعی: این سرمایه به میزان تعهد و اعتماد افراد و سازمانها به یکدیگر اشاره دارد. میزان ثقل اجتماعی در یک جامعه، میزان اعتماد و تعهد به یکدیگر را افزایش میدهد و برای کارآفرینان میتواند در ایجاد شبکههای اجتماعی مفید باشد.
بنابراین، کولمن معتقد است که سطوح سرمایهی اجتماعی کارآفرینان، میتواند در موفقیت و شکست کسب و کار آنها تأثیرگذار باشد.
ادامه دارد
دیدگاه خود را بنویسید