امروزه مردم میخواهند ارزشها و کسب و کار را تلفیق کنند. اما، تا به امروز قهرمانان مسئولیت اجتماعی اغلب مثبتاندیش و مشتاق بودهاند، اما در مورد گامهای عملی مبهم بودهاند. دریک فلدمن و مایکل آلبرگ-سبریش به دلیل رویکرد متفاوت خود، راهنماییهایی را ارائه میدهند که به سازمانها کمک میکند ارزشهای اجتماعی را به شیوههای کسب و کارشان تلفیق کنند. آنها رویکردی روشن و منظم را ارائه میدهند که ایدهآلها را تقویت میکند، آنها را در عمل به کار بیاورد و حتی اندازهگیری و آزمایش کند.
این راهنماها میتوانند به سازمانها کمک کنند تا ارزشهای اجتماعی را به استراتژیها، سیاستها و عملکرد کسب و کارهایشان تلفیق دهند. آنها روشهای مشخص و ویژهای را معرفی میکنند که به سازمانها امکان میدهد تا این ایدهآلها را در ساختارهای خود پیاده کنند و به آنها اثر بخش باشند. همچنین، این راهنماها به سازمانها کمک میکنند تا راهکارهایی برای اندازهگیری و ارزیابی تأثیر اجتماعی فعالیتهای خود پیدا کنند و بازخورد لازم را دریافت کنند.
از طریق استفاده از راهنماها و روشهای ارائه شده توسط دریک فلدمن و مایکل آلبرگ-سبریش، سازمانها میتوانند به بهبود عملکرد اجتماعی و ارزشهای کسب و کار خود بپردازند و در کشف و تعمیق روابط بین دو زمینه موثرتر عمل کنند.
نکات اساسی کتاب
- شرکتها میتوانند تغییر مثبتی در دنیا ایجاد کنند.
- سازمانها باید تصمیمگیریهایی داشته باشند که تاثیرات اجتماعی را در نظر بگیرند.
- شرکتهای مسئولانه ارزشهای خود را زندگی میکنند.
- شرکتهایی که ذهنیت اجتماعی دارند، از منابع خود برای نفع جامعه استفاده میکنند.
- برای ایجاد ارزش اجتماعی، به کارگران، ذینفعان و اعضای جامعه خود گوش دهید.
- سازمانهایی که ارزش اجتماعی قائل هستند باید "صدای اجتماعی" داشته باشند.
- شرکتها از طریق همکاری در "دستور کار مسائل اجتماعی" رهبری میکنند.
- سازمانها باید تاثیرات اجتماعی اقدامات خود را اندازهگیری کنند.
- راههایی برای نوآوری شرکت خود به خاطر خیر عمومی پیدا کنید.
- ارزش تجاری و ارزش اجتماعی در حال تبدیل شدن به یک فلسفه واحد و یکپارچه هستند.
چکیده کتاب
شرکتها میتوانند تغییر مثبتی در دنیا ایجاد کنند.
شرکتها میتوانند به عنوان جرقهای برای تغییر و تحول اجتماعی عمل کنند. آنها میتوانند نقش مهمی را در افزایش آگاهی مردم از نیازهای اجتماعی، لمس قلب مردم و سعی در سرکوب سوگیریهای اجتماعی بازی کنند.
با همکاری مصرفکنندگان، شرکتها میتوانند به تحقق تغییراتی که بهبود اجتماعی را نمایان میسازد، کمک کنند. هماهنگی و همکاری بین شرکتها، مردم و دولت میتواند به ایجاد تغییر اجتماعی قدرتمندتر و موفقتر کمک کند. همه این سه عامل با ترکیب توانمندیها و منابع خود میتوانند به راهبردها و تدابیری برای مواجهه با چالشهای اجتماعی بپردازند و بهبودهای قابل توجهی را برای جامعه به ارمغان بیاورند.
همچنین، تعامل و همکاری بین شرکتها، مردم و دولت میتواند به ایجاد سیاستها و قوانین موثرتر در راستای تغییر اجتماعی کمک کند. آنگاه که این سه نهاد با هم تعامل میکنند و همراهی میکنند، تواناییشان برای ایجاد تحولات مثبت در جامعه افزایش مییابد و تغییر اجتماعی گستردهتر و فعالتر میشود.
در کنار هم بهتر است.
سازمانها دلایل متعددی برای انجام کسب و کار اخلاقی دارند. برخی شرکتها میخواهند از آسیب رساندن به مردم یا کره زمین جلوگیری کنند. دیگران در پاسخ به فشارهای سهامداران اقدام میکنند. شرکتها ممکن است بخواهند شهرتی را بسازند که وفاداری به برند را برمیانگیزد یا مطمئن شوند که رویههای آنها منطبق با ارزشهای سازمانی و مسئولیتهای نظارتی آنها است. رهبران سازمانی همچنین ممکن است فرصتهای جدیدی را ببینند هنگامی که بر مسائل اجتماعی تمرکز میکنند.
رویههای کسب و کار اخلاقی با گذشت زمان تکامل یافتهاند. ابتدا خیرخواهی سازمانی آمد، سپس مسئولیت اجتماعی سازمانها، بعد تاکید بر خیر عمومی، و حالا هدف جامعتر ایجاد تاثیر "اجتماعی" مثبت. شرکتهای معاصر نیاز به "ذهنیت اجتماعی سازمانی" دارند: دیدگاهی که تاثیرات اجتماعی اقدامات آنها را به تمام جنبههای کسب و کار از جمله سودآوری یکپارچه میکند.
سازمانها باید تصمیمگیریهایی داشته باشند که تاثیرات اجتماعی را در نظر بگیرند.
شرکتها باید هنگام تصمیمگیری، منافع اجتماعی را در نظر بگیرند و بپرسند تصمیمات آنها چگونه بر "شرکت، افراد، جامعه و محیط زیست" تأثیر میگذارد. سازمانهایی که در مورد پیامدهای احتمالی سیاستهای خود فکر نمیکنند، احتمالاً لغزش خواهند خورد یا طرحهایی ارائه میدهند که عموم مردم آنها را کمعمق یا فرصتطلبانه میبینند.
"در یک کسب و کار با ذهن اجتماعی شرکتی، رهبری تضمین می کند که منافع اجتماعی برای همه تصمیمات و همیشه روی میز باشد."
شرکتها باید فرایند نوآوری خود را بازبینی کنند تا پس از شناسایی یک مفهوم یا جهتگیری جدید یا طراحی یک نمونه اولیه جدید، تأثیر آن را بر جامعه تعریف کنند. هنگامی که یک سازمان یک نوآوری خاص را در مقیاس بزرگتری گسترش میدهد، باید چگونگی شکلگیری هر جنبه از توسعه محصول یا خدمت را پایش کند. مایکروسافت نمونهای از شرکتی است که تصمیمگیریهای خود را با "جامعه در ذهن" انجام میدهد.
شرکتهای مسئولانه ارزشهای خود را زندگی میکنند.
کارکنان شرکتهایی که ذهنیت اجتماعی دارند، هدفشان ایجاد "خیر عمومی" است. این ذهنیت، مخاطبان داخلی کارکنان و مخاطبان خارجی مشتریان و ذینفعان را هدف قرار میدهد.
"ارائه راهنمایی و هدایت واضح و شفاف در یک ساختار بر پایه مشارکت و گفتگو بسیار مهم است."
بسیاری از سازمانها بیانیههای ماموریتی تولید میکنند که ارزشهای "عملیاتی" را بیان میکنند، به جای "اجتماعی". کارکنان نمیتوانند ارزشهای سازمان شما را حمایت کنند اگر شما آنها را به طور واضح بیان نکنید. از یک بیانیه اعتقادات شروع کنید. ارزشهای اجتماعی شرکتی از شما میخواهد که کسب و کار شما "حاضر باشد"، اصیل بماند، با ارزشهای اعلام شده خود هماهنگ عمل کند و برای خیر جامعه فعالیت کند.
شرکتهایی که ذهنیت اجتماعی دارند، از منابع خود برای منفعت جامعه استفاده میکنند.
Schlau-Schule یک مدرسه آلمانی برای پناهندگان کودک است که در سن 18 سالگی یا کمتر بدون والدین یا مراقبان وارد کشور میشوند. این مدرسه به خاطر مشارکت چندین شرکت شکوفا میشود. Hilti، یک شرکت ابزار، منابع ساختمانی خود را به کار میگیرد تا به مدرسه در طراحی، برنامهریزی و ساخت سازههایش کمک کند. انتشارات علوم Springer Nature به مدرسه در زمینه برنامهدرسی، کتابها و مدیریت دانش مشاوره میدهد. Goetzpartners، یک شرکت مشاوره مدیریت، مشاوره راهبردی ارائه میدهد و کارکنان دیگر شرکتهای مونیخ به عنوان مربی با دانشآموزان کار میکنند.
"مدل FIITTTS" میتواند شرکتها را در تصمیمگیری در مورد نحوه استفاده از منابعشان راهنمایی کند. این مخفف برای هفت روشی است که شرکتها میتوانند مشارکت داشته باشند:
- "سرمایه مالی" - یک شرکت میتواند در چیزی که یک معضل اجتماعی را مورد توجه قرار میدهد، سرمایهگذاری، اهدا یا وام کند.
- "سرمایه کالا" - شرکتهای غذایی میتوانند غذا فراهم کنند؛ شرکتهای نرمافزاری میتوانند نرمافزار فراهم کنند. شرکتها باید در نظر بگیرند که آیا گیرندگان میتوانند از سرمایه جنسی آنها استفاده کنند و چگونه.
- "سرمایه فکری" - سازمانها میتوانند بپرسند چه نوع دانش و استعدادی افرادشان دارند و چگونه میتوان این تواناییها را به صورت خیرخواهانه به کار گرفت.
- "سرمایه زمان" - مشارکتهای داوطلبانه شرکتی میتواند به علل و سازمانهای اجتماعی کمک کند تا رشد کنند.
- "سرمایه انتقال" - شرکتهای ماهر در ارتباطات میتوانند سازمانهایی را که نیازهای اجتماعی را مورد توجه قرار میدهند، تبلیغ و بازاریابی کنند.
- "سرمایه اعتماد" - شرکتهای متعهد به توسعه ذهنیت اجتماعی سازمانی خود باید اتحادهای مشارکتی مبتنی بر اعتماد ایجاد کنند.
- "سرمایه اجتماعی" - هنگامی که سازمانها از دامنه گسترده ارتباطات خود برای ترغیب فعالیتهای اجتماعی استفاده میکنند، سرمایه اجتماعی تولید میکنند.
برای ایجاد ارزش اجتماعی، به کارکنان، ذینفعان و اعضای جامعه خود گوش دهید.
رهبران سازمانی که میخواهند ارزش اجتماعی ایجاد کنند، باید به اعضای خود گوش دهند. درک کنید کارکنان شما چه میخواهند انجام دهند و چگونه میتوانند پیشنهادات خود را به نفع جامعه به کار گیرند. به گفتگوهایی که در اطراف شما فعال هستند، گوش دهید. گوش دادن قبل از ایجاد کردن به شما اجازه میدهد جامعه، فرهنگ و محیط زیست را در فرایند برنامهریزی در نظر بگیرید. به جوامعی که خدمت میکنید، افراد در آنها و دامنه ذینفعان خود توجه کنید. گوش دادن این گروهها را متحد میکند.
به عنوان مثال، رهبران MUB Cargo هنگام بررسی یک شروع کار جدید، سه دیدگاه متفاوت را بررسی میکنند: "دیدگاه داخلی"، "دیدگاه داده" و "دیدگاه خارجی". رهبران تلاش میکنند اطمینان حاصل کنند که افراد داخل شرکت و همکارانی که خارج از آن هستند، در تصمیمگیری درگیر شوند و دادههای مشتریان و جامعه خود را در این فرایند یکپارچه کنند.
شرکتها میتوانند با استفاده از گروههای کانونی و نظرسنجیها گوش دهند. آنها میتوانند حلقههای بازخورد بین مصرفکنندگان و شرکت ایجاد کنند. شرکتها همچنین میتوانند با مردم صحبت کنند و به آنها گوش دهند. صرف نظر از اینکه چه روشی را انتخاب کنید، داستانهای دست اول ضروری هستند.
ترجمه فارسی:
سازمانهایی که به ارزش اجتماعی پایبند هستند باید "صدای اجتماعی" داشته باشند.
سازمانها نیاز دارند تا با صداقت و درستکاری برای ارتباط ارزشهای سازمانی خود با ذینفعان صحبت کنند. هنگامی که شهروندان و مصرفکنندگان درگیر یک شرکت میشوند، انتظار صداقت، جامعنگری و تلاش صادقانه برای تحقق قصدهای اعلام شده خیرخواهانه را دارند. از صدای سازمانی خود به طور راهبردی استفاده کنید. بپرسید چه زمان و کجا باید صحبت کنید، چه کاری میتوانید برای تأثیرگذاری بر یک موقعیت انجام دهید و چگونه شرکت شما میتواند وارد گفتگوی عمومی شود در حالی که به ارزشهای خود وفادار میماند.
Salesforce مثال خوبی ارائه میدهد. در سال ۲۰۱۵، معاون رئیسجمهور مایک پنس، که آن زمان فرماندار ایندیانا بود، در حال امضای لایحهای بود که به شرکتها اجازه میداد علیه افراد LGBTQ تبعیض قائل شوند. مارک بنیوف، مدیرعامل Salesforce، تصمیم گرفت به نفع کسانی که ممکن است به دلیل ترجیحات جنسیشان مورد تبعیض قرار گیرند، اظهارنظر کند. قبل از اینکه این لایحه به قانون تبدیل شود، بنیوف گفت که سرمایهگذاری شرکت خود را در ایندیانا محدود خواهد کرد اگر قانون جدید اجرا شود. وقتی لایحه تصویب شد، بنیوف اعلام کرد که تمام سفرهای شرکتی به ایندیانا را قطع خواهد کرد و "بسته انتقال" را به کارکنان مقیم ایندیانا که میخواستند به خارج از ایالت منتقل شوند، پیشنهاد خواهد داد. این اعلامیهها Salesforce را وارد گفتگوی بزرگتری در این موضوع کرد. سایر شرکتها به زودی از Salesforce پیروی کردند. تنها یک هفته پس از تبدیل این لایحه به قانون، پنس لایحه جدیدی را امضا کرد که اعلام میکرد ایالت اجازه "تبعیض بر اساس هویت جنسی یا گرایش جنسی" را نخواهد داد.
"نقش یک شرکت در تغییر اجتماعی باید صدایی معتبر باشد که در مورد مسائل صحبت می کند، اما نه نقشی که خود را به نقش رهبر همه کاره تبدیل کند."
شرکتها موضوعاتی را از کمک به پناهندگان تا پذیرش افراد بدون در نظر گرفتن ویژگیهای جسمانیشان مورد توجه قرار دادهاند. یک سازمان میتواند با اختصاص دادن پلتفرم سازمانی خود به تغییر اجتماعی به یک "صدای پیشگام" تبدیل شود. یک شرکت میتواند به عنوان یک "صدای مشارکتکننده" عمل کند اگر حمایت فراهم کند و دانش مفید خود را به یک موضوع اختصاص دهد. یک شرکت میتواند با کمک مالی بدون اظهارنظر به یک "صدای حامی" تبدیل شود.
وقت خود را با افرادی که تلاش میکنند تغییری را که شما از آن حمایت میکنید، ایجاد کنند، بگذرانید. جوامع آنها را تحقیق کنید و داستان اصلی و زبانی را که هنگام بحث در مورد یک مشکل یا موضوع اجتماعی خاص استفاده میکنند، درک کنید. شرکت شما باید پروفایل پایینی داشته باشد و بر موضوعات تمرکز کند.
شرکتها با ترویج همکاری در "برنامه موضوعات اجتماعی" رهبری میکنند.
فعالیت تنها برای ترویج تغییر اجتماعی، ممکن است بهترین راه نباشد. همکاری بین افراد، سازمانهای مدنی و دولتها اغلب ضروری است. کار با دیگران میتواند سطحی از حمایت را ارائه دهد که هیچ سازمان تنهایی نمیتواند ارائه کند. همکاری میتواند منابع جمعآوری سرمایه، دانش مشترک و دستان حاضر به همکاری را افزایش دهد، در حالی که اعتباری را که از آگاهی اینکه بسیاری از افراد برای رفع یک مسئله مشترک کار میکنند، ارائه میدهد.
"به صورت فردی، ما یک قطره هستیم. با هم، ما دریا هستیم.» (شاعر ژاپنی ریونوسکه ساتورو)
همکاری نوآوری را تحریک میکند و تعامل بین شرکا را افزایش میدهد. سازمانهای مسئولیت اجتماعی میتوانند سیستمها و روشهایی را ایجاد کنند که کار را برای افراد آسانتر کنند تا با یکدیگر همکاری کنند. تمام شرکا در تعریف هدف و ساختار بزرگتر همکاری شرکت میکنند. مدیریت تلاشهای مشترک دشوار است؛ شفافیت، گفتگو و اهداف و برنامههایی که به صورت متقابل پذیرفته شده باشند، ضروری هستند. به اشتراک گذاشتن یک معیار استاندارد بین تمام شرکا مفید است، همچنین حمایت از فعالیتهای یکدیگر. ارتباط باید باز و پیوسته باقی بماند تا شرکا بتوانند به یکدیگر اعتماد کنند. به طور کلی، همکاریهای موفق یک زیرساخت متمرکز را به اشتراک میگذارند.
سازمانها باید تأثیر اجتماعی اقدامات خود را اندازهگیری کنند.
سازمانهایی با ذهنیت اجتماعی شرکتها عملکرد خود را اندازهگیری میکنند تا اطمینان حاصل کنند که نتایج صحیح را بهدست میآورند. آنها مالی خود را به صورت آشکار گزارش میدهند، همچنین تأثیر اجتماعی کار خود و نحوه تأثیر محصولاتشان بر جوامع، افراد و جهان را گزارش میدهند. به روش IOOI بتوان به آن نگاه کرد؛ IOOI مخفف "ورودی، خروجی، نتیجه و تأثیر" است. ورودی به منابعی اشاره دارد که شرکت شما سرمایهگذاری میکند. خروجی نتیجهای است که این تلاشها تولید میکنند. نتایج اثرات عملکرد شما بر روی مخاطبان هدف هستند. "تأثیر عملیات درازمدت" تأثیر آن عمل است. IOOI تنها روشی برای اندازهگیری تأثیرات اجتماعی نیست. شرکت هلندی Justice42 از "بازدهی اجتماعی سرمایهگذاری" یا SROI برای اندازهگیری فایده اجتماعی بازگشت سرمایههای مالی خود استفاده میکند.
روشهایی برای نوآوری به منظور خیر اجتماعی شرکت خود پیدا کنید.
سازمانهایی با ذهنیت اجتماعی شرکتها با "توجه به جامعه" نوآوری میکنند. این نوآوریها ممکن است از فناوری یا تعامل انسانی برخاسته شوند. اغلب، کسب و کارها و سازمانهایی که به ایجاد خیر اجتماعی متعهد هستند، باید شراکتها برقرار کنند. شرکتهای متعهد به نوآوری اجتماعی باید بپرسند که چگونه میتوانند به مسائل اجتماعی پاسخ دهند و کدام مسائل برای آنها اهمیت بیشتری دارد.
"نوآوری یک محرک مهم در تمام جنبه های زندگی است."
نوآوری اجتماعی تا حد زیادی مانند سایر چرخههای نوآوری عمل میکند، اما "تقاضای جامعه" را به شکل قویتری در فرایند برنامهریزی معرفی میکند. سازمانها ممکن است مدیرانی را بیابند که تمایلی به همکاری ندارند یا از افزایش پیچیدگی ناراضی هستند. برخی از ذینفعان ممکن است از موضوعاتی که شرکت شما قصد پرداختن به آنها را دارد، آگاهی نداشته باشند و شما نیاز داشته باشید تا دانش پایهای به آنها بدهید.
ارزش تجاری و ارزش اجتماعی در حال تبدیل شدن به یک فلسفه واحد و یکپارچه هستند.
مردم در حال درک این موضوع هستند که شرکتها باید به مشکلات جهان بپردازند. آنها متوجه شدهاند که چالشهای امروز - از "مشارکت اجتماعی" تا تغییرات آب و هوایی - همه به کاری که شرکتها انجام میدهند، مرتبط هستند.
"چیزی در دنیای تجارت و جامعه در حال تغییر است."
شرکتها باید درک خود را از اینکه چگونه میتوانند از داراییهای خود برای رسیدگی به مسائل اجتماعی استفاده کنند، عمیقتر کنند. این تلاش نیاز به رهبران مؤثر و متعهد دارد. در نهایت، ذهنیت اجتماعی شرکتی به این برمیگردد که سازمان شما چگونه ارزشها و دیدگاه خود را بیان میکند.
ایجاد تغییر اجتماعی نیاز به تعهد بلندمدت، یادگیری مستمر و کشف مداوم دارد.
درباره نویسندگان
دریک فلدمن یک متخصص برجسته در زمینه جنبشهای اجتماعی و ایجاد تغییر اجتماعی است. به عنوان مدیر عامل INFLUENCE|SG، یک استودیو طراحی جنبش، او تمرکز خود را بر روی کمک به سازمانها و افراد در جذب و حرکت دادن جوامع به منظور ایجاد تأثیر اجتماعی مثبت دارد. کار فلدمن بر ایجاد استراتژیها، کمپینها و طرحهایی متمرکز است که افراد را الهام میدهند و فعال میکنند تا در مسائل اجتماعی مختلف اقدام کنند.
وی همچنین نویسندهای موفق است و دو کتاب مؤثر درباره ایجاد تغییر نوشته است. کتاب اول وی با عنوان "Cause for Change: The Why and How of Nonprofit Millennial Engagement" به بررسی انگیزهها و استراتژیهای درگیری نسل میلنیال در بخش غیرانتفاعی میپردازد. این کتاب برای سازمانهایی که میخواهند با نسل میلنیال در مسائل اجتماعی خود ارتباط برقرار و آنها را درگیر کنند، بینشهای ارزشمندی ارائه میدهد.
کتاب دوم فلدمن با عنوان "Social Movements for Good: How Companies and Causes Create Viral Change" به قدرت جنبشهای اجتماعی و نحوه استفاده از این قدرت برای ایجاد تغییر ویرال و مؤثر میپردازد. این کتاب مشاورهها و نمونههای عملی از کمپینهای موفق را ارائه میدهد که به طور مؤثر افراد را حرکت میدهند و تغییرات اجتماعی گستردهای را به وجود میآورند.
از طرف دیگر، مایکل البرگ-زبریش مدیر عامل Wider Sense، یک شرکت مشاورهای متخصص در زمینه خیریه، سرمایهگذاری اثرگذار و کارآفرینی اجتماعی است. وی به طور فعال در زمینه تأثیر اجتماعی فعالیت میکند و به طور منظم به مجله Alliance، یک مجله برجسته متمرکز بر خیریه و تغییر اجتماعی، همکاری میکند.
تخصص البرگ-زبریش در مشاوره افراد، بنیادها و شرکتها در زمینه خیریه استراتژیک و سرمایهگذاری اثرگذار است و به آنها کمک میکند منابع و فترجمه:
دریک فلدمن مدیر عامل INFLUENCE|SG است، یک استودیو طراحی جنبش است که در طراحی جنبشها و ایجاد تغییر اجتماعی فعالیت میکند. او به سازمانها و افراد کمک میکند تا با جوامع در تعامل مؤثر قرار بگیرند و آنها را برای تحقق تأثیر اجتماعی مثبت فعال کنند. کار فلدمن بر ایجاد استراتژیها، کمپینها و طرحهایی متمرکز است که افراد را الهام بخشیده و برانگیزانده به اقدام در مسائل اجتماعی مختلف شوند.
وی همچنین نویسندهای موفق است و دو کتاب درباره ایجاد تغییر نوشته است. کتاب اول او با عنوان "Cause for Change: The Why and How of Nonprofit Millennial Engagement" به بررسی انگیزهها و استراتژیهای درگیری نسل میلنیال در بخش غیرانتفاعی میپردازد. این کتاب برای سازمانها که میخواهند با نسل میلنیال در عرصههای اجتماعی ارتباط برقرار کنند و آنها را در مسائل اجتماعی خود مشارکت دهند، بینشهای ارزشمندی ارائه میدهد.
کتاب دوم فلدمن با عنوان "Social Movements for Good: How Companies and Causes Create Viral Change" به قدرت جنبشهای اجتماعی و نحوه استفاده از آن قدرت برای ایجاد تغییرات ویرال و موثر میپردازد. این کتاب مشاورهها و نمونههای عملی از کمپینهای موفق را ارائه میدهد که به طور مؤثر افراد را به اقدام وادار و تغییرات اجتماعی گستردهای را به وجود آوردهاند.
از سوی دیگر، مایکل البرگ-زبریش مدیر عامل Wider Sense است، یک شرکت مشاورهای که در زمینه خیریه، سرمایهگذاری اثرگذار و کارآفرینی اجتماعی فعالیت میکند. وی به طور فعال در حوزه تأثیر اجتماعی وارد است و به طور منظم در مجله Alliance، یک مجله برجسته متمرکز بر خیریه و تغییر اجتماعی، مشارکت دارد.
تخصص البرگ-زبریش در مشاوره افراد، بنیادها و شرکتها در زمینه خیریه و سرمایهگذاری اثرگذار است و به آنها کمک میکند مناب
دیدگاه خود را بنویسید