اگر 30 یا حتی 20 سال پیش وارد دنیای تجارت شده اید، به احتمال زیاد سودآوری بالاترین – یا شاید تنها – اولویت شما بوده است. همه چیز تغییر کرده است، زیرا مصرف کنندگان، سرمایه گذاران، کارمندان و سایر ذینفعان اکنون از شرکت ها می خواهند که تأثیر مثبتی بر جامعه بگذارند. و تأثیر خیره کننده رسانه های اجتماعی به این معنی است که شما نمی توانید فقط یک توهم بسیار آشکار از مسئولیت اجتماعی ایجاد کنید که محتوای آن کم است. شما باید در واقع کالا را تحویل دهید. این گزارش موسسه هندرسون گروه مشاوره بوستون به شما ایده ای درباره چگونگی ارائه ارزش در دهه بیستم جدید خروشان، اما از نظر اجتماعی مسئولیت پذیر می دهد.
شرکتها باید درک خود را از اینکه چگونه میتوانند از داراییهای خود برای رسیدگی به مسائل اجتماعی استفاده کنند، عمیقتر کنند. این تلاش نیاز به رهبران مؤثر و متعهد دارد. در نهایت، ذهنیت اجتماعی شرکتی به این برمیگردد که سازمان شما چگونه ارزشها و دیدگاه خود را بیان میکند. ایجاد تغییر اجتماعی نیاز به تعهد بلندمدت، یادگیری مستمر و کشف مداوم دارد.
شرکتها به طور فزایندهای ملاحظات زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی را در تصمیمگیریها و شاخصهای عملکرد خود یکپارچه میکنند.
بیانیهای که درخصوص اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد بیان شده است، به شرکتها توصیه میکند تا اقداماتی در بخشهای عمومی، اجتماعی و خصوصی انجام دهند. این اقدامات میتوانند شامل تلاش برای کاهش انتشار CO2، بازیافت پلاستیکهای زائد، کاهش نابرابری اجتماعی و اقتصادی، و سایر اهداف مرتبط با توسعه پایدار باشند.
در حال حاضر، به نظر میرسد برخی از شرکتها به این درخواست پاسخ دادهاند و اقداماتی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار انجام میدهند. این نشانگری اولیه است که زمینه کسبوکار در حال تغییر است و شرکتها به تدریج به توجه به اهداف اجتماعی و زیستمحیطی بیشتری میپردازند.
تعهد به بهبود و اقدام در زمینه توسعه پایدار میتواند به شرکتها کمک کند، اما برای پیروزی در این راه، شرکتها باید پیشرفت قابل اندازهگیری را در زمینههایی مانند کاهش انتشار CO2، بازیافت پلاستیکهای زائد، یا کاهش نابرابری اجتماعی و اقتصادی داشته باشند.
تقاضای اجتماعی و سیاسی برای توسعه پایدار ادامه خواهد داشت و شرکتها باید به این تقاضا پاسخ دهند. علاوه بر این، عملکرد شرکتها در عوامل زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) تأثیر عمیقی بر شهرت آنها خواهد داشت. این روزها، اشتباهات محلی میتوانند تأثیری جهانی بر شرکت داشته باشند، زیرا شفافیت در مورد عوامل ESG نه تنها انتظار میرود بلکه به دلیل ارتباطات جهانی تداوم خواهد یافت.
در نهایت، سرمایه به سمت شرکتهایی خواهد رفت که هم بازدههای مالی برجستهای داشته باشند و هم تأثیر مثبت اجتماعی و زیستمحیطی ایجاد کنند. به عبارت دیگر، شرکتهایی که موفقیت خود را با تأثیر قابل اندازهگیری در زمینههای ESG اثبات کننهدف 17 اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد برای سال 2030 شامل مجموعهای از اهداف است که جهت توسعه پایدار در سطح جهانی هدفمند هستند. این اهداف شامل موضوعاتی مانند پوشش بهداشتی و بهبود سلامت، آموزش کیفی، برابری جنسیتی، کاهش فقر، مدیریت پایدار منابع آب، راهاندازی صنعت و نمایشگاههای پایدار، کاهش تغییرات آب و هوا، توسعه شهرها و جوامع پایدار، حفاظت از زمین و استفاده بهینه از منابع طبیعی، کاهش نابرابریها، توسعه اقتصادی پایدار، اقدامات علمی، تقویت زیرساختها و ارتباطات، حفظ تنوع زیستی، توسعه صنعت نوظهور و نوآوری، رشد اقتصادی به همراه اشتغال، تقویت نظام عدالت و سازمانهای موثر، و همکاری برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار در سطح جهانی.
با توجه به این اهداف، شرکتها و سازمانهای کسبوکار میتوانند نقش مهمی در دستیابی به اهداف توسعه پایدار ایفا کنند. آنها میتوانند اقداماتی را در راستای کاهش اثرات زیستمحیطی مخرب، بهبود شرایط اجتماعی، ارتقاء عدالت اجتماعی و کاهش نابرابریها، و توسعه اقتصادی پایدار انجام دهند. این اقدامات میتوانند شامل کاهش استفاده از منابع آب و انرژی، استفاده از فناوریهای سبز و پاک، حمایت از حقوق انسانی و شرایط کار منصفانه، مدیریت پسماندها، حمایت از تحقیقات علمی و نوآوری، و همکاری با دیگر سازمانها و نهادها به منظور دستیابی به اهداف مشترک میشود.
بنابراین، با توجه به تقاضای اجتماعی و سیاسی برای توسعه پایدار، شرکتها که تعهد خود را نسبت به تحقق اهداف توسعه پایدار اعلام میکنند و عمل به آن را نشان میدهند، میتوانند ارزش و شهرت بیشتری را به دست آورند. این امر نه تنها به منافع مالی شرکت کمک میکند بلکه به تأثیر مثبتشرکتها باید منظور محور باشند و برای تأثیر اجتماعی و نوآوری مدل کسبوکار پایدار بهینهسازی شوند.
منظر جدید کسبوکار نیازمند ارزیابی و بهبود کامل هر جنبه از چرخه حیات یک محصول است، از جمله دنبال کردن تأمینکنندگان تجارت عادلانه، ایجاد فرایندهای تولید پاکتر، به حداقل رساندن ضایعات و طراحی برای قابلیت بازیافت. برندگان در این منظر جدید، مدلهای کسبوکار تحولآفرین را میپذیرند و زیرساختی ایجاد میکنند که اجازه میدهد منابع به اشتراک گذاشته شوند نه مالکیت شوند - و بازمصرف شوند نه دور ریخته شوند. تأکید بر توانمندسازی مصرفکنندگان برای "انتخاب پیشنهادهای چرخه کامل بر اساس ارزش برای مردم و سیاره" خواهد بود.مصرفکنندگان تنها هدف تغییر اجتماعی نیستند. شرکتهای آیندهنگر همچنین محیطهای کاری فراگیر و توانمندساز ایجاد خواهند کرد که در نهایت به آنها کمک خواهد کرد تا استعدادهای بهتری با دیدگاههای منحصربهفرد جذب کنند.
شرکت ها باید هدفمند باشند و برای تأثیر اجتماعی و نوآوری مدل کسب و کار پایدار (S-BMI) بهینه شوند.
تغییرات در چشمانداز کسب و کار جدید نیازمند ارزیابی و بهبود کامل همه جنبههای چرخه عمر محصول است. از جمله این جنبهها میتوان به تامین منابع با تجارت منصفانه، ایجاد فرآیندهای تولید پاکتر، کاهش ضایعات و طراحی برای قابلیت بازیافت اشاره کرد. برندهای موفق در این چشمانداز جدید، مدلهای کسبوکار تحولیافته را پذیرفته و زیرساختهایی را ایجاد میکنند که امکان به اشتراک گذاری منابع به جای مالکیت را فراهم میکند و به جای دور انداختن، تغییر کاربری آنها را ممکن میسازد. تاکید بر توانمندسازی مصرفکنندگان برای انتخاب پیشنهاداتی که ارزش برای مردم و سیاره دارند، مهم است.
مصرفکنندگان تنها هدف تغییرات اجتماعی نیستند، بلکه شرکتهای آیندهنگر همچنین باید محیطهای کاری فراگیر و توانمندی را ایجاد کنند. این محیطهای کاری، به شرکتها کمک میکنند استعدادهای بهتری را با دیدگاههای منحصربهفرد جذب کنند. به عنوان مثال، شرکتها میتوانند فضاهای کاری را بهبود بخشند، فرصتهای آموزش و پیشرفت حرفهای را فراهم کنند، فرهنگ سازمانی ارزشمندی را ترویج دهند که شامل تنوع، همکاری، احترام به محیط زیست و ارزشهای اجتماعی باشد.
به طور کلی، شرکتهای آیندهنگر باید به سمت مدلهای کسبوکار پایدار و مسئولیتپذیر حرکت کنند. آنها باید رویکردهای سیکل زندگی محصول را اصلاح کنند، از منابع بازیابیپذیر و دور ریخته نشدنی استفاده کنند، فرآیندهای تولید پاکتر و کارآمدتر را ایجاد کنند، ارزشهای اجتماعی و زیستمحیطی را در سازمانها و جوامع ترویج دهند، و به مصرفکنندگان ابزارها و انگیزههای لازم برای انتخاب بهتر و پایدارتر بدهند.
در نهاین چشمانداز جدید از کسب و کار نه تنها به مصرف کنندگان توجه میکند، بلکه به ایجاد محیط کاری جذاب و توانمند نیز توجه دارد که استعدادهای بهتری را با دیدگاههای منحصر به فرد جذب کند. این شرکتهای آیندهنگر میتوانند با ایجاد محیط کاری منعطف و الهام بخش، فرصتهای رشد و پیشرفت حرفهای، تعامل و همکاری بین اعضای تیم، و توجه به تنوع و شکافهای اجتماعی، استعدادهای مورد نیاز خود را به خود جذب کنند.
علاوه بر آن، این شرکتها میتوانند فرهنگ سازمانی پویا و ارزشمندی را ترویج دهند که شامل احترام به محیط زیست، ارزشهای اجتماعی، عدالت سازمانی و شفافیت باشد. با ایجاد چنین فرهنگی، شرکتها به افراد امکان میدهند به طور فعال در فرآیندهای تصمیمگیری و استراتژیک شرکت شرکت کنند و احساس داشته باشند که نقش مهمی در پیشبرد اهداف سازمانی دارند.
به طور خلاصه، چشمانداز کسب و کار جدید متمرکز بر ایجاد مدلهای کسبوکار پایدار و مسئولیتپذیر است که به توانمندسازی مصرفکنندگان برای انتخاب بهترین گزینهها بر اساس ارزش برای انسان و سیاره میپردازد. همچنین، این چشمانداز به ایجاد محیط کاری فراگیر و توانمند توجه میکند که به شرکتها کمک میکند استعدادهای بهتری را با دیدگاههای منحصر به فرد جذب کنند و از نظرات و مشارکت اعضای تیم بهرهبرداری کنند.
رهبران باید با حل مشکلات اجتماعی به جای تلاش برای مسدود کردن تغییرات و ادامه کسبوکار معمول، مدیریت شرکتی اعمال کنند
صحیح است که مسائل محیط زیستی و اجتماعی به چالشهای جدی برای جوامع و شرکتها تبدیل شدهاند. این مسائل میتوانند عواملی مهم در تهدید قدرت عملیاتی شرکتها و صنایع باشند. اما در عین حال، این چالشها به عنوان فرصتهایی برای رهبران باهوش و پیشرو قرار میدهند تا راه حلهای نوآورانه و همکارانه را برای مسائل اجتماعی و زیستمحیطی پیش ببرند.
رهبران باهوش میتوانند با شناختن و فهمیدن عمیقتر از تأثیرات محیط زیستی و اجتماعی بر صنعت خود، راهکارهایی را برای حل این مشکلات پیشنهاد دهند. آنها میتوانند با همکاری و هماهنگی با سایر شرکتها، سازمانها، دولتها و جوامع محلی، بهبود مستمر را در جهت حل مسائل محیط زیستی و اجتماعی ایجاد کنند.
با فراهم کردن فرصتهای مشارکت و همکاری با بخشهای عمومی و اجتماعی، رهبران باهوش میتوانند جوامع محلی را در برنامهها و پروژههای مرتبط با محیط زیست و اجتماعی مشارکت دهند. این مشارکت میتواند منجر به ایجاد راهکارهای نوآورانه و پایدار در سطح صنعت شود و بهبودهای چشمگیری در زمینههای محیط زیستی و اجتماعی به همراه داشته باشد.
علاوه بر این، با تبدیل تهدیدها به فرصتها، رهبران باهوش میتوانند اختراعات و گسترشهای جدید را در مسیر حل مسائل محیط زیستی و اجتماعی ایجاد کنند. این شامل توسعه فناوریهای سبز، استفاده بهینه از منابع، بازیافت و بازیابی پسماندها، حمایت از توسعه پایدار و اقتصاد مداوم، و سایر اقداماتی است که منجر به کاهش تأثیرات منفی بر محیط زیست و بهبود شرایط اجتماعی میشود.
در نتیجه، رهبران باهوش با ایجاد راه حلهای نوآورانه، همکاری فعال با بخشهای عمومی و اجتماعی، و تبدیل تهدیدها به فرصتها، میتوتوانند نقش مهمی در تحقق توسعه پایدار و ایجاد تغییرات مثبت در جوامع و صنایع ایفا کنند.
دیدگاه خود را بنویسید