به گفته کاتلین کلی جانوس، کارشناس امور بشردوستانه در این کتابچه راهنما برای نسل بعدی کارآفرینان اجتماعی، برای ایجاد راه حل های طولانی مدت برای بدترین مشکلات جهان، سازمان های خدمات اجتماعی به رهبری خلاق و نوآوری نیاز دارند. او تحقیقات خود را بر اساس بهترین شیوه های موفق ترین سازمان های غیرانتفاعی آمریکا استوار می کند. ژانوس، بنیانگذار اسپارک، برای سازمانهای غیرانتفاعی کوچکی که در تلاش برای پشت سر گذاشتن مرحله اولیه سرمایهگذاری اولیه هستند، مشاوره ارائه میدهد. در سرتاسر، او از آرمانهای کارآفرینان اجتماعی که تحت پوشش خود است دفاع میکند و اشتیاق و تعهد آنها به پیشروی تغییر را بازگو میکند. گزارشهای او درباره چگونگی تغییر زندگی رهبران غیرانتفاعی در محلههای خود و در سراسر جهان، الهامبخش خوانندگان علاقهمند به سازمانهای غیرانتفاعی و خدمات اجتماعی خواهد بود.
آموختهها
- برای جلوگیری از اشتباهات گران قیمت، ایدههای خود را قبل از جستجوی تأمین مالی یا توجه رسانهای آزمایش کنید.
- شفافیت و مسئولیتپذیری را عملی کنید. درسهایی که از شکست میآموزید را به اشتراک بگذارید.
- از مدل "تئوری تغییر" برای ارتباط بین دیدگاه غیرانتفاعی سازمان شما و فعالیتهای برنامهریزی شده آن استفاده کنید که میتوانید آن را به مرور زمان پیگیری کنید.
- مدل تأمین مالیای را توسعه دهید که شامل اهداها و درآمدهای کسب شده باشد.
- برای جلوگیری از انحراف مأموریت، استراتژی درآمدزایی خود را با هدف اصلی سازمان غیرانتفاعی یکپارچه کنید.
- هنگام همکاری با سایر سازمانهای غیرانتفاعی، بخشهایی را پیدا کنید که میتوانید خدمات تکمیلی ارائه دهید.
- ساختار قدرت پایه به بالا را برعکس کنید تا کارکنان خود را توانمندسازید.
- برای تقویت تمرکز و مشارکت اعضای هیئتمدیره، یک ساختار حاکمیتی برای هیئتمدیره خود پیادهسازی کنید.
- داستانهای جذابی را ایجاد کنید تا حافظه نهادی را تقویت کرده و با همکاران اهداکننده ارتباط برقرار کنید.
- ذینفعان میتوانند سفیران عالی باشند، اما در استفاده از داستانهایشان از نظر اخلاقی متعهد باشید.
خلاصه
طراحی متمرکز بر انسان
برخلاف کسب و کارهای خصوصی، سازمانهای غیرانتفاعی به سرمایهگذاران فرشته(angel investors) دسترسی ندارند. سهامداران آنها شامل دولتها، سایر سازمانها، سازمانهای غیرانتفاعی که در حوزه کاری مشابه فعالیت میکنند، پژوهشگران، فعالان و مستفیضان هستند. برای رشد، سازمانهای غیرانتفاعی باید با استفاده از "طراحی متمرکز بر انسان"، یک چرخه پژوهش، ایدهپردازی و ساخت نمونه هزینهبر انجام دهند تا تأمین مالی را بیشینه کنند.
تعقیب تغییرات اجتماعی با فروش ویجتها کاملاً متفاوت است.
سازمانهای غیرانتفاعی جدید باید هنگام توسعه نمونههای اولیه، هزینهها را پایین نگه دارند. برای مثال، Aspire Public Schools، یک سازمان غیرانتفاعی که آموزش پیش دبستانی را به محلههای کم درآمد ارائه میکند، نمونه اولیه پروژه اتوبوس پیش دبستانی خود را با استفاده از یک فرش و مقداری نوار چسب ساخت و سپس آن را با مبلمان ارزان Ikea مبله کرد.
درسهایی از شکست
نوآوری مستلزم آزمون، خطا و اغلب شکست و تلاش مجدد است. سازمان های غیرانتفاعی ناموفق در درازمدت به ذینفعان آسیب می رسانند. وقتی رهبران غیرانتفاعی آنقدر به ایده های خود متعهد می شوند که نمی توانند شکست را بپذیرند یا از از دست دادن بودجه می ترسند، سازمان های آنها آسیب می بینند. شرکتهای سیلیکون ولی مدلی برای پذیرش شکست ارائه میکنند. مبتکران آن نیاز به تحمل ریسک دارند. برای اطلاع از موفقیت آمیز بودن سرویس، آن را در میدان آزمایش کنید. موفقیت ممکن است در مراحلی به دست بیاید و شکست ها درس هایی برای آموختن دارند. به عنوان مثال، GiveWell شکست های خود را در وب سایت خود به اشتراک می گذارد تا سایر سازمان های غیرانتفاعی از اشتباهات خود درس بگیرند. اشتباهات را در سازمان خود به اشتراک بگذارید. بحث در مورد انتظارات در مقابل نتایج و مشکلات واقعی.
خروجی ها در مقابل نتایج
برای به حداقل رساندن اشتباهات پرهزینه، داده های صوتی را جمع آوری کنید. امروزه سرمایه گذاران انتظار آن را دارند و با بهبود در جمع آوری داده ها، سازمان های بیشتری از سیستم های مناسب برای نظارت بر برنامه های خود استفاده می کنند. مدلهای بازگشت سرمایه (ROI) برای سازمانهای غیرانتفاعی مناسب نیستند. در عوض، شاخص های موفقیت SMART (ویژه، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط، به موقع) را توسعه دهید.
به جای عاشق شدن به یک راه حل خاص، تمرکز خود را بر حل مشکل متمرکز کنید.
تعیین تأثیر سازمان شما بر ذینفعان خود مستلزم ترکیبی از معیارهای داده های سخت و ارزیابی های کیفی، مانند نظرسنجی ها است. بهجای تمرکز بر «خروجیها»، مانند تعداد افرادی که در یک برنامه آموزشی شرکت کردهاند، به «نتیجهها» تکیه کنید، مانند تعداد شرکتکنندگان برای دستیابی به مشاغل با درآمد بهتر یا موارد مشابه.
هدف همه از ایجاد تغییر اجتماعی یکسان است و احتمالاً رهبران غیرانتفاعی نقش مهمتری در این سفر نسبت به سرمایهگذاران دارند.
مدل «تئوری تغییر» یک هدف تعیین میکند و معیارهایی را برای ردیابی پیشرفت در طول زمان در داشبورد تعریف میکند. ائتلاف برای کوئینز (C4Q) یک چشم انداز ایجاد یک اکوسیستم فنی قوی تر در کوئینز، نیویورک، با کمک به افراد محروم برای دسترسی به آموزش برای تبدیل شدن به برنامه نویس داشت. با وجود معیارهای صوتی، C4Q می تواند ادعا کند که 85٪ از شرکت کنندگان آن فارغ التحصیل می شوند و 70٪ حداقل 85000 دلار در سال در زمینه فناوری درآمد خواهند داشت. حتی با چنین تحلیل دقیقی، رهبران آن متوجه شدند که رویدادهای آنها نتایج مورد نظر را به بار نمی آورد. آنها هدف رویدادها را تغییر دادند که اکنون در قالب خدمت بهتر به جامعه بیان می شود. سرمایهگذاران انتظار دارند دادههای قوی از اثبات تأثیر پشتیبانی کند. این تقاضا با رشد غیرانتفاعی شما افزایش خواهد یافت.
اندازه گیری تاثیر
ترکیب بازخورد از ذینفعان تأثیر اجتماعی سازمان شما را بهبود می بخشد. Braven، یک سازمان غیرانتفاعی که فرصتهایی را برای افراد کمدرآمد ایجاد میکند تا به مشاغل بهتر تبدیل شوند، در مورد اینکه آیا دانشجویان K-12 یا دانشجویان کالج بیشترین سود را از مداخلات خود میبرند، تحقیق کرد. Braven برای به دست آوردن داده های مقایسه ای از دانش آموزانی که شرکت کننده در برنامه نبودند نظرسنجی کرد. شما می توانید نتایج خود را با حفظ روابط با ذینفعان خود پیگیری کنید. فرصت های مربیگری، میزبانی رویدادها و ارائه خدمات مداوم را فراهم کنید.
گذراندن زمان برای تدوین برنامهای برای اینکه میخواهید رهبری ارشدتان چگونه باشد، کلید موفقیت است.
با استفاده از داشبورد با شاخصهای کلیدی، دادههای خود را ساده کنید و معنی اضافه کنید. Room to Read دارای یک داشبورد سوادآموزی با تنها هشت معیار برای مقایسه نتایج سال قبل با نتایج تجمعی است. این گزارش پیشرفت را بین تامین کنندگان مالی توزیع می کند. داشبورد شما نباید شیک یا گران باشد. Google Sheets و Salesforce.com نسخه های رایگان را ارائه می دهند.
درآمد کسب شده
بزرگترین مانع در برابر افزایش، جذب بودجه است. توسعه یک استراتژی درآمد کسب شده، جایی که سازمان شما محصولات یا خدمات را می فروشد، می تواند کمک کند. با رشد بعدی، درآمد می تواند به طور متوسط 30٪ از بودجه را تشکیل دهد. سرمایه گذاران نمی توانند انتظار داشته باشند که سازمان های غیرانتفاعی از مدل های تجاری پیروی کنند. به عنوان مثال، باشگاه سیرا دریافته است که دریافت حق عضویت بهترین روش تامین مالی برای نیازهای آن است.
«مدیران عامل عاقل تشخیص میدهند که اگر میخواهند پتانسیل سازمان خود را آزاد کنند و بزرگ کنند، باید قدرت را به اشتراک بگذارند. آنها یاد می گیرند که رها کنند تا تأثیر بیشتری داشته باشند.» (لسلی کراچفیلد و هدر مکلئود گرانت)
با این حال، قرار دادن سرمایهگذاریهای تجاری بهعنوان جریان اصلی سرمایهگذاری شما خطرناک است. بودجه بشردوستانه باید منبع اصلی درآمد غیرانتفاعی شما برای حداقل دو سال باشد. Hot Bread Kitchen یک سازمان غیرانتفاعی موفق است که زنان را برای کار در صنایع غذایی آموزش می دهد. موسس آن معتقد بود که می تواند هزینه های عملیاتی را با فروش محصولات پخته پوشش دهد، اما او متوجه شد که عملیات بسیار پرهزینه است. او یک طرح تجاری جدید برای اهداکنندگان خود آورد که 35 درصد از بودجه را از منابع بشردوستانه در بر می گرفت.
رهبری از پشت نه تنها به این دلیل مهم است که به کارکنان این امکان را می دهد که مالکیت بیشتری بر ماموریت سازمان داشته باشند، بلکه به این دلیل که به جلوگیری از خستگی کمک می کند.
قوی ترین بخش ها برای آزمایش استراتژی های درآمد کسب شده، آموزش، توسعه جهانی و توسعه جوانان هستند. سازمان های غیر انتفاعی در حقوق بشر، عدالت کیفری و حفاظت از محیط زیست به دلایل اخلاقی دسترسی کمتری به درآمد کسب شده دارند. به عنوان مثال، وکیل پاسخگویی، که نماینده جوامع مردمی است که برای حقوق بشر و محیط زیست مبارزه می کنند، می تواند برای مشاوره تخصصی خود هزینه دریافت کند، اما پذیرش شرکت ها به عنوان مشتری تضاد منافع ایجاد می کند. تنوع منابع درآمدی بسیار مهم است. در میان تامین کنندگان مالی بالقوه، به دنبال تطابق "طبیعی" برای سازمان خود باشید.
سازمان ترکیبی
مدل ترکیبی برای مؤسسات غیرانتفاعی از مفهوم ایجاد یک سازمان خیریه 501(c)(3) (قانون ایالات متحده که مؤسسات غیرانتفاعی را تأیید می کند) با عنصر انتفاعی که می تواند سرمایه سرمایه گذاری را دریافت کند و سود سهام پرداخت کند، تکامل یافته است. تفکیک این دو ممکن است بهترین های هر دو جهان را ارائه دهد: پتانسیل درآمد نامحدود، اما در فرآیندی که درآمد را واجد شرایط برای معافیت های مالیاتی می کند. کسب و کار انتفاعی می تواند کالاها و خدمات را از همتای غیرانتفاعی خود خریداری کند و درآمد خود را به آن اهدا کند. با این حال، به نظر می رسد که مدیریت مدل هیبریدی از نظر قانونی بسیار دشوار است. صرف انرژی و زمان زیاد برای کسب سود می تواند از ماموریت اصلی تاثیر اجتماعی شما کم کند. «ایدهآل ترکیبی» داشتن یک سرمایهگذاری تجاری است که مستقیماً با مأموریت مرتبط است و برای پیشبرد آن ضروری است، مانند آشپزخانه نان داغ.
تخصص فروش خدمات
گرفتن هزینه از شرکت های بخش خصوصی برای مشاوره یکی از راه های فروش تخصص غیرانتفاعی شما است. برای مثال Code2040 در مورد تنوع در دره سیلیکون تحقیق کرد و نتایج بسیار بدی بود. تخصص و آموزش غیرانتفاعی به بخش فناوری کمک کرد تا دانشجویان گروه های اقلیت را از طریق حمایت مالی و موقعیت های کارآموزی آموزش دهد و استخدام کند. شرکت هایی مانند توییتر، پاندورا و Airbnb همکاری تنوع خود را با Code2040 در برند خود گنجانده اند.
برای ارزیابی تأثیر واقعی، سازمان ها باید اقداماتی را برای ردیابی نتایج ایجاد کنند.
بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی خدمات را به صورت رایگان ارائه میکنند، زیرا بیشتر ذینفعان توانایی پرداخت هزینه را ندارند. با این حال، مردم ممکن است چیزی را رایگان بدون ارزش ببینند. هزینه های متوسط ذینفع نمی تواند به منبع اصلی درآمد تبدیل شود، اما پرداخت مبالغ اندک می تواند افرادی را که به آنها خدمت می کنید توانمند کند. شرکتهای دره سیلیکون، مانند لینکدین و دراپ باکس، از مدل «فریمیوم» خدمات الحاقی استفاده میکنند. قیمت ها را بر اساس تقاضای بازار تعیین نکنید. تامین مالی خرد و فروش محصولاتی را در نظر بگیرید که فروشنده در ازای آن پورسانت دریافت می کند. صندوق One Acre و Living Goods به کشاورزان کنیایی با وامهای کوچک کمک میکنند و کارگران اجتماعی را برای فروش و توزیع غذا و داروی نجات بخش سازماندهی میکنند.
بهینه سازی جذب سرمایه
بنیادهایی که کمک های مالی می دهند تا حد زیادی بزرگترین منبع درآمد غیرانتفاعی هستند. دسترسی به آنها بزرگترین مانع پیش روی سازمان های کوچک است. یک استراتژی چند ساله ایجاد کنید که در آن به سرمایه گذاران مختلف نزدیک شوید. روی سرمایه گذارانی تمرکز کنید که ارزش ها و اهداف شما را به اشتراک می گذارند.
«هرچه مدت طولانیتری در حال فعالیت باشید، سرمایهگذاران درخواستهای بیشتری در مورد اثبات تأثیر خواهند داشت، و باید در مورد آنچه دادههایتان میتوانند به شما بگویند مطالبه بیشتری داشته باشید، بنابراین میتوانید مدل خود را بهبود ببخشید».
همکاری با سایر سازمانهای غیرانتفاعی با اهداف مشابه میتواند تلاشهای جذب سرمایه را بهینه کند، اگرچه آسان نیست. در سانفرانسیسکو، چندین سازمان غیرانتفاعی که هدفشان هماهنگ کردن برنامه های سلامتی جوانان است، مرکزی را برای متمرکز کردن خدمات خود افتتاح کردند. جمع آوری کمک های مالی مشترک آنها باعث سردرگمی کمک کنندگان شد که پول آنها به کجا می رود. این مرکز مجبور شد فعالیت های جمع آوری کمک های مشترک را متوقف کند. در عوض، هر سازمانی که در آنجا مستقر شده بود، هویت عمومی منحصر به فرد خود را حفظ کرد و همه آنها در پشت صحنه به همکاری ادامه دادند. مرکز سلامت جوانان اکنون مدلی از نحوه بهینه سازی منابع و ترکیب تخصص است. هنگام جستجوی همکاران، در نظر بگیرید که آیا ماموریت های شما همپوشانی دارند، آیا خدمات شما مکمل یکدیگر هستند و هر سازمان چه ارزشی ارائه می دهد.
"ایجاد یک داشبورد موثر ... بهترین راه برای بهرهبرداری از دادههای خود است تا شما در کنترل آن باشید و نه آن که دادهها شما را کنترل کنند."
به راحتی درخواست کمک مالی کنید. رابطه شما با اهداکنندگان را بر اساس کارهای ارزشمندی که انجام میدهید متمرکز کنید، نه بر مبنای پول. بنیانگذاران میتوانند دسترسی به اهداکنندگان پیدا کنند، اما یکبار دروازه را باز کردند، شرکتکنندگان باید بر روی کار سازمان به عنوان یک کل تمرکز کنند. در برخی موارد، مانند "Room to Read"، یک سازمان غیرانتفاعی میتواند از اهداکنندگان درخواست کند تا به عنوان سفیران برند عمل کنند و با بهرهگیری از شبکه احتمالی اهداکنندگان، بیشترین میزان ممکن از پول را جمعآوری کند. یا به مدل "100٪" فکر کنید، در این مدل یک اهداکننده اصلی همه هزینههای عملیاتی را تامین میکند. سپس وقتی به اهداکنندگان دیگری نزدیک میشوید، میتوانید بگویید که کل هدیه آنها به مأموریت غیرانتفاعی اختصاص مییابد.
رهبری مشارکتی
بنیانگذاران غیرانتفاعی با یک چشم انداز شروع می کنند، اما باید یاد بگیرند که با افراد و گروه های دیگر کار کنند. بسیاری از بنیانگذاران «چهره» سازمانهایشان هستند، اما رهبری از بالا به پایین در دنیای غیرانتفاعی بیاثر است. هرم ساختار قدرت از بالا به پایین را معکوس کنید تا کارکنان خود را توانمند کنید.
تقاضا برای دادهها بهویژه در میان نسلهای جدید اهداکنندگان، که بسیاری از آنها ثروت خود را با ایجاد کسبوکارهای فناوری مبتنی بر داده به دست آوردهاند، قوی است.
پرمال شاه، یکی از مدیران سابق PayPal، دانش خود را در مورد هرم معکوس به شغل خود به عنوان مدیر عامل شرکت غیرانتفاعی Kiva آورد و رشد آن را به سرعت گسترش داد. کیوا از «سیستم پاسخگویی افقی» استفاده میکند که به کارکنان اجازه میدهد چالشهای خود را به اشتراک بگذارند و از تجربیات یکدیگر بیاموزند. فروشگاه بزرگ Nordstrom از مدل هرمی معکوس دفاع کرد تا به کارکنان خود آزادی عمل بدهد تا شغل خود را تعریف کنند. این باعث تشویق آنها شد که باعث بهبود خدمات مشتری و افزایش درآمد شد.
کارآفرینان اجتماعی بنا به تعریف برای حل مشکلات ناشی از کمبودهای بازار و دولت تلاش می کنند. یک رویکرد صرفا مبتنی بر بازار همیشه نمی تواند کارساز باشد.
سازمانهای غیرانتفاعی نمیتوانند با حقوق بخش خصوصی برابری کنند. سرمایه گذاری در توسعه کارکنان؛ نشان می دهد که به آنها اعتماد و قدردانی می کنید. ارزش کارکنان خط مقدم خود را که دقیق ترین درک را از تأثیر برنامه شما دارند، بشناسید. به افراد جدید بالقوه یک تکلیف به عنوان آزمایش بدهید. اگر این کار درست نشد، رها کردن زودهنگام افراد هزینه کمتری نسبت به تلاش برای متناسب کردن آنها با فرهنگ شما دارد. هنگامی که تیم شما مستقر شد، فرصت هایی را برای کارمندان فراهم کنید تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و از یکدیگر یاد بگیرند. یک بنیانگذار خوب نقاط قوت و ضعف خود را بررسی می کند و افراد خوب را برای پر کردن هر شکافی در تخصص یا توانایی استخدام می کند.
آزادی شکست برای تولید ایدههای خلاقانهتر و رسیدن به ایدههایی که منجر به محصولات و خدمات جدید واقعاً متحول میشود، حیاتی است.
در زمان مناسب روی رهبران ارشد مناسب سرمایه گذاری کنید. با کارکنان عالی قابل اعتماد - افرادی که مالکیت موفقیت سازمان غیرانتفاعی را به اشتراک می گذارند - یک موسس می تواند در صورت لزوم برای تجدید قوا به استراحت یا حتی تعطیلات بپردازد. هنگام ایجاد هیئت مدیره، صرفاً به دنبال منابع مالی نباشید. افرادی را بیابید که در مهارت ها مشارکت دارند و به ماموریت سازمان شما تعهد نشان می دهند. به آنها مجموعه ای واضح از انتظارات بدهید و یک ساختار مدیریت حرفه ای برای پاسخگو نگه داشتن اعضای هیئت مدیره ایجاد کنید. ساختار حکمرانی باید شامل جنبه های امانی، استراتژیک و مولد باشد. هر یک از اعضای هیئت مدیره باید جنبه ای را انتخاب کند که با علایق و مهارت های او مطابقت داشته باشد.
داستان های جذاب بگویید
داستان های الهام بخش در دنیای غیرانتفاعی فراوان است. سازمان شما باید همیشه قهرمانی باشد که علیه مشکلی که به دنبال حل آن است کار می کند. مشکل آنتاگونیست است. داستانی را تعریف کنید که دارای موضوعات جهانی باشد، مانند سفر کشف یا چالش های شخصی مشترک. از خود بپرسید که مخاطبان شما می خواهند چه چیزی بشنوند، چه ایده های ریشه ای را می خواهید به چالش بکشید و چه چیزی را دوست دارید مخاطب یاد بگیرد. با اسکن رسانه ها برای یافتن داستان هایی که به مأموریت سازمان شما مرتبط هستند، به روایت فرهنگی جامعه خود متصل شوید.
داستان یک پل مهم بین داده ها و قلب مردم است تا الهام بخش عمل باشد.
داستان هایی بگویید که با مغز و قلب صحبت می کنند. داستان های شخصی ذینفعان قدرت دارند، اما به دلایل اخلاقی، از آنها سوء استفاده نکنید. برای ایجاد «حافظه نهادی»، از کارمندان بخواهید داستانهایی را در جلسات به اشتراک بگذارند.
درباره نویسنده
کاتلین کلی جانوس یک کارآفرین اجتماعی و نویسنده است که در حوزه خیریه و مقیاسبندی سازمانهای در مراحل اولیه تخصص دارد. او در حوزهٔ کارآفرینی اجتماعی فعالیت میکند و تلاش میکند تا با استفاده از رویکردهای نوآورانه و اجتماعی، به حل مسائل اجتماعی بپردازد.
جانوس به عنوان نویسنده و سخنران دربارهٔ موضوعاتی مانند خیریه، فعالیتهای غیرانتفاعی و راهاندازی سازمانهای اجتماعی در دانشگاه استنفورد فعالیت میکند. او به طور خاص در برنامهٔ کارآفرینی اجتماعی این دانشگاه، به عنوان استاد، مطالبی راجع به این حوزه به دانشجویان انتقال میدهد.
دیدگاه خود را بنویسید