رشد شرکت شما هیجان انگیز، استرس آور، در برخی موارد خسته کننده، اما همیشه جذاب است! در طول رشد، با بسیاری از بحران ها روبرو خواهید شد که می تواند موفقیت شما را به خطر بیندازد. همانطور که در بسیاری از مسائل تجاری زندگی، یک چارچوب وجود دارد که می تواند این سناریو را توضیح دهد یا به شما در نقشه برداری از آن کمک کند...

بنابراین، بیایید نگاهی به مدل رشد گرینر بیندازیم.

مدل رشد گرینر چیست؟

مدل رشد گرینر یک چارچوب اساسی برای توصیف مراحل رشد کسب و کارها است. این مدل شامل پنج مرحله اصلی است که در طول زمان، کسب و کارها برای دستیابی به پتانسیل کامل خود از آنها عبور می کنند. این پنج مرحله شامل مرحله آغازین (سازماندهی)، رشد سریع، رشد ترکیبی، رشد پایدار و رشد بهبود یافته است.

با استفاده از این مدل، کسب و کارها می‌توانند برای شناسایی نقاط قوت و ضعف خود در مراحل مختلف، استراتژی رشد مناسب را برای خود انتخاب کنند. همچنین، این مدل به کسب و کارها کمک می‌کند تا برای پیش بینی و مدیریت بحران‌های مختلفی که در طول رشد ممکن است رخ دهد، آماده باشند.

از جمله نقاط عطف بحرانی که در طول رشد ممکن است رخ دهد، می‌توان به نوسانات بازار، مشکلات مالی، محدودیت منابع و مشکلات در مدیریت و رهبری اشاره کرد. با استفاده از مدل رشد گرینر، کسب و کارها می‌توانند برای مدیریت این بحران‌ها، استراتژی‌های مناسبی را انتخاب کنند و از پتانسیل کامل خود بهره‌مند شوند.

درست است، در مدل رشد گرینر، محور X نشان دهنده زمان است و محور Y نشان دهنده اندازه کسب و کار است. با گذر از مراحل مختلف، اندازه کسب و کار در طول زمان افزایش می‌یابد. به طور کلی، این مدل به کسب و کارها کمک می‌کند تا بهتر بفهمند که در چه مرحله‌ای از رشد هستند و چه چالش‌هایی در آینده پیش رو دارند. همچنین، این مدل به کسب و کارها کمک می‌کند تا برای دستیابی به هدف‌های رشد خود، استراتژی‌های مناسبی را اعمال کنند و به بهترین شکل از فرصت‌های موجود در بازار بهره‌مند شوند.

مدل رشد گرینر به کسب و کارها کمک می‌کند تا رویکردهای مختلف رشد را در نظر بگیرند و بهترین راهبردهای رشد را برای خود انتخاب کنند. همچنین، با شناسایی چالش‌های مختلف در هر مرحله، کسب و کارها می‌توانند برای پیش بینی و مدیریت این چالش‌ها، استراتژی‌های مناسبی را اعمال کنند و به بهترین شکل از فرصت‌های موجود در بازار بهره‌مند شوند.

استفاده از مدل رشد گرینر به کسب و کارها کمک می‌کند تا بهتر بفهمند که در چه مرحله‌ای از رشد هستند و چه چالش‌هایی در آینده پیش رو دارند. با شناسایی این چالش‌ها، کسب و کارها می‌توانند برای مدیریت آنها، استراتژی‌های مناسبی را اعمال کنند و از پتانسیل کامل خود به بهترین شکل استفاده کنند. همچنین، با شناسایی رویکردهای مختلف رشد، کسب و کارها می‌توانند به بهترین شکل از فرصت‌های موجود در بازار بهره‌مند شوند و به بهترین شکل رشد کسب و کار خود را مدیریت کنند.

مراحل رشد در مدل رشد گرینر چیست؟

بیایید ابتدا به مراحل مختلفی که یک شرکت بر اساس این مدل طی می کند نگاه کنیم.

رشد از طریق خلاقیت | Growth Through Creativity

مرحله "رشد از طریق خلاقیت"، یکی از مهمترین مراحل در زندگی یک شرکت است. در این مرحله، شرکت تلاش می‌کند تا با استفاده از خلاقیت، محصولات و خدمات جدیدی را توسعه دهد و به بازار عرضه کند.

در این مرحله، شرکت باید به دنبال راه‌هایی برای افزایش ارزش افزوده محصولات و خدمات خود باشد. برای این کار، شرکت می‌تواند از روش‌های مختلفی مانند ایجاد محصولات جدید، بهبود محصولات فعلی، ارایه خدمات جدید و بهبود خدمات فعلی استفاده کند.

به عنوان مثال، شرکت‌های فناوری معمولاً در این مرحله به دنبال توسعه محصولات و خدمات جدید هستند. آنها ممکن است از تکنولوژی‌های جدیدی استفاده کنند، یا به دنبال راه‌حل‌های جدید و خلاقانه برای مشکلات و چالش‌های کاربران خود باشند.

همچنین، در این مرحله، شرکت باید توانایی ایجاد تغییرات در سازمان و فرآیندهای داخلی خود را نیز داشته باشد. برای این کار، شرکت‌ها می‌توانند به دنبال تحول در فرهنگ سازمانی، ایجاد یک فضای کاری خلاقانه و ایجاد فرصت‌های برای توسعه حرفه‌ای و رشد کارکنان خود باشند.

در کل، مرحله "رشد از طریق خلاقیت"، به شرکت کمک می‌کند تا با استفاده از خلاقیت و ابتکار، به رشد و توسعه پایدار دست یابد. این مرحله نیازمند عملکردهای خلاقانه، ایجاد ارتباط با مشتریان و ایجاد محصولات و خدمات جدید است که به تناسب با بازار برسد و ارزش افزوده برای شرکت ایجاد کند.

برخی از ویژگی های مشترک شرکت ها در این مرحله وجود دارد:

  1. کوچک، پاسخگو و چابک: شرکت‌هایی که در این مرحله قرار دارند، معمولاً شرکت‌های کوچک و چابک هستند که به سرعت می‌توانند به تغییرات بازار و نیازهای مشتریان پاسخ دهند. آنها قادر به سرعت واکنش به تحولات بازار هستند و توانایی اصلاح فرآیندها و ارتباطات داخلی را دارند.
  2. خلاق: شرکت‌های موفق در این مرحله، معمولاً خلاق هستند و توانایی تولید ایده‌های جدید و نوآورانه را دارند. آنها سعی می‌کنند تا با ارائه محصولات و خدمات جدید و بهبود محصولات و خدمات قبلی، رقابت را برای خود در بازار افزایش دهند.
  3. ارتباطات قوی: شرکت‌های موفق در این مرحله، غالباً با فرهنگ کاری ارتباطاتی شکل گرفته‌اند که این ارتباطات غیررسمی می‌توانند باعث افزایش همکاری و هماهنگی بین تیم‌ها شوند. این ارتباطات باعث افزایش سرعت تصمیم‌گیری و پاسخگویی به موقع به نیازهای بازار و مشتریان می‌شود.

    به طور کلی، شرکت‌هایی که در مرحله "رشد از طریق خلاقیت" قرار دارند، باید توانایی پاسخگویی سریع به تغییرات بازار، ایجاد تغییر در سازمان و فرآیندهای داخلی، تولید ایده‌های جدید و بهبود محصولات و خدمات فعلی را داشته باشند.

رشد از طریق جهت | Growth Through Direction

رشد از طریق جهت یا Growth Through Direction به معنای استخدام مدیران توسط صاحبان یا بنیانگذاران شرکت است. در این مرحله از زندگی شرکت، بخشی از کنترل منابع و جهتگیری کسب و کار را به مدیران آزاد می‌کنند. این مرحله معمولاً یک دوره "بزرگ شدن" در زندگی یک شرکت است، زمانی که فرآیندها کمی شکلال می‌شوند، بخش‌هایی توسعه می‌یابند و فرهنگی در داخل شرکت به وجود می‌آید.
در این مرحله، بنیانگذاران/صاحبان شرکت هنوز درگیر کار هستند، اما به مرور زمان بخشی از کنترل را به مدیران می‌سپارند تا شرکت را به سمت رشد و توسعه هدایت کنند. با استخدام مدیران، جهتگیری کسب و کار بهتر تعیین می‌شود و فرهنگی در داخل شرکت به وجود می‌آید که باعث بهبود کیفیت محصولات و خدمات شرکت می‌شود. در این مرحله، بنیانگذاران/صاحبان شرکت نقش مشاوری را بر عهده می‌گیرند و به مدیران شرکت کمک می‌کنند تا به بهترین شکل ممکن عمل کنند.
در کل، رشد از طریق جهت یک رویکرد موثر و اثربخش برای شرکت‌هاست که به آن‌ها کمک می‌کند تا با استخدام مدیران ماهر و تعیین جهتگیری مناسب، به بهبود کیفیت محصولات و خدمات خود دست یابند و به رشد و توسعه پایدار دست یابند.

یک شرکت می تواند در مرحله "رشد از طریق جهت گیری" قرار گیرد اگر:

  1. استخدام تیم مدیران: استخدام تیم مدیران ماهر و کارآزموده برای رشد شرکت، باعث بهبود کیفیت محصولات و خدمات شرکت می‌شود. این افراد به عنوان رهبران تیم‌های مختلف، می‌توانند به بهبود عملکرد و بهره‌وری شرکت کمک کنند.
  2. تصمیم‌گیری‌های جمعی: در این مرحله، تصمیمات دیگر تنها توسط بنیانگذاران/صاحبان شرکت گرفته نمی‌شود و تصمیم‌گیری‌ها به صورت جمعی انجام می‌شود. این به این معنی است که تصمیمات به صورت دموکراتیک گرفته می‌شود و افراد مختلف شرکت به صورت فعال در فرآیند تصمیم‌گیری شرکت می‌کنند.
  3. آغاز فرآیندهای داخلی: آغاز فرآیندهای داخلی مانند منابع انسانی و عملیات، باعث بهبود بهره‌وری و افزایش کارایی شرکت می‌شود. این فرآیندها به مرور زمان شکلال می‌شوند و باعث بهبود عملکرد شرکت می‌شوند.
  4. فرهنگ درون شرکت: فرهنگ درون شرکت می‌تواند به عنوان یکی از عوامل مهم در رشد شرکت باشد. فرهنگ درون شرکت شامل ارزش‌ها، باورها و رفتارهایی است که در شرکت پذیرفته شده است و باعث سازمان‌دهی و هماهنگی بیشتر درون شرکت می‌شود.
  5. پیچیدگی: با رشد شرکت، همه چیز بزرگتر و پیچیده‌تر می‌شود. این به این معنی است که شرکت باید با چالش‌های بزرگ‌تری مواجه شود و برای رسیدن به اهداف خود، باید استراتژی‌های پیچیده‌تری را اعمال کند.

در کل، اگر یک شرکت تازه در مرحله "رشد از طریق جهت گیری" قرار گیرد، باید دارای تیم مدیران ماهری باشد که به جهت‌گیری مناسب کسب و کار کمک کنند و تصمیمات به صورت جمعی گرفته شود. همچنین، شرکت باید فرآیندهای داخلی را آغاز کرده و فرهنگ درون شرکتی را ایجاد کرده باشد. با رشد شرکت، پیچیدگی افزایش می‌یابد و باید با چالش‌های بزرگتری مواجه شود. در نتیجه، این مرحله از رشد شرکت، بهبود عملکرد و بهره‌وری شرکت را باعث می‌شود و به شرکت کمک می‌کند تا به رشد و توسعه پایدار دست یابد.

رشد از طریق واگذاری | Growth Through Delegation

رشد از طریق واگذاری یا Growth Through Delegation، به معنای تفویض مسئولیت و اختیار به اعضای کلیدی تیم است تا بتوانند در مناطقی که مجهزتر از مدیر هستند، مسئولیت را به عهده بگیرند. در این مرحله، کارمندان متخصصی در شرکت وجود دارند که بر روی نقش‌های خاص و متمرکز هستند.
واگذاری مسئولیت به کارمندان متخصص‌تر به معنای افزایش کیفیت و بهره‌وری در انجام کار است. به عنوان مثال، واگذاری مسئولیت تولید به کارمندان متخصصتر، باعث می‌شود که تولیدات بهبود یابد و بهترین نتیجه‌ای که ممکن است در اختیار شرکت قرار بگیرد، به دست آید. همچنین، واگذاری مسئولیت به کارمندان متخصص‌تر، باعث می‌شود که تیم اجرایی بیشتر بر روی تصمیمات استراتژیک و برنامه‌ریزی تجاری تمرکز کند و به این ترتیب، با توجه به داده‌های بازار و مشتریان، بهترین تصمیمات را اتخاذ کند.
در کل، رشد از طریق واگذاری یک رویکرد موثر و اثربخش برای شرکت‌هاست که به آن‌ها کمک می‌کند تا با تفویض مسئولیت به کارمندان متخصص‌تر، بهبود کیفیت و بهره‌وری در انجام کار دست یابند و به تصمیمات استراتژیک و برنامه‌ریزی تجاری خود تمرکز کنند.

یک شرکت ممکن است در این مرحله باشد اگر:

  1. کارکنان ماهر متخصص به طور فزاینده ای استخدام می‌شوند: یعنی شرکتی که به دنبال جذب کارکنان ماهر و متخصص است و به طور فزاینده ای در این زمینه فعالیت می‌کند.
  2. مسئولیت‌پذیری برای وظایف کلیدی در شرکت مشترک است: یعنی شرکتی که مسئولیت‌پذیری برای وظایف کلیدی را در تیم‌های مختلف شرکت ترویج می‌دهد و همه اعضای تیم با این مسئولیت‌ها آشنا هستند.
  3. تیم‌های رهبری زمان کمتری را صرف انجام کارهایی می‌کنند که در آنها خوب نیستند یا دوست ندارند: یعنی شرکتی که تیم‌های رهبری بر روی اولویت‌های کلیدی و وظایف مهم تمرکز کرده و زمان کمتری را برای انجام کارهایی که در آنها خوب نیستند یا دوست ندارند، صرف می‌کنند.

در کل، شرکتی که از این مشخصات برخوردار باشد، می‌تواند در مرحله رشد باشد. با جذب کارکنان ماهر و متخصص، شرکت می‌تواند به بهبود و بهبود کیفیت خدمات و محصولات خود دست یابد. همچنین، ترویج مسئولیت‌پذیری در تیم‌های مختلف شرکت، باعث می‌شود که همه اعضای تیم با وظایف کلیدی آشنا باشند و بتوانند به صورت مشترک به بهبود کیفیت خدمات و محصولات کمک کنند. همچنین، تمرکز تیم‌های رهبری بر روی اولویت‌های کلیدی و وظایف مهم، باعث می‌شود که شرکت به طور موثرتر و کارآمدتر عمل کند و به رشد پایدار دست یابد.

رشد از طریق هماهنگی | Growth Through Coordination

رشد از طریق هماهنگی یا Growth Through Coordination، به معنای رشد شرکت از طریق هماهنگی و همکاری بین بخش‌های مختلف شرکت برای توسعه توانایی‌ها و تولید محصول یا خدمات مشابه است. در این رویکرد، تمرکز بر توانایی‌های اصلی شرکت و بهینه‌سازی فرآیندها، منجر به افزایش ظرفیت تولید و بهبود کیفیت محصولات می‌شود.
در شرکت‌هایی که در مرحله بلوغ رشد قرار دارند، تمامی بخش‌ها با یکدیگر هماهنگ شده‌اند و با همکاری و توافق بر روی استراتژی‌ها و اهداف، به منظور تولید یک محصول یا خدمت کار می‌کنند. این رویکرد باعث می‌شود که کل شرکت بزرگتر از مجموع اجزای آن باشد و به دنبال بهبود کارایی و بهره‌وری باشد.
برای دستیابی به موفقیت در رشد از طریق هماهنگی، فرآیندهای کاری باید به شکلی طراحی شوند که با توجه به نیازها و توانایی‌های شرکت، بخش‌های مختلف با یکدیگر هماهنگ شوند. همچنین، توافق بر اهداف و استراتژی‌ها، می‌تواند به بهبود هماهنگی بین بخش‌های مختلف شرکت کمک کند و منجر به رشد پایدارتری شود.
در کل، رشد از طریق هماهنگی یک رویکرد موثر و اثربخش برای شرکت‌هاست که به آن‌ها کمک می‌کند تا با هماهنگی و همکاری، به بهبود کارایی و بهره‌وری دست یابند و محصولات و خدمات بهتری را به مشتریان خود ارائه کنند.

یک شرکت ممکن است در این مرحله باشد اگر:

  1. در یک بازار بالغ هستند: یعنی شرکتی که در بازار خود به موفقیت‌های قابل توجهی دست یافته و به ثبات رسیده است.
  2. تیم‌ها برای بهترین نتیجه به صورت داخلی با یکدیگر کار می‌کنند: یعنی شرکتی که تیم‌های داخلی با همکاری و هماهنگی برای بهترین نتیجه کار می‌کنند.
  3. فرآیندها و عملکردهای مشخصی در کسب و کار وجود دارد: یعنی شرکتی که از فرآیندها و روش‌های مشخص برای انجام کار استفاده می‌کند و بهینه‌سازی فرآیندها برای بهبود عملکرد به کار می‌برد.
  4. گردش کار و ابزارهای ارتباطی در کسب و کار وجود دارد: یعنی شرکتی که از گردش کار منظم و ابزارهای ارتباطی موثر بین تیم‌ها و بخش‌های مختلف شرکت استفاده می‌کند.
  5. نقش‌ها و مسئولیت‌ها به وضوح تعریف شده است: یعنی شرکتی که نقش‌ها و مسئولیت‌های هر فرد در شرکت به وضوح تعریف شده و همه اعضای تیم با این مسئولیت‌ها آشنا هستند.

در کل، شرکتی که از این مشخصات برخوردار باشد، می‌تواند در مرحله بلوغ رشد باشد. این شرکت می‌تواند با بهره‌گیری از تیم‌های داخلی و ابزارهای ارتباطی مناسب، فرآیندهای بهینه شده و نقش‌ها و مسئولیت‌های هر فرد به وضوح تعریف شده، به بهبود عملکرد و رشد پایدار دست یابد.


رشد از طریق همکاری | Growth Through Collaboration

در واقع، رشد از طریق همکاری یا Growth Through Collaboration، به این معنی است که شرکت‌ها برای رسیدن به مرحله نهایی رشد، از همکاری و هماهنگی بین بخش‌های مختلف شرکت خود استفاده می‌کنند. در این رویکرد، تمامی بخش‌های شرکت به شیوه‌ای قابل اعتماد و مؤثر با هم همکاری می‌کنند و سیستم‌ها برای کارایی ساده شده و یادگیری و توسعه برجسته است.
از این روش برای رشد پایدارتر شرکت‌ها با کاهش هزینه‌ها، افزایش تولید و بهبود کیفیت محصولات استفاده می‌شود. با این روش، شرکت‌ها می‌توانند به سرعت به بزرگی برسند و بازارهای جدید را به دست آورند. همچنین، این روش به کارکنان شرکت این امکان را می‌دهد تا به طور مستقیم در رشد شرکت و افزایش کارایی و بهره‌وری، دخیل باشند.
در این رویکرد، عواملی نظیر فرهنگ مثبت در مورد حل مسئله، کم بودن بوروکراسی، پاداش بر اساس عملکرد تیم، فرآیندهای ساده و کار تیمی خوب، می‌توانند به رشد پایدار و موفقیت بیشتر شرکت کمک کنند. به طور کلی، رشد از طریق همکاری یک رویکرد موثر و اثربخش برای شرکت‌هاست که به آن‌ها کمک می‌کند تا با همکاری و هماهنگی، بهبود یابند و به رشد پایدارتری دست یابند.

یک شرکت ممکن است در این مرحله باشد اگر:

  • شرکت بالغ: یعنی شرکتی که در مراحل اولیه توسعه خود گذشته است و برای رشد بیشتر به دنبال فرصت‌ها و راهکارهای جدید است.
  • فرهنگ مثبت در مورد حل مسئله: یعنی فرهنگی که از هر کارکنان شرکت، برای حل مسائل و بهبود فرآیندها و محصولات، حمایت می‌کند.
  • "بوروکراسی" کمی وجود دارد: یعنی ساختار شرکت به شکلی است که اجازه می‌دهد تا تصمیمات به طور سریع و درست گرفته شوند و فرآیندهای بیشتر نیازی به تصویب‌های بیشتر ندارند.
  • پاداش بر اساس عملکرد تیم تقسیم می‌شود: یعنی شرکتی که برای افزایش تیم‌ورک و تشویق کارکنان به بهبود عملکرد، از سیستمی برای تقسیم پاداش‌ها بین تیم‌ها استفاده می‌کند.
  • فرآیندها ساده هستند و کار تیمی خوب است: یعنی ساختار شرکت به شیوه‌ای است که اجازه می‌دهد تا فرآیندها ساده باشند و کار تیمی به خوبی انجام شود.
  • کارمندان احساس می‌کنند می‌توانند ایده‌هایی را برای رشد سهیم کنند: یعنی شرکتی که به کارکنان خود اجازه می‌دهد تا ایده‌های خود را برای بهبود خدمات و محصولات به اشتراک بگذارند و از ایده‌های آن‌ها استفاده کند.
  • همه می‌دانند که چگونه با کاری که انجام می‌دهند بر شرکت تأثیر می‌گذارند: یعنی کارکنانی که در شرکت کار می‌کنند، با اهمیت و ارزش کار خود آشنا هستند و به دنبال بهبود عملکرد شرکت هستند.

در کل، شرکتی که از این مشخصات برخوردار باشد، می‌تواند با استفاده از همکاری و هماهنگی بین بخش‌های مختلف شرکت، به رشد پایدارتری دست یابد.

رشد از طریق اتحاد | Growth Through Alliances

مرحله نهایی رشد، مرحله جدیدی است که اخیراً به منحنی معرفی شده است و بر اتحادهای استراتژیک تمرکز دارد. ایده این است که شرکت ها ممکن است ادغام شوند، خریداری شوند، شریک شوند یا با شرکت های دیگر کار کنند تا خودشان رشد کنند.

در واقع رشد از طریق اتحاد یا Growth Through Alliances، به این معنی است که شرکت‌ها برای رسیدن به مرحله نهایی رشد، از اتحادهای استراتژیک با شرکت‌ها دیگر استفاده می‌کنند. این اتحادها ممکن است شامل ادغام، خرید، شریکی یا همکاری با شرکت‌های دیگر باشد.
از این روش برای رشد سریع تر، کاهش ریسک و افزایش نفوذ در بازار استفاده می‌شود. با این روش، شرکت‌ها می‌توانند به سرعت به بزرگی برسند و بازارهای جدید را به دست آورند. همچنین، این روش به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد تا به زودی به سودآوری برسند و به سرعت به سود قابل توجهی برسند.
در عمل، این روش به صورت گسترده در بسیاری از صنایع مورد استفاده قرار می‌گیرد، از جمله صنایع فناوری، صنایع هوانوردی، خودروسازی و صنایع دارویی. با این حال، اتحادهای استراتژیک باید با دقت و با توجه به هدف و استراتژی شرکت‌ها انجام شود تا به نفع هر دو شرکت باشد و به رشد پایدار و موفقیت بیشتری برسند.

آیا مراحل رشد در مدل رشد گرینر خطی هستند؟

در واقع مراحل رشد در مدل رشد گرینر خطی نیستند و این مدل تلمیح می‌کند که برای رشد پایدار و موفقیت بیشتر، شرکت‌ها باید در مراحل مختلف تغییر کنند و به روش‌های جدیدی برای رشد دست یابند. به عنوان مثال، در مرحله اولیه رشد، شرکت‌ها به دنبال تعیین بازار هستند و در مرحله بعدی، به دنبال افزایش تولید و فروش هستند. در مرحله بعدی، شرکت‌ها به دنبال توسعه بازار هستند و در مرحله بعدی، به دنبال استحواذ و تمدید بازار هستند.
اگرچه مراحل در این مدل خطی نیستند، اما در هر مرحله، شرکت‌ها باید برای رسیدن به مرحله بعدی، مشکلات و چالش‌هایی را که در این مرحله وجود دارد، شناسایی و حل کنند. به این ترتیب، شرکت‌ها می‌توانند رشد پایدار و موفقیت بیشتر را تجربه کنند. بنابراین، مدل رشد گرینر یک راهنمایی جامع برای شرکت‌ها است که به آن‌ها کمک می‌کند تا برای رشد پایدار و موفقیت بیشتر، به شیوه‌های جدید نگاه کنند و به چالش‌هایی که در هر مرحله وجود دارند، برخورد کنند.بحران های مدل رشد گرینر چیست؟

هر مرحله در مدل رشد دارای یک بحران بالقوه مرتبط است که ممکن است مسیر رشد را مختل کند.

بحران رهبری در خلال خلاقیت رخ می دهد

این یک مسئله رایج برای استارت آپ ها و شرکت های جوان است که خود را از طریق خلاقیت و نوآوری در حال رشد می دانند. در ابتدا با یک تیم کوچک و غیررسمی این امکان برای بنیانگذاران وجود دارد که کسب و کار را به شیوه ای آرام مدیریت کنند، اما با گذشت زمان این به یک چالش تبدیل می شود.
رشد منجر به افزایش دشواری در هماهنگی فرآیندها، برقراری ارتباط و ایجاد انگیزه در تیم، یا هدایت شرکت به جلو خواهد شد. این می‌تواند برای یک کسب‌وکار کشنده باشد، زیرا می‌تواند منجر به خروج افراد کلیدی شود (به یاد داشته باشید، افراد به همان اندازه که شغل را ترک می‌کنند، مدیران را ترک می‌کنند) و بنیان‌گذاران به طور فزاینده‌ای ناامید می‌شوند.
در این مرحله یک سبک مدیریتی تعریف‌شده‌تر در شرکت مورد نیاز است تا آن را به سطح بعدی برساند.

بحران رهبری در خلال خلاقیت می‌تواند یکی از بزرگترین چالش‌های مواجهه شرکت‌های جوان و استارتاپ‌ها باشد. برای پیشگیری از بروز این بحران، شرکت‌ها می‌توانند به راهکارهای زیر روی آورند:

  1. تعیین رهبری واضح: باید یک رهبری واضح تعیین شود که بتواند بهترین تصمیمات را برای شرکت اتخاذ کند و تیم را در جهت رسیدن به اهداف هدایت کند.
  2. تشویق به خلاقیت: باید تیم را تشویق کرد تا بهترین ایده‌ها و راهکارهای خود را بیان کنند و به خلاقیت تشویق شوند.
  3. تعیین اهداف و راهبردهای واضح: باید اهداف و راهبردهای شرکت به وضوح مشخص شوند تا تیم بداند به چه سمتی باید حرکت کند و چگونه بتواند این اهداف را دستیابی پیدا کند.
  4. ارتباطات باز: باید ارتباطات باز و فعالی را با تیم برقرار کرد تا بتواند از نظرات و ایده‌های آن‌ها بهره برد و با مشکلات موجود در راه شرکت بهتر مقابله کند.
  5. ایجاد فرهنگ کاری سالم: باید فرهنگی در داخل شرکت ایجاد شود که بر اساس همکاری، انعطاف‌پذیری و بازخورد باشد تا تیم بتواند با هم همکاری کرده و به بهترین نتیجه برسد.

بحران خودمختاری که در طول مسیر رخ می دهد

این یک بحران واقعا جالب است. همانطور که یک شرکت در جهت توسعه می یابد، مدیران ممکن است بیشتر به واحد خود علاقه مند شوند تا کل تجارت. این می تواند منجر به تضاد بین مدیریت شود، جایی که یک تصمیم ممکن است برای یک بخش یا حوزه خوب باشد اما برای دیگری بد.
تعادل برای ایجاد استقلال به مدیران و کارمندان می‌دهد، اما اطمینان حاصل می‌شود که همه در تصمیم‌گیری‌هایی که برای کل کسب‌وکار بهترین هستند، یکسان هستند. حصول اطمینان از اینکه همه در یک صفحه در مورد استراتژی خود هستند، کلید این تعادل است.

برای پیشگیری از بروز این بحران، شرکت‌ها می‌توانند به راهکارهای زیر روی آورند:

  1. تعیین استراتژی کلی شرکت: باید استراتژی کلی شرکت مشخص شود تا همه مدیران و کارکنان بتوانند در جهت این استراتژی کار کنند و تصمیماتی را اتخاذ کنند که با این استراتژی همخوانی داشته باشند.
  2. ایجاد فرهنگ کاری مناسب: باید فرهنگی در داخل شرکت ایجاد شود که بر اساس همکاری، انعطاف‌پذیری و بازخورد باشد. به این ترتیب، مدیران و کارکنان می‌توانند با هم همکاری کرده و به بهترین نتیجه برسند.
  3. توسعه سیستم‌های مدیریت: باید سیستم‌های مدیریتی مناسبی را پیاده کرد تا بتوان از دورانده شدن مشکلات در مورد خودمختاری جلوگیری کرد.
  4. ارائه آموزش‌های مناسب: باید کارکنان را آموزش داد تا بتوانند با توجه به استراتژی کلی شرکت و اولویت‌های آن، تصمیمات بهتری را اتخاذ کنند.
  5. تعیین وضوح در مورد نقش وظیفه هر فرد: باید مشخص شود که هر فرد در شرکت چه نقش وظیفه‌ای دارد و چه اختیاراتی دارد. به این ترتیب، می‌توان جلوی خودمختاری و اختلافات میان مدیران را گرفت

بحران کنترل در حین تفویض اختیار اتفاق می افتد

بحران حول مرحله تفویض اختیار را می توان با دو عامل خلاصه کرد:

  • برای بنیان‌گذاران و مدیران، رها کردن و کنترل کامل بر جنبه‌های خاصی از تجارت به دیگران دشوار است.
  • ارتباط ممکن است دشوار باشد. در این مرحله از زندگی یک شرکت، ممکن است مشکلاتی بین مدیریت یا کارکنان در مورد اینکه در هر شغلی چه چیزی به دست می آید و چگونه می توان بهترین نتیجه را به دست آورد، وجود داشته باشد.

مورد دوم گاهی اوقات می تواند دلیلی برای تقویت رفتار اولی باشد، با بنیانگذاران نگرانی هایی که اگر کاری را انجام ندهند به خوبی انجام نخواهد شد. با این حال، این در نهایت منجر به یک نتیجه پایین تر خواهد شد، با اینکه بنیانگذاران در تلاش برای انجام همه کارها هستند و تیم ها احساس بی انگیزگی می کنند.

بحران کنترل در حین تفویض اختیار می‌تواند بسیار مهم و خطرناک باشد. برای پیشگیری از بروز این بحران، شرکت‌ها می‌توانند به راهکارهای زیر روی آورند:

  1. تعیین وضوح در مورد تفویض اختیارات: باید مشخص شود که چه کسی مسئولیت انجام کار را بر عهده دارد و به چه اندازه از اختیارات برخوردار است.
  2. ارائه آموزش‌های مناسب: باید کارکنان را آموزش داد تا بتوانند با اختیارات خود به بهترین نحو ممکن استفاده کنند و کنترل درستی را حفظ کنند.
  3. توسعه سیستم‌های مدیریت: باید سیستم‌های مدیریتی مناسبی را پیاده کرد تا بتوان از دورانده شدن مشکلات در مورد کنترل استفاده اختیارات جلوگیری کرد.
  4. ارتقای فرهنگ شرکت: باید فرهنگی در داخل شرکت ایجاد شود که مبتنی بر انعطاف‌پذیری، همکاری و توسعه باشد و تیم‌ها بتوانند با هم همکاری کرده و به بهترین نتیجه برسند.
  5. ایجاد مکانیزم‌های بازخورد: باید مکانیزم‌های بازخوردی را برای کارکنان ایجاد کرد تا بتوانند بهبود و کنترل خود را ارزیابی کنند و از اختیارات خود به بهترین نحو ممکن استفاده کنند.

بحران بیروکراسی در حین هماهنگی

بیروکراسی یا سرقفلی می‌تواند به یکی از بزرگترین بحران‌هایی تبدیل شود که شرکت‌ها با آن مواجه می‌شوند. اضافه شدن گزارش‌ها، فرآیندها و عملکردهای اضافی ممکن است باعث کاهش حاشیه سود و کاهش کارآیی شرکت شود. برای پیشگیری از بروز بیروکراسی و حل این بحران در حین هماهنگی، شرکت‌ها می‌توانند به راهکارهای زیر روی آورند:

  1. ارزیابی فرایندها: شرکت‌ها باید فرایندهای داخلی خود را ارزیابی کنند و فرآیندهایی را که موجب بیروکراسی و کاهش کارآیی شده‌اند، شناسایی کنند.
  2. ساده‌سازی فرآیندها: شرکت‌ها می‌توانند فرآیندهای داخلی خود را ساده‌سازی کنند و عملکردهایی را که از لحاظ کارآیی واقعاً لازم نیستند، حذف کنند.
  3. استفاده از فناوری: شرکت‌ها می‌توانند از فناوری‌های مختلفی نظیر نرم‌افزارها و سیستم‌های مدیریت داده استفاده کنند تا فرایندهای داخلی خود را بهبود بخشند.
  4. توسعه فرهنگ شرکت: شرکت‌ها باید فرهنگی را در داخل شرکت خود ایجاد کنند که مبتنی بر انعطاف‌پذیری، همکاری و توسعه باشد.
  5. ارائه آموزش‌های لازم: شرکت‌ها باید کارکنان خود را در مورد چگونگی انجام کارهایشان و استفاده از فناوری‌ها، آموزش دهند. این می‌تواند به بهبود عملکرد کارکنان و جلوگیری از بروز بیروکراسی کمک کند.

بحران رشد در حین همکاری یا اتحادیه‌ها

آخرین بحران، بحران رشد است. در چارچوبی که از مراحل رشد شرکت گذشته‌ایم، شرکت در حال حاضر موفق و بلوغ یافته است. سؤال این است که چگونه می‌تواند با توجه به موفقیت، به رشد ادامه دهد؟
بحران رشد در حین همکاری یا اتحادیه‌ها می‌تواند باعث توقف رشد شرکت شود. برای پیشرفت و رشد بهتر، شرکت‌ها باید به گزینه‌های مختلفی نظیر همکاری و اتحادیه‌ها، تنوع مسیر رشد و ... توجه کنند. برای این منظور، می‌توان از روش‌های زیر استفاده کرد:

  1. بررسی بازار: بررسی بازار و شناخت درست نیازهای مشتریان، می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا استراتژی مناسبی را برای رشد خود انتخاب کنند.
  2. همکاری و اتحادیه‌ها: همکاری با شرکت‌های دیگر در صنعت و یا شرکت در اتحادیه‌های صنعتی می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا به رشد و توسعه بیشتری دست یابند.
  3. تنوع مسیر رشد: شرکت‌ها باید تلاش کنند تا تنوعی در مسیر رشد خود ایجاد کنند و از گزینه‌های مختلفی نظیر گسترش بازار، توسعه محصولات جدید، ورود به بازارهای جدید و ... استفاده کنند.
  4. نوآوری: توسعه محصولات جدید و نوآوری می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا رشد خود را افزایش دهند و بازار جدیدی را ایجاد کنند.
  5. ارتقای فرایندها: بهبود و ارتقای فرایندهای داخلی شرکت می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا به صورت بهتر و کارآمدتر در صنعت خود عمل کنند و در نتیجه رشد خود را افزایش دهند.

چه مزایایی در مدل رشد گرینر وجود دارد؟

این مدل بسیاری از مزایا را شامل می‌شود از جمله:

  • شناسایی چالش‌های قابل شناسایی: مدل رشد گرینر به شرکت‌ها کمک می‌کند تا چالش‌هایی که در طول رشد و توسعه خود ممکن است با آن‌ها مواجه شوند، شناسایی کنند.
  • سادگی در درک و نشان دادن راهی برای رشد: این مدل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا مسیر رشد و توسعه خود را به راحتی درک کنند و به شکل واضحی نشان دهند.
  • برجسته کردن مراحل مختلف: مدل رشد گرینر به شرکت‌ها کمک می‌کند تا مراحل مختلفی از رشد و توسعه خود را برجسته کنند و موقعیت فعلی خود را بهتر درک کنند.
  • ارائه قطعات خوبی برای بحث تیم‌های مدیریتی: این مدل به تیم‌های مدیریتی شرکت کمک می‌کند تا به شکل بهتری درباره راهبرد‌های رشد خود بحث کنند.
  • تاکید بر تغییر: مدل رشد گرینر بر تغییر به عنوان یک ضرورت برای رشد و توسعه شرکت تأکید می‌کند و به شرکت‌ها کمک می‌کند تا از تغییرات برای بهبود عملکرد خود بهره‌مند شوند.

چه محدودیت‌هایی در مدل رشد گرینر وجود دارد؟

تعدادی از محدودیت‌های این مدل عبارتند از:

  1. سادگی مدل: مدل رشد گرینر در واقعیت خطوط بین مراحل را با یکدیگر ادغام می‌کند و این امر ممکن است در شرایط واقعی مطابقت نداشته باشد.
  2. عدم تطابق با خط رشد خطی: همه شرکت‌ها به صورت خطی روی منحنی رشد حرکت نمی‌کنند و ممکن است دوره‌های مختلفی از رشد و توسعه را تجربه کنند.
  3. بحران‌ها ممکن است در هر مرحله رخ ندهند: بحران‌ها در هر مرحله از رشد شرکت رخ نمی‌دهند و برای برخی شرکت‌ها ممکن است هیچ بحرانی در طول دوره رشد و توسعه شرکت رخ ندهد.
  4. عدم توجه به عوامل خارجی: مدل رشد گرینر به عوامل خارجی مانند تغییرات در بازار، تغییرات فناوری و تحولات سیاسی و اقتصادی توجه نمی‌کند و این عوامل ممکن است بر رشد و توسعه شرکت تأثیر بگذارند.
  5. بیش‌برازش: استفاده از مدل رشد گرینر برای توصیف رشد و توسعه شرکت ممکن است به بیش‌برازش (Overfitting) منجر شود که به معنای پاسخ دادن به شرایط خاص و ناپایدار است و نمی‌تواند به شرایط متغیر و پویایی که در آینده ممکن است رخ دهد پاسخ دهد.

چه چارچوب‌هایی با مدل رشد گرینر همخوانی دارند؟

چارچوب‌هایی که با مدل رشد گرینر همخوانی دارند، عبارتند از:

  1. مدل پنج نیروی رقابتی پورتر: این مدل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا بتوانند موقعیت رقابتی خود را در صنعت تعیین کنند.
  2. چرخه زندگی محصول: در این چارچوب، محصولات به عنوان یک سیستمی که از مراحل مختلفی از زندگی عبور می‌کنند، توصیف می‌شوند.
  3. مدل تحول سازمانی لوئیس: این مدل برای توصیف فرآیند تحول سازمانی استفاده می‌شود و همچنین مراحل مختلفی از توسعه سازمان را بیان می‌کند.
  4. تحلیل SWOT: این تحلیل برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدات شرکت استفاده می‌شود و با مدل رشد گرینر همخوانی دارد.
  5. مدل تحول مراحلی کونیگز: این مدل برای توصیف فرآیند تحول سازمانی استفاده می‌شود و مراحل مختلفی از توسعه سازمان را به شکل یک چرخه توصیف می‌کند.

بنابراین، استفاده از چارچوب‌های مختلفی با مدل رشد گرینر می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا فرآیند رشد و توسعه خود را بهبود بخشند و بهترین تصمیمات را بگیرند.

چه کسی مدل رشد گرینر را اختراع کرد؟

مدل رشد گرینر یکی از مدل‌های معروف مدیریتی است که توسط لری ای. گرینر در سال ۱۹۷۲ با پنج مرحله رشد ابداع شده است. این مدل برای توصیف چگونگی رشد و تغییراتی که شرکت‌ها در طول زمان تجربه می‌کنند، به کار گرفته می‌شود. پنج مرحله اصلی این مدل شامل رشد خلاقانه، رشد شرکتی، رشد کندی، بحران کنترل شرکتی و رشد دگرگونی است.

در سال ۱۹۹۸، لری ای. گرینر مدل را به منظور افزودن ششمین مرحله درباره اتحادیه‌ها به‌روز کرده است. این ششمین مرحله به عنوان بحران رشد در حین هماهنگی شناخته می‌شود و به نوعی گسترش فعالیت‌های شرکت از طریق همکاری و اتحادیه با دیگران را نشان می‌دهد.