نظریه تعهد اجتماعی (Social Embeddedness Theory)، نظریهای در حوزه کارآفرینی اجتماعی است که توسط "جان مکنایت" (John McNight) و "جیمز بویت" (James E.Booth) ارائه شده است. این دو نویسنده در سال 1991 میلادی، در مقالهای با عنوان "تعهد اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی" (Social Commitments in the Entrepreneurial Process)، به بررسی نقش تعهدات اجتماعی در روند کارآفرینی اجتماعی پرداختهاند و نظریه تعهد اجتماعی را مطرح کردهاند. از آن زمان به بعد، این نظریه به عنوان یکی از مهمترین نظریههای حوزه کارآفرینی اجتماعی شناخته میشود.
از آن زمان به بعد، تحقیقات زیادی در حوزه کارآفرینی اجتماعی و بررسی نقش تعهد اجتماعی در روند کارآفرینی اجتماعی انجام شده است. برخی از پژوهشگرانی که به بررسی نظریه تعهد اجتماعی پرداختهاند شامل "سارا جک" (Sara Jack)، "پیتر داسین" (Peter Dacin)، "جردن میتنیک" (Jordan Mitchell)، "جیمز کومپ" (James Combs)، و "کورتیس فرانکلین" (Curtis Friedel) میشوند.
این پژوهشگران بر اساس نظریه تعهد اجتماعی، به بررسی عوامل مختلفی مانند شبکههای اجتماعی کارآفرینی اجتماعی، تأثیر تعهدات اجتماعی بر روی تصمیمگیریهای کارآفرینان اجتماعی، و نیز نحوه ارتباط آنها با جامعه و محیط اجتماعی خود پرداختهاند.
بر اساس این نظریه، کارآفرینان اجتماعی به دلیل داشتن تعهدات اجتماعی به جامعه، تلاش میکنند تا با راهاندازی کسب و کارهایی که در راستای حل مشکلات اجتماعی هستند، به جامعه کمک کنند. بنابراین، کارآفرینی اجتماعی به عنوان یک فرآیند اجتماعی تلقی میشود که با وجود تمرکز بر تولید ارزش، هدفش رسیدن به توسعه اجتماعی و تحقق اهداف خود و همچنین تامین نیازهای مالی فردی است. به عبارت دیگر، کارآفرینان اجتماعی تلاش میکنند تا با فراهم کردن بسترهایی برای حل مشکلات اجتماعی، به توسعه اجتماعی کمک کنند و به دنبال کسب سود مالی باشند.
نظریههای پشتیبان
نظریه تعهد اجتماعی در کارآفرینی اجتماعی با توجه به پژوهشهای انجامشده، با نظریات و مدلهای مختلفی همراه است که در فهم بهتر و بررسی تأثیر تعهدات اجتماعی در کارآفرینی اجتماعی مفید هستند. برخی از نظریههای پشتیبان این نظریه عبارتاند از:
1- نظریه شبکه اجتماعی: این نظریه بر این باور است که شبکههای اجتماعی کارآفرینان اجتماعی، به عنوان یک فضای ارتباطی، بازیگر نقش اساسی در شکلگیری و پشتیبانی از کارآفرینی اجتماعی هستند. به علاوه، این نظریه معتقد است که تعهدات اجتماعی و شبکههای اجتماعی کارآفرینان اجتماعی به یکدیگر وابسته هستند و با توجه به تعهدات اجتماعی، شبکههای اجتماعی کارآفرینان اجتماعی تشکیل میشوند و در پشتیبانی از روند کارآفرینی اجتماعی نقش مهمی دارند.
2- نظریه تعهدات سازمانی: این نظریه بر این باور است که تعهدات افراد به سازمانها و ارگانها، میتواند در تشکیل و تقویت تعهدات اجتماعی نسبت به کارآفرینی اجتماعی نقش داشته باشد. به علاوه، تعهدات سازمانی باعث میشود که افراد به شکلی متقاعدانه و با تمرکز بیشتری به کارآفرینی اجتماعی بپردازند و در پشتیبانی از روند کارآفرینی اجتماعی تلاش بیشتری کنند.
3- نظریه توسعه مبتنی بر اهداف: این نظریه بر این باور است که ارائهی اهداف و وظایف مشخص و معنیدار برای کارآفرینان اجتماعی، میتواند در تقویت تعهدات اجتماعی آنها نسبت به کارآفرینی اجتماعی موثر باشد. به علاوه، این نظریه معتقد است که اهداف مشخص و معنیدار، به عنوان یک عامل انگیزشی، میتوانند باعث شروع و رشد کارآفرینی اجتماعی شوند و در تقویت تعهدات اجتماعی نیز مؤثر باشند.
در کنار این نظریات،تحقیقات و مدلهای دیگری نیز وجود دارند که در فهم بهتر و بررسی تأثیر تعهدات اجتماعی در کارآفرینی اجتماعی مفید هستند. برای مثال، نظریه انگیزههای فردی، نظریه نوآوری اجتماعی، نظریه عدالت اجتماعی، نظریه تغییرات اجتماعی و... که همه تلاش میکنند بهترین راهکارهایی را برای تشویق کارآفرینی اجتماعی و تقویت تعهدات اجتماعی در این حوزه ارائه دهند.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
مهرداد آقامحمدی
سلام
303 روز پیش ارسال پاسخبا ترجمه Social Embeddedness Theory به صورت تعهد اجتماعی موافق نیستم.
درهم تنیدگی یا عجین شدگی ترجمه بهتری است
ارادت
مجید ولی محمدی
سلام ممنون از توجه شما
278 روز پیش ارسال پاسخکاملا موافقم حتما اصلاح می کنم