نوآوری‌های موثر به طور خودبخودی از آسمان نیفتاده و با یک شاخه فکر نورانی بر سرتان پدیدار نمی‌شوند. آنها نیاز به کار سخت و صبر دارند و برای موفقیت، باید مراحل صحیح پیشرفت را طی کنید. در این متن جذاب، لرین مارشاند، استاد مدیریت کسب‌وکار و مدیر اجرایی، راهنمایی‌های کارشناسانه‌ای در مورد اینکه چگونه باید ذهنیت نوآوری را تقویت کرد ارائه می‌دهد. یادمی‌گیرید که ایده خوب را تشخیص دهید، یک برنامه کسب‌وکار تهیه کنید و منابع مالی برای به بازار آوردن محصول یا خدمت‌تان تهیه نمایید. مارشاند بر اهمیت بازخوردهای مشتریان و تحقیق بازار برای ایجاد محصولاتی که واقعاً مورد علاقه مردم است، تاکید می‌کند و از تعداد زیادی مثال واقعی نیز بهره می‌برد.

نکات کلیدی کتاب

  • نوآوری با شناسایی مسئله درست شروع می‌شود.
  • سه ایده خوب را برای بارش فکری در نظر بگیرید.
  • راه حل‌های خود را از طریق تولید نمونه اولیه با حداقل قابلیت‌های مورد نیاز آزمایش کنید.
  • 100 مشتری مصاحبه کنید.
  • نسبت به تغییر استراتژی‌ها ذهن باز داشته باشید.
  • اهمیت داشتن یک طرح کسب‌وکار و مدل کامل را درک کنید.
  • محصول خود را به سرمایه‌گذاران ارائه دهید.
  • محصول خود را با هدف نهایی در ذهن به بازار ببرید.

چکیده کتاب

نوآوری از شناسایی دقیق مسئله آغاز می‌شود.

نوآوری رازی ندارد، اما بسیاری از شرکت‌ها دچار مشکل می‌شوند در تبدیل آن به یک فرایند قابل اداره. در واقع، بیشتر افراد مخترع محصولی را خلق می‌کنند بدون اینکه دقیقاً بفهمند این محصول چه مسئله‌ای را حل می‌کند و کمک می‌کند. فروش موفق یک محصول به معنای درک مسئله‌ای است که این محصول آن را حل می‌کند.

"ضرورت مادر اختراع است." (افلاطون)

پس ضرورت تولید محصول شما برای موفقیت چیست؟ نوآوری ارزشمند از تحلیل مسئله قبل از جهیدن به سمت راه حل‌ها آغاز می‌شود. شما باید با چهار مرحله ساده شروع کنید به یافتن مسئله درست:

  1. مطرح کردن سوال صحیح - مثلا از خود بپرسید که آیا این مسئله حل ارزش دارد؟ کی را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟ مثلا آیا دنیا به انواع جدیدی از کلیپس بلوتوث نیاز دارد؟
  2. بازتعریف مسئله - با دیدگاه مشتری، سهامداران، تامین‌کننده و سازنده مسئله را درک کنید که چطور به آنها تاثیر خواهد گذاشت.
  3. استفاده از تشبیه - الهام بگیرید از راه حل‌هایی که دیگران برای مسائل مشابه پیاده کرده‌اند.
  4. تجزیه و تحلیل - مسئله را به قسمت‌های کوچک‌تر تقسیم کنید و بخش‌های آن را بر اساس بازخوردهای مشتری شناسایی کنید.

پس از شفاف شدن مسئله و دیدن آن از همه زوایا، به مرحله بعد بروید.

سه ایده خوب را برای بارش فکری در نظر بگیرید.

ایجاد ایده‌های جدید و مناسب ممکن است به‌ویژه زمانی که درکی از دیدگاه مشتری نداشته باشید، چالش‌برانگیز باشد. به عنوان مثال، یک تیم مهندسی که مسئول بهبود محصولات مرتبط با دیابت شرکت خود بودند، با مشکل در ابداع راه‌حل‌های قابل اجرا مواجه شدند. با این حال، انجام مصاحبه و بحث با یک پرستار دیابتی که به عنوان مادری برای یک کودک دیابتی نیز بود، بسیار موثر ثابت شد. از طریق این تعامل، تیم به نکات اساسی درد و رنجی که مشتریان بالقوه خود تجربه می‌کنند، بدست آورد. با درک چالش‌های روزمره‌ای که مشتریان با آنها مواجه هستند، تیم بهتر آماده شدند تا راه‌حل‌های مناسب را بررسی و پیشنهاد دهند.

"انضباط در پیروی از یک فرایند برای شناسایی مسئله و تولید راه‌حل، تفاوت بین موفقیت و شکست را به وجود می‌آورد." - آریس پرسیدیس

با استفاده از ورودی مشتری، تیم از ترکیب روش‌های گروهی ایده‌پردازی برای ایجاد راه‌حل‌ها استفاده کرد:

  1. "تصاویر مفهومی ایده" - تیم تمامی اجزای یک ایده را با استفاده از تابلوهای سفید و برگه‌های چسبان روی آنها، به تصویر کشید تا چگونگی تعامل مشتری با راه‌حل را به صورت بصری مشاهده کند.
  2. "نقاشی‌های داستانی" - تیم، مشتری خود، یک محیط و داستانی را شناسایی کرد تا درک کند چگونه راه‌حل آنها با یک سناریو تصوری واقعی در جهان واقعی همخوانی دارد. به عنوان مثال، آنها تصور کردند که یک کودک در تاریکی شب در تلاش است تا متر خون قند خود را بخواند.
  3. "نقشه تجربه کاربر" - تیم پیامدهای بلندمدت راه‌حل پیشنهادی خود را در دیدگاه تغییر زندگی مشتری به بررسی کرد.

در هنگام ایده‌پردازی، موارد زیر را رعایت کنید: به صورت بصری فعالیت کنید، تعداد زیادی ایده ارائه دهید، به هم‌تیمی‌هایتان گوش کنید و در موضوع مورد بحث بمانید. پس از داشتن تعداد زیادی راه‌حل، آنها را به سه راه‌حل برتر تقلیل دهید. اگر یکی از آنها کار نکرد، راه‌حل‌های جایگزینی دارید.

آزمون اولیه راه حل‌ها از طریق ساخت یک محصول حداقل‌دار و قابل‌استفاده (MVP).

هنگامی که راه حل های برتر خود را مشخص کردید، شروع به تست آنها کنید. با این حال، هزینه زیادی را در ابتدا برای محصولی که نمی‌توانید تضمین کنید مشتریان خواهند خرید، خرج نکنید. ایجاد محصول کمینه ممکن (MVP) ریسک را کاهش می‌دهد و پول را صرفه‌جویی می‌کند. برای مثال، نیک سوینمورن، خالق زاپاس، با وبسایت ساده‌ای به نام Shoesite.com شروع کرد. این وبسایت تست اجازه داد تا مشخص شود مشتریان آیا کفش را از طریق اینترنت خواهند خرید کرد یا نه - که بله خریدند - قبل از اینکه به سرمایه‌گذاران برای تامین مالی زاپاس.کام مراجعه کند.

در ادامه چند روش را برای آزمون راه‌حل‌ها از طریق یک محصول کمینه قابل اجرا (Minimum Viable Product یا MVP) توضیح می‌دهم:

  • شناسایی ویژگی اصلی یا پیشنهاد ارزش اصلی که در حال آزمایش است، به جای ساختن یک محصول کامل. برای مثال، برای یک ایده فروشگاه آنلاین مانند Zappos، این می‌تواند یک وبسایت ساده باشد که به مردم امکان می‌دهد محصولات محدودی را مشاهده و خریداری کنند.
  • در طول آزمون MVP هزینه‌ها را به حداقل محدود کنید. از ابزارهای رایگان یا با هزینه کم برای ساخت MVP استفاده کنید به جای توسعه گران قیمت. از هزینه زیاد در طراحی، محتوا یا زیرساخت‌ها پرهیز کنید تا پس از اثبات کار کردن ایده، سرمایه‌گذاری بیشتری انجام دهید.
  • بر روی دریافت بازخورد تمرکز کنید، نه بر روی بهبود کامل محصول. هدف یک MVP، ساخت یک راه‌حل پیشرفته نیست، بلکه دریافت بازخورد از کاربران واقعی در اسرع وقت است. آزمون قابلیت استفاده و مصاحبه با مشتریان باید اولویت داشته باشد نسبت به ظاهر زیبا.
  • در ابتدا معیارهای موفقیت را به طور واضح تعیین کنید و زمان مشخصی را برای آزمون تعیین کنید. تعریف کنید کدام رفتارها یا معیارهایی نشان‌دهنده قابلیت استفاده از راه‌حل و ارزش سرمایه‌گذاری بیشتر هستند، مانند نرخ بازدید، نرخ تبدیل، نگهداری و غیره. یک مهلت زمانی برای تجزیه و تحلیل نتایج تعیین کنید.
  • بر اساس بازخورد، به صورت پیوسته تغییر کنید. به سرعت به‌روزرسانی‌ها یا نسخه‌های متفاوت MVP را برای رفع مشکلاتی که شناسایی شده‌اند، عرضه کنید. از طریق چندین چرخه آزمون، آموزش‌های اضافی را جمع‌آوری کنید تا راه‌حل را بهبود بخشید.
  • در صورت هزینه بالا، به جای ساخت MVP، به روش‌های دیگری برای اثبات اولیه راه‌حلپیشتر نظیر نظر سنجی‌ها، نظرسنجی‌های اجتماعی یا صفحات فرودگاه (Landing Pages) فکر کنید. هزینه مقرون به صرفه‌تری را نسبت به یک MVP در برخی موارد فراهم می‌کنند.

هدف، آزمون قابلیت اجرا با کمترین تلاش و ریسک است. مثال زیبایی که نیک سویمرن با فروشگاه آنلاین کفش خود ارائه کرد، نشان دهنده یک MVP با کمترین هزینه و موفقیت بعدی Zappos است.

یک MVP به شما امکان می‌دهد راه‌حل خود را بدون تعهد زیادی تست کنید و بازخورد مشتری را دریافت کنید. این به شما اجازه می‌دهد تا راه‌حل پیشنهادی خود را بهبود یا تغییر دهید، در صورت نیاز. همچنین، MVP باعث می‌شود راه‌حل شما به سرعت و با اطمینان بیشتری در جهان عرضه شود و احتمال موفقیت آن افزایش یابد.

"نوع MVP که استفاده می‌کنید، بستگی به آن دارد که شما در حال تلاش برای یادگیری چه چیزی هستید."

انواع محصول کمینه ممکن معمول شامل "تست طرح" می‌شود. به عنوان مثال، به جای سعی در ساختن یک وبسایت کامل - که نیاز به ساعت‌ها توسعه نرم‌افزار دارد - مدل کاغذی یک پروتوتایپ را طراحی کنید که فرد می‌تواند آن را نگاه کند. روش دیگر شامل شبیه‌سازی دستی راه‌حل است. نیک سوینمورن با خریدن کفش‌هایی که در سایت Shoesite.com لیست شده بود و ارسال آن‌ها به مشتریان، ایده Zappos.com را با تولیدکنندگان شبیه‌سازی کرد تا بتواند موفقیت ایده خود را آزمایش کند و روش‌هایی که مشتریان ممکن است بپردازند و سیستم تامین نیرو می‌تواند چگونه عمل کند را شناسایی کند.

با 100 مشتری مصاحبه کنید.

تست MVP موفق حتما نیازمند بازخوردهای زیاد از مشتریان است. وقت و زحمت زیادی می‌طلبد تا ذهنیت مشتریان را درک کنید و بفهمید آنها در مورد چه چیزها فکر می‌کنند و محصول شما را چگونه استفاده می‌کنند. به دنبال راه‌هایی باشید تا فاصله میان مشتریانی که از محصولات شما خوششان می‌آید و مشتریانی که واقعا تمایل به خرید کالاها دارند را کاهش دهید.

"به مشتریان خود نزدیک‌تر از هر زمان دیگری باشید. اینقدر نزدیک باشید که نیازهای آنها را توضیح دهید، در حالی که خودشان هنوز به آن پی نبرده‌اند." (استیو جابز)

این سخن ستیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل، تاکید بر اهمیت نزدیک شدن به مشتریان و درک عمیق نیازهای آنها دارد. تنها راه برای پیشگویی نیازهای مشتریان قبل از خودشان، داشتن درک عمیق و بی‌واسطه از آنهاست. با به کار گرفتن رویکرد مشتری‌محور، شرکت‌ها می‌توانند محصولات و خدماتی ارائه دهند که مشتریان از آنها استقبال می‌کنند، حتی اگر خودشان به‌طور مستقیم به دنبال آن نباشند.

داده‌های آماری معتبر را جمع‌آوری کردن، حداقل مصاحبه 100 نفر را الزامی می‌کند. با مصاحبه 100 نفر می‌توانید اطمینان حاصل کنید که نظرات متنوعی را می‌شنوید و تقریبا هر نوع اعتراض احتمالی را هم خواهید شنید.
با مصاحبه تعداد زیادی از مردم، الگوها و روندهایی که در بازخوردها دیده می‌شود، به طور قابل اعتمادتری قابل تعمیم به جمعیت کل هدف است. همچنین، دیدگاه‌های مختلف را بهتر می‌توان شناسایی کرد تا در طراحی خدمات و محصولات جدید به آنها توجه کافی صورت گیرد. پس حداقل 100 نفر مصاحبه کردن تعداد مناسبی به نظر می‌رسد.

روش‌های زیر را هنگام مصاحبه به کار ببرید تا نتایجتان قابل اعتمادتر شوند:

  • از شرکت‌های جستجوی کامل‌سرویس استفاده کنید که همه کارها را برایتان انجام می‌دهند.
  • شرکت‌های خودسرویس را استخدام کنید که به شما دسترسی به پایگاه مشتریان خود را می‌دهند؛ سپس خودتان تحقیق را انجام دهید.
  • علاقه مشتریان را از طریق پلتفورم‌هایی مانند کیک‌استارتر جمع‌آوری کنید که مردم نظرات خود را درباره محصول شما می‌گذارند.
  • تحقیق داخلی را تامین مالی کنید تا موجودی مشتریان فعلی خود را بررسی کرده و پست‌های رسانه اجتماعی بسازید تا الهام بگیرید.

به طور مداوم با مشتریان خود صحبت کنید. این کار نوآوری‌هایتان را مرتبط نگه می‌دارد و شما را قادر می‌سازد تغییرات آینده را پیش‌بینی کنید و راه حل‌های مورد نیاز مشتریان در آینده را آماده کنید.

در هر لحظه به امکان تغییر استراتژی باز باشید.

تغییر استراتژی (Pivoting) بخشی اساسی از نوآوری است. به عنوان مثال، در سال 1850، کورنلیوس واندربیلت به دلیل رواج قطارها، استراتژی حمل و نقل خود را از کشتی‌های بخاری به راه‌آهن تغییر داد. به تازگی هم در طول دوران وب‌سایت، بسیاری از رستوران‌ها با ارائه خدماتی مانند سرویس دادن غذا به بیرون و سرویس در فضای باز، جهت تطبیق با فاصله‌گذاری اجتماعی، استراتژی خود را تغییر دادند.

"گاهی ممکن است از تغییر استراتژی نگران شوید، چون خیلی سرمایه‌گذاری در محصول یا خدمت کرده‌اید."

اگر به نیازهای مشتریان توجه کنید، در نهایت متوجه خواهید شد که رویکرد فعلی شما دارد به آهستگی کمرنگ می‌شود. مشتریان شروع به خرید محصول شما نمی‌کنند، رقبا در بازار موقعیت بهتری پیدا می‌کنند، همکاران تجاری شما اعتماد خود را از دست می‌دهند یا شاید عوامل خارجی مانند وقفه در زنجیره تامین، پیشرفت شما را مختل می‌کنند.
در چنین شرایطی، اگر شما بتوانید نشانه‌ها را درک کنید و به موقع تغییر استراتژی دهید، احتمالاً می‌توانید کسب‌وکار خود را نجات دهید. بنابراین توجه به مشتریان و آمادگی برای تغییر استراتژی در هر زمانی امری حیاتی است.

به عقب بروید و برنامه جدیدی تدوین کنید. به عنوان مثال، یک شرکت استارت‌آپی برای دئودورانت بطری ویژه‌ای طراحی کرد که میزان ماده توزیع شده را کنترل می‌کرد تا مشتریان مبادر به استفاده از مقدار زیاد و خطر آلودگی لباس‌ها نکنند. در ابتدا پیش‌بینی‌ها هدف‌مند به نظر می‌رسید ولی اوضاع بازار زودتر از انتظار خشک شد. شرکت به باری دانشمندانه تغییر پایگاه مشتریان خود داد. آنها محصول را برای کاربرد پزشکی و کنترل پخش داروهای موضعی بازاریابی کردند. این تغییر منجر به موفقیت بسیار زیادی شد.

در حالی که دارید استراتژی خود را تغییر می‌دهید، با اعضای تیم، سرمایه‌گذاران، مدیران، سهام‌داران و هر کس دیگری که در ساخت محصول شما دخیل است، ارتباط مستمر برقرار کنید. همه را از آنچه در حال انجام است به روز نگه داشتن، اعتماد، اعتبار و اطمینان را در مورد تاخیرهای پیش‌بینی نشده یا تغییرات مالی افزایش می‌دهد.

درک اهمیت طراحی برنامه و مدل کسب‌وکاری دقیق و کامل بسیار ضروری است.

داشتن ارتباط مستمر با سرمایه‌گذاران شامل داشتن برنامه‌ کسب‌وکاری جامع و مدل کسب‌وکار محکم است. برنامه کسب‌وکار شما صنعت شما را توضیح می‌دهد، مشکلاتی که قصد حل آنها را دارید و چگونگی حل مشکلات توسط راه حل‌های شما. مدل کسب‌وکار شما نحوه کسب درآمد محصول شما و سازماندهی سود را توضیح می‌دهد.

این دو ابزار به صورت مجتمع، تبلیغاتی برای جذب سرمایه‌گذاران و شواهدی برای اعتبار شما هستند. پس داشتن برنامه کسب‌وکار جامع و مدل کسب‌وکار محکم برای ارتباط مداوم با سرمایه‌گذاران بسیار مهم است.

"طرح کسب و کار نقشه راه است ... مدل کسب و کار اسکلت است."

از آنجایی که برنامه کسب و کار شما به پایداری شما اشاره می‌کند، آن را به طور جامع تحقیق کنید. از اشتباهاتی مانند نادیده گرفتن رقبا یا برازش زیاد تقاضای بازار پرهیز کنید. به عنوان مثال، نوآور یک روش جراحی جدید برای سینوس‌ها نتوانست با جراحان هدف خود به طور مناسب مصاحبه کند. او اختراع خود را منتشر کرد در حالی که نمی‌دانست جراحان هیچ تمایلی به تغییر روش‌های فعلی خود ندارند. با وجود مزایای کمتر دردناک و با ارزش اقتصادی بیشتر اختراع، هیچکس مایل به خرید آن نبود.

برای جلوگیری از چنین اشتباهاتی، هنگام ایجاد یک برنامه کسب و کار و مدل موفق، این چهار مرحله را دنبال کنید:

  • استفاده از یک الگو - یک خلاصه کوتاه دو یا سه صفحه‌ای را ارائه دهید، که پس از آن توضیحات بیشتری در مورد تحقیقات بازار خود با پیوستی از نمودارها و اعداد داده‌ها داشته باشد.
  • با دقت فکر کنید - از هر مرحله از تولید و تحویل محصول عبور کنید؛ همه افراد درگیر را در نظر بگیرید؛ در مورد چگونگی مدیریت جریان نقدی فکر کنید؛ و فرضیات خود را آزمایش کنید.
  • اعداد را دوباره بررسی کنید - داده‌ها با ظهور محصولات جدید و تغییر نیازهای مشتریان تغییر می‌کند، بنابراین تحقیقات خود را به‌روز نگه دارید.
  • بازخورد بگیرید - از منابع، همکاران، دوستان و افراد قابل اعتماد دیگر برای دریافت نظرات و مشورت خود استفاده کنید.

برنامه کسب و کار و مدل شما سندی زنده است، بنابراین آنها را به‌روز رسانی کنید هنگامی که دانش و اطلاعات جدیدی به دست می‌آورید.

محصول خود را به سرمایه گذاران معرفی کنید

یک برنامه کسب و کار و مدل تحقیق شده به عنوان پایه‌ای برای استفاده در معرفی های آسانسوری خود به سرمایه‌گذاران بالقوه محسوب می‌شود. برای قانع کردن افراد به تامین منابع مالی شما، باید در معرفی خود موفق شوید. بسیاری از معرفی ها به علت عدم آشنایی کارآفرینان با مخاطبانشان شکست می‌خورند. به عنوان مثال، یک گروه کسب‌وکارمندانی که یک خدمات مدیکر برای بیماران دیابت را معرفی می‌زنند، به یک شرکت سرمایه‌گذاری که در فناوری مستقیم به مشتریان تخصص دارد، "راه‌حل فناوری مستقیم به مشتریان خود" خود را اشاره نکردند. پس از این که مسئله اصلی را به طور روشن از دست دادند، کسب‌وکارمندان هیچ منبع تامین سرمایه‌ی جدیدی دریافت نکردند.

"در این اولین جلسه، سرمایه‌گذاران شما را ارزیابی می‌کنند. آنها در حال ارزیابی است که آیا باید در ایده و تیم شما سرمایه‌گذاری کنند یا خیر."

برای موفقیت در پیچ خود و جلب توجه سرمایه‌گذاران، می‌توانید با انجام موارد زیر اقدام کنید:

  1. ارائه دیدگاه کلی: خلاصه‌ای از مسئله اصلی در بازار، راه‌حل شما و نحوه عملکرد آن را ارائه دهید. به سرعت بازخورد مشتریان درباره نمونه اولیه شما و تحلیل رقابت را توضیح دهید. با مروری بر استراتژی سودآوری و عملکرد تیم خود، اعتبار خود را نشان دهید.
  2. نفع برای سرمایه‌گذاران: یک زمانبندی سه تا پنج ساله را برای بازگشت سرمایه مطرح کنید.
  3. مختصر بودن: قاعده 10-20-30 را رعایت کنید: 10 اسلاید، ارائه شده در 20 دقیقه با قلم 30 پوینت قابل خواندن.

با رعایت این راهنماها، می‌توانید پیچ خود را به‌طور موثری ارائه داده و سرمایه‌گذاران را تحت تأثیر قرار دهید.

با امید به اینکه پیچ شما منجر به تأمین سرمایه با اشتیاق می‌شود. بگیرید که سرمایه‌گذاری شما از طریق دوستان و خانواده، پلتفرم‌های جمع‌آوری سرمایه مانند Kickstarter، افراد ثروتمند یا شرکت سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر صورت بگیرد، جمع‌آوری سرمایه ممکن است تا شش ماه طول بکشد، بنابراین عملیات کسب و کار خود را مطابق با این موضوع آماده کنید.

محصول خود را با در نظر گرفتن یک هدف نهایی به بازار عرضه کنید.

برای رساندن محصولتان به بازار نیاز به استخدام تیم مناسب دارید. بیشتر شرکت‌های آغازین نیاز به سه مدیر ارشد کلیدی دارند: مدیر عامل اجرایی (CEO) که مسئولیت استراتژی اصلی، وظایف روزمره و نمایندگی از شرکت را بر عهده دارد؛ مدیر مالی ارشد (CFO) که پیش‌بینی‌های مالی تهیه می‌کند و گردش پول نقد را مدیریت می‌کند؛ و مدیر امور تجاری ارشد (CBO) که بر بازاریابی و فروش مراقبت می‌کند.

به جاین هم می‌توانید خودتان همه کارها را به عنوان مدیر عامل (سی‌ای‌او) انجام دهید و سایر مشاغل را به پیمانکاران مستقل واگذار کنید. به عنوان مثال، لارنس بلامبرگ که موفق‌ترین بنیان‌گذار شرکت‌های زیست‌فناوری است به مدت دو سال و نیم به تنها کارمند شرکت خود بود و همزمان از متخصصین پیمانی استفاده می‌کرد. این روش هم از لحاظ هزینه مقرون‌به‌صرفه است و هم ریسک کمی دارد.

وقتی تیم خود را تشکیل می‌دهید، باید به آنها حقوق پرداخت کنید. بیشتر کسب‌وکارها با جریان نقدی محدودی آغاز می‌شوند، بنابراین یک گزینه قابل پیاده‌سازی، معامله حقوق با سهام می‌باشد، مانند درصدی از سودها، که به این ترتیب تضمین می‌کند تیم شما سخت کار کند، زیرا موفقیت کسب‌وکار به طور مستقیم به آنها سود می‌رساند.

"شما چرا شرکتی را تاسیس می‌کنید، موفقیت برای شما چه شکلی دارد و چگونه و کی می‌خواهید از شرکت خارج شوید؟"

در حالی که تیم و استراتژی مدیریت خود را در حال ساختن هستید، استراتژی خروج را نیز در نظر داشته باشید. اینکه شرکت پس از آنکه شما دیگر مدیریت آن را بر عهده نداشته باشید، چگونه اداره خواهد شد؟ شرکت را ممکن است با شرکت دیگری ادغام کنید، آن را به بازار سهام عرضه کنید، مالکان دیگر آن را از شما خریداری کنند یا شما کاملا از آن خارج شوید. از میان این گزینه‌ها در مراحل اولیه انتخاب کنید تا تصمیمات مدیریتی شما منجر به آن نتیجه مورد نظر شود.

به عنوان مثال الون ماسک اولین شرکت خود، پی‌پال، را فروخت و از درآمد حاصله برای توسعه و ایجاد شرکت‌های بیشتری چون تسلا و اسپیس اکس استفاده کرد. تدبیر پیشگامانه موجب ایجاد فرصت‌های بهتر آینده می‌شود.

درباره لورین مارچاند

لورین مارچاند تجربه بسیار غنی‌ای در تاسیس شرکت‌های استارتاپ دارد. به عنوان یکی از بنیان‌گذاران چهار شرکت آغازین، او مهارت‌ها و دانش بسیار ارزشمندی در مورد فرآیند تاسیس کسب‌وکار، تامین مالی آن و مدیریت ریسکها کسب کرده است.
او هم‌اکنون به عنوان مدیر اجرایی در مریتیو مشغول به کار است و به شرکت‌های بزرگ در حل مشکلات سازمانی و گسترش همکاری‌های استراتژیک کمک می‌کند. هم‌چنین تجربیات خود را به عنوان استاد در دانشکده مدیریت کلمبیا منتقل می‌سازد. می‌توان گفت ترکیب تجربه عملی و تدریس او بسیار مفید است.