جایگاه یابی در بازاریابی به چه معناست؟
استراتژی جایگاهیابی در بازاریابی به معنای تعیین و تعریف موقعیت یک محصول، برند یا شرکت در ذهن مشتریان و بازار است. هدف اصلی این استراتژی، ایجاد تمایز و ارزش افزوده برای محصول یا برند در مقایسه با رقبا و تأثیرگذاری بر نگرش و ادراک مشتریان است.
برای اجرای استراتژی جایگاهیابی موفق، ابتدا باید بازار هدف و مشتریان هدف خود را شناسایی کنید. بررسی نیازها، مشکلات و تمایلات مشتریان در بازار و درک عمیق از رقبا و محصولات آنها نیز بسیار مهم است.
سپس باید موقعیت محصول یا برند خود را در بازار تعیین کنید. این شامل تعیین ویژگیها، مزایا و موارد منحصر به فرد محصول یا برند شما نسبت به رقبا است. باید برنامهریزی کنید که چگونه محصول یا برند شما میتواند در ذهن مشتریان به عنوان یک گزینه منحصر به فرد و ارزشمند مطرح شود.
استراتژی جایگاهیابی میتواند بر اساس چندین عامل مختلف انجام شود. به عنوان مثال، میتوانید بر جایگاهیابی بر اساس ویژگیها تمرکز کنید و مزایا و ویژگیهای منحصر به فرد محصول یا برند خود را به مشتریان ارائه دهید. همچنین میتوانید بر جایگاهیابی بر اساس قیمت تمرکز کنید و محصول یا برند خود را به عنوان یک گزینه با ارزش و قیمت مناسب معرفی کنید.
علاوه بر این، استراتژی جایگاهیابی میتواند بر اساس مزیت رقابتی محصول یا برند شما نسبت به رقبا تمرکز کند. در این حالت، باید مزیتهای رقابتی خود را به مشتریان ارائه داده و نشان داده شود که چگونه محصول یا برند شما بهترین گزینه برای نیازها و مشکلات آنها است.
استراتژی جایگاهیابی در بازاریابی نیازمند ارتباط و هماهنگی مناسب با سایر عناصر بازاریابی است. باید تمامی اقدامات بازاریابی شما، از تبلیغات و ارتباطات تا قیمت و مکان، به گونهای طراحی شوند که با جایگاه و تصویر مورد نظر شما هماهنگی داشته باشند. همچنین، باید به مرور زمان جایگاه محصول یا برند خود را مورد ارزیابی قرار داده و در صورت نیاز، تغییرات و بهبودهای لازم را اعمال کنید.
به طور خلاصه، استراتژی جایگاهیابی در بازاریابی برای تعیین و تعریف موقعیت محصول یا برند در ذهن مشتریان و بازار بسیار مهم است. این استراتژی باید بر اساس شناخت عمیق از مشتریان، رقبا و مزیتهای رقابتی شما تدوین شود. با اجرای موفق این استراتژی، میتوانید تصویر قوی و منحصر به فردی را در ذهن مشتریان ایجاد کنید و از رقبا تمایز خود را بیان کنید.
"جایگاهیابی آنچه شما برای تولید یک محصول انجام میدهید نیست. جایگاهیابی آن فعالیتی است که شما در ذهن مشتریان انجام میدهید. به عبارت دیگر، شما محصول را در ذهن مشتریان موقعیتیابی میکنید." (Ries & Trout, 2001)
جایگاهیابی در مقابل پیامدهی
جایگاهیابی و پیامدهی دو عنصر مهم در حوزه بازاریابی هستند که در تعریف و ارتباط با مشتریان و بازار نقش مهمی دارند.
جایگاهیابی (Positioning) به معنای تعیین و توصیف موقعیت یک محصول، برند یا شرکت در ذهن مشتریان و بازار است. هدف اصلی جایگاهیابی، ایجاد تمایز و ارزش افزوده برای محصول یا برند در مقایسه با رقبا و تأثیرگذاری بر نگرش و ادراک مشتریان است. در فرآیند جایگاهیابی، شما باید ویژگیها، مزایا و موارد منحصر به فرد محصول یا برند خود را تعیین کنید و آنها را به مشتریان ارائه دهید. جایگاهیابی به شما کمک میکند تا در ذهن مشتریان به عنوان یک گزینه منحصر به فرد و ارزشمند مطرح شوید.
از طرف دیگر، پیامدهی (Messaging) به توصیف و انتقال پیامها و اطلاعات مربوط به محصول یا برند به مشتریان میپردازد. پیامدهی شامل استفاده از کلمات، عبارات و مفاهیمی است که برای ارتباط با مشتریان و تبیین وعدهها و مزایا ویژه محصول یا برند استفاده میشود. هدف اصلی پیامدهی، انتقال صحیح و قابل فهم پیامهای مهم و مفید به مشتریان است. در این مرحله، شما باید به هدفمندان خود توضیح دهید که چه کارهایی را برای عملی کردن وعدهها و مزایا ویژهای که در جایگاهیابی ارائه دادهاید، انجام خواهید داد.
به طور خلاصه، جایگاهیابی و پیامدهی دو مفهوم مرتبط در حوزه بازاریابی هستند. جایگاهیابی برای تعیین و توصیف موقعیت محصول یا برند در ذهن مشتریان و بازار استفاده میشود، در حالی که پیامدهی برای انتقال پیامها و اطلاعات مربوط به محصول یا برند به مشتریان استفاده میشود. این دو عنصر به همراه یکدیگر کار میکنند تا شما بتوانید محصول یا برند خود را به درستی معرفی کنید و وعدههای خود را به مشتریان عملی کنید.
جایگاهیابی در مقابل پیشنهاد ارزش
پیشنهاد ارزش (Value Proposition) از جایگاهیابی متفاوت است؛ زیرا پیشنهاد ارزش یک وعده است که به مشتریان خود میدهید و مزایایی را که محصول یا خدمت شما برای جمعیت هدف خواهد داشت، توصیف میکند.
پیشنهاد ارزش (Value Proposition) یک بیانیه است که به مشتریان شما وعدهها و مزایایی را که محصول یا خدمت شما برای آنها خواهد داشت، توصیف میکند. این بیانیه به مشتریان نشان میدهد که چگونه محصول یا خدمت شما مشکلات و نیازهای آنها را حل میکند و چه مزایا و ارزشی را به آنها ارائه میدهد.
بطور کلی، پیشنهاد ارزش شامل سه عنصر اصلی است:
- مزایا (Benefits): پیشنهاد ارزش باید مزایای محصول یا خدمت شما را به مشتریان توصیف کند. این مزایا میتوانند شامل ویژگیهای خاص، عملکرد بهتر، کاهش هزینهها، صرفهجویی در زمان و تجربه بهتر مشتری باشند. این مزایا باید با نیازها و مسائل مشتریان همخوانی داشته باشند و به آنها کمک کنند تا مشکلات خود را حل کنند و به هدفهای خود دست یابند.
- یونیک بودن (Uniqueness): پیشنهاد ارزش باید نشان دهد که چگونه محصول یا خدمت شما نسبت به رقبا یا جایگزینهای بازار منحصر به فرد است. این میتواند به ویژگیهای منحصر به فرد، فناوری پیشرفته، رویکرد جدید یا مزیت رقابتی خاص شما نسبت داده شود. این عامل به مشتریان نشان میدهد که چرا محصول یا خدمت شما بهترین گزینه برای نیازها و مسائل آنها است.
- ارزش (Value): پیشنهاد ارزش باید به مشتریان نشان دهد که چه ارزشی را برای آنها ایجاد میکند. این ارزش میتواند شامل صرفهجویی در هزینهها، بهبود عملکرد، افزایش بهرهوری، راحتی و تجربه بهتر مشتری باشد. ارزش باید به طور واضح و قابل قبولی برای مشتریان توضیح داده شود و به آنها انگیزه بدهد که محصول یا خدمت شما را انتخاب کنند.
به طور خلاصه، پیشنهاد ارزش توصیف کننده وعدهها و مزایایی است که محصول یا خدمت شما به مشتریان ارائه میدهد.
جایگاهیابی در مقابل تمایز
جایگاهیابی به معنای کسب فضا در ذهن مشتری است. از سوی دیگر، تمایز یک تاکتیک است که شرکتها به طور معمول از آن استفاده میکنند تا پیشنهاد خود را متمایز کرده و به طور موثرتری به بازار هدف خود جذب کنند.
جایگاهیابی
جایگاهیابی به معنای ایجاد تصویر و مکانیزم خاصی در ذهن مشتری درباره یک محصول، خدمت یا برند است. هدف اصلی جایگاهیابی، ایجاد یک تصویر منحصر به فرد و قابل تمایز در ذهن مشتریان است که شرکت را از رقبا و جایگزینها متمایز کند. برای ایجاد جایگاهیابی موفق، باید مشتریان را قادر به تمیزی کردن شما از رقبا و درک مزیتها و ویژگیهای منحصر به فرد شما نسبت به آنها کنید. این میتواند از طریق استفاده از واژگان و عبارات استراتژیک، تاکید بر مزایا و ارزشهای خاص، تمرکز بر نیازها و مسائل مشتریان و ایجاد تجربههای منحصر به فرد انجام شود.
تمایز
تمایز به معنای ایجاد ویژگیها، مزایا یا عوامل منحصر به فردی است که یک محصول یا خدمت را از رقبا و جایگزینها تمایز میدهد. هدف اصلی تمایز، جلب توجه مشتریان و ایجاد یک مزیت رقابتی است. شرکتها میتوانند از مختلف روشها برای تمایز خود استفاده کنند، از جمله:
- ویژگیهای منحصر به فرد: ارائه ویژگیها و خصوصیاتی که تنها در محصول یا خدمت شما موجود است و رقبا آن را ندارند.
- مزایا: تاکید بر مزایای خاصی که محصول یا خدمت شما به مشتریان ارائه میدهد و رقبا آن را ندارند. این مزایا میتوانند شامل کاهش هزینهها، بهبود عملکرد، صرفهجویی در زمان، کیفیت بالا یا تجربه بهتر مشتری باشند.
- نیازها و مسائل مشتریان: تمرکز بر نیازها و مسائل واقعی مشتریان و ارائه راه حلهایی که رقبا نمیتوانند به همان اندازه ارائه کنند.
- رویکرد یا فلسفه: ایجاد یک رویکرد یا فلسفه خاص که محصول یا خدمت شما را از رقبا متمتمایز میکند. این میتواند شامل ارزشهای اخلاقی، پایداری محیطی، اهتمام به جامعه و مسائل اجتماعی و غیره باشد.
به طور خلاصه، جایگاهیابی و تمایز هر دو به شرکتها کمک میکنند تا در بازار رقابتی موفق عمل کنند. جایگاهیابی مرتبط با ایجاد تصویر و مکانیزم خاص در ذهن مشتری است، در حالی که تمایز به استفاده از ویژگیها، مزایا، نیازها و مسائل مشتریان و رویکردهای خاص تاکید میکند تا شرکت را از رقبا متمایز کند.
جایگاهیابی در مقابل برندسازی
برندسازی به معنای ایجاد تصویر خاصی از یک محصول است که از طریق ترکیب لوگوها، شعارها، جملات تبلیغاتی و استراتژیهای تبلیغاتی مختلف توسط یک شرکت ایجاد میشود. به عنوان مثال، نایکی دارای لوگوی تیک، شعار "فقط انجامش بده" و مجموعهای از کمپینهای تبلیغاتی الهامبخش است. از سوی دیگر، جایگاهیابی بیشتر بر روی نحوهای که یک محصول توسط مشتری نسبت به برندهای دیگر مشاهده میشود تمرکز میکند.
برندسازی
برندسازی فرایندی است که در آن یک شرکت تلاش میکند تا تصویر و شناخت قوی و خاصی از محصول یا خدمت خود در ذهن مشتریان ایجاد کند. این فرایند شامل استفاده از لوگوها، شعارها، جملات تبلیغاتی، طرحهای بستهبندی و استراتژیهای تبلیغاتی مختلف است. هدف اصلی برندسازی، ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان است تا آنها به شرکت و محصولات یا خدمات آن ارتباطی مثبت و قوی داشته باشند. برندسازی موفق میتواند باعث ایجاد اعتماد، تمایز از رقبا، افزایش ارزش برند و افزایش وفاداری مشتریان شود.
انواع جایگاهیابی عبارتند
نیازهای مشتری
جایگاهیابی بر اساس نیازهای مشتریان، به معنای شناخت نیازهای خاص مشتریان هدف و تلاش برای رفع آنها است. در این نوع جایگاهیابی، شرکت باید به طور دقیق مشخص کند که مشتریانش چه نیازهایی دارند و چگونه میتواند این نیازها را برآورده کند.
برای انجام جایگاهیابی بر اساس نیازهای مشتریان، شرکت باید ابتدا بازار هدف خود را تحلیل کند و نیازها، مسائل و مشکلات مشتریان را شناسایی کند. این شناخت به شرکت کمک میکند تا محصول یا خدمت خود را به گونهای طراحی و توسعه دهد که به بهترین شکل ممکن نیازهای مشتریان را برآورده کند.
به عنوان مثال، فرض کنید یک شرکت در حوزه تولید لوازم ورزشی فعالیت میکند. با تحلیل بازار، شرکت متوجه میشود که مشتریان هدفشان اغلب ورزشکاران حرفهای هستند که به دنبال لوازم ورزشی با کیفیت بالا و عملکرد برتر هستند. بنابراین، شرکت میتواند جایگاهیابی خود را بر اساس نیازهای این مشتریان انجام دهد و محصولات خود را به عنوان لوازم ورزشی حرفهای و با کیفیت بالا معرفی کند. این شرکت ممکن است از استراتژیهایی مانند تولید محصولات با مواد با کیفیت بالا، طراحی ویژه برای بهبود عملکرد و تبلیغاتی که بر روی ویژگیهای عملکردی و کیفیت محصول تأکید دارد، استفاده کند.
جایگاهیابی بر اساس نیازهای مشتریان به شرکت کمک میکند تا با ارائه محصولات و خدماتی که به بهترین شکل ممکن نیازهای مشتریان را برآورده میکنند، ارتباط قویتری با مشتریان برقرار کند و از رقبا تمایز خود را ایجاد کند.
قیمت محصول
جایگاهیابی بر اساس قیمت محصول، به معنای معرفی برند یا محصول خود به عنوان یک محصول با قیمت رقابتی است. در این نوع جایگاهیابی، شرکت تلاش میکند تا با قیمتی مناسب و رقابتی، مزیت قیمتی را نسبت به رقبا ایجاد کند و مشتریان را جذب کند.
برای انجام جایگاهیابی بر اساس قیمت محصول، شرکت باید قیمت محصول خود را به گونهای تعیین کند که مشتریان به طور قابل توجهی از آن استفاده کنند و به جایگزینی ارزانتر و با کیفیت پایینتر راضی نباشند. این معمولاً به معنای ارائه محصول با قیمت مناسب و منطقی است که همچنین کیفیت و ارزش خوبی دارد.
به عنوان مثال، فرض کنید یک شرکت تولید کننده لوازم الکترونیکی است. با تحلیل بازار، شرکت متوجه میشود که رقبای خود اغلب محصولاتی با قیمت بالا ارائه میدهند و در بازار قیمتی بالاتر قرار دارند. در این صورت، شرکت میتواند جایگاهیابی خود را بر اساس قیمت محصول انجام دهد و محصولات خود را به عنوان گزینهای با قیمت رقابتی و مناسب معرفی کند. این شرکت ممکن است از استراتژیهایی مانند کاهش هزینه تولید، بهرهوری بیشتر در زنجیره تأمین و تبلیغاتی که بر روی قیمت مناسب محصول تأکید دارد، استفاده کند.
جایگاهیابی بر اساس قیمت محصول به شرکت کمک میکند تا با ارائه محصولات با قیمت رقابتی، جذب مشتریانی که به دنبال قیمت مناسب هستند، شود و از رقبا تمایز خود را ایجاد کند. این استراتژی ممکن است در بازارهایی که رقابت قوی در زمینه قیمت وجود دارد، موثر باشد.
کیفیت محصول
جایگاهیابی بر اساس کیفیت محصول، به معنای معرفی برند یا محصول خود به عنوان یک محصول با کیفیت بالا است. در این نوع جایگاهیابی، شرکت تلاش میکند تا با تأکید بر کیفیت برتر محصول، مزیت رقابتی را نسبت به رقبا ایجاد کند و مشتریان را جذب کند.
برای انجام جایگاهیابی بر اساس کیفیت محصول، شرکت باید به طور مداوم به بهبود کیفیت محصول خود اهمیت بدهد و از فناوریها و روشهای پیشرفته استفاده کند. همچنین، شرکت باید توانایی تضمین کیفیت محصولات خود را نشان دهد و به مشتریان اعتماد بخشد.
به عنوان مثال، فرض کنید یک شرکت تولید کننده خودرو است. با تحلیل بازار، شرکت متوجه میشود که مشتریان به دنبال خودروهایی با کیفیت بالا، ایمنی برتر و عملکرد عالی هستند. در این صورت، شرکت میتواند جایگاهیابی خود را بر اساس کیفیت محصول انجام دهد و خودروهای خود را به عنوان خودروهایی با کیفیت بالا و عملکرد برتر معرفی کند. این شرکت ممکن است از استراتژیهایی مانند استفاده از مواد با کیفیت بالا، طراحی و تولید با استفاده از فناوریهای پیشرفته، آزمونهای کیفیت دقیق و تبلیغاتی که بر روی ویژگیهای کیفیتی و عملکردی محصول تأکید دارد، استفاده کند.
جایگاهیابی بر اساس کیفیت محصول به شرکت کمک میکند تا با ارائه محصولات با کیفیت بالا، جذب مشتریانی که به دنبال کیفیت عالی هستند، شود و از رقبا تمایز خود را ایجاد کند. این استراتژی ممکن است در بازارهایی که مشتریان به کیفیت محصولات بسیار حساس هستند، موثر باشد.
استفاده و کاربرد محصول
با ارتباط برند/محصول خود با یک کاربرد خاص، شما میتوانید جایگاه خود را در بازار تقویت کنید و با مشتریانی که به آن کاربرد خاص نیاز دارند، ارتباط برقرار کنید. این استراتژی به شما امکان میدهد تا به عنوان یک راهحل متمرکز بر نیازهای خاص مشتریان خود معرفی شوید و از رقبا تمایز خود را ایجاد کنید.
برای ارتباط برند/محصول خود با یک کاربرد خاص، ابتدا باید بازار را بررسی کنید و نیازها و مشکلات مشتریان را شناسایی کنید. سپس، محصول خود را به گونهای طراحی و توسعه دهید که به طور خاص برای این کاربرد مناسب باشد و نیازهای مشتریان را برطرف کند. همچنین، باید از طریق استراتژیهای بازاریابی و تبلیغاتی، ارتباط بین محصول خود و کاربرد خاص را به مشتریان ارائه کنید و از مزایا و فواید آن برای آنها بیان کنید.
به عنوان مثال، فرض کنید شما یک شرکت تولید کننده لوازم ورزشی هستید و متوجه شدهاید که بسیاری از مشتریان به دنبال لوازم ورزشی برای تمرینات فیتنس و تقویت عضلات هستند. در این صورت، شما میتوانید محصولات خود را به عنوان یک راهحل مناسب برای این کاربرد خاص معرفی کنید. ممکن است شما از طریق تبلیغات و بازاریابی، به مشتریان خود اطلاع دهید که لوازم ورزشی شما برای تمرینات فیتنس و تقویت عضلات طراحی شدهاند و با ویژگیهایی مانند مقاومت بالا، طراحی ارگونومیک و کارایی برتر همراه هستند. این ارتباط بین محصول و کاربرد خاص، به مشتریان کمک میکند تا احساس کنند که نیازهای خاص خود را با استفاده از محصول شما برآورده خواهند کرد و از رقبا تمایز خواهید داشت.
رقبا
برای جایگاهیابی برند خود به عنوان بهتر از رقبا، شما باید به مشتریان خود نشان دهید که چگونه برند شما از رقبا تفاوت دارد و چرا برای آنها انتخاب بهتری است. در این راستا، میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
1. تمرکز بر مزایا و ویژگیهای منحصر به فرد: برند خود را با مزایا و ویژگیهایی که رقبا ندارند، معرفی کنید. این مزایا میتوانند شامل کیفیت بالاتر، طراحی منحصر به فرد، عملکرد بهتر، قابلیتهای خاص، استفاده از فناوری پیشرفته و غیره باشند. با ارائه این مزایا به مشتریان، آنها را متقاعد کنید که برند شما ارزشمندتر و بهتر از رقباست.
2. تأییدنمایی مشتریان: نظرات و تجربیات مشتریان وفادار خود را درباره برندتان جمعآوری کنید و آنها را به عنوان شواهدی از برتری برندتان نشان دهید. این میتواند شامل شاهدانههای مثبت درباره کیفیت محصولات، خدمات مشتریان، تجربه خرید و رضایت مشتریان باشد. این تأییدنماییها به مشتریان نشان میدهد که برند شما در نظر مشتریان خود قابل اعتماد و مورد تحسین است.
3. قیمت و ارزش: اگر برند شما قیمتی رقابتیتر نسبت به رقبا دارد و همچنین ارزش بیشتری را به مشتریان ارائه میدهد، این را به آنها اعلام کنید. مشتریان به دنبال رابطه متقابل بین قیمت و ارزش هستند و اگر بتوانید به آنها نشان دهید که برند شما بهترین ترکیب این دو را دارد، احتمالاً ترجیح خواهند داد.
4. خدمات مشتریان: ارائه خدمات مشتریان برتر و بهبودپذیری در ارتباط با مشتریان نیز میتواند به شما کمک کند تا از رقبا تمایز خود را ایجاد کنید. این شامل پاسخگویی سریع به سوالات و مشکلات مشتریان، ارائه راهنماییهای کاربردی، ارائه ضمانتنامهها و خدمات پس از فروش قوی است. با ارائه خدمات مشتریان برتر، مشتریان را متقاعد کنید که برند شما بهترین پشتیبانی و ارتباط با مشتری را ارائه میدهد.
5. نوآوری و پیشرفت: اگر برند شما در حوزه نوآوری و پیشرفت فناوری رقبا را پیشی گرفته است، این را به مشتریان خود اعلام کنید. نشان دادن توانایی شما در ارائه محصولات و خدمات جدید، بهبود مداوم و رشد برند، مشتریان را متقاعد میکند که برند شما در جلوی رقبا قرار دارد و به روز است.
6. استفاده از استراتژی بازاریابی منحصر به فرد: استفاده از استراتژی بازاریابی منحصر به فردی که باعث میشود برند شما از رقبا متمایز شود، میتواند به شما کمک کند تا جایگاه بهتری را در ذهن مشتریان خود بسازید. این میتواند شامل استفاده از تبلیغات خلاقانه، رویدادها و فعالیتهای تبلیغاتی منحصر به فرد، استفاده از رسانههای اجتماعی به طور فعال و استفاده از روشهای بازاریابی دیجیتالی پیشرفته باشد.
با استفاده از این روشها و تمرکز بر نقاط قوت و مزایای منحصر به فرد برند خود، میتوانید جایگاهی بهتر از رقبا را در ذهن مشتریان خود بسازید و آنها را متقاعد کنید که برند شما انتخاب بهتری است.
توجه داشته باشید که این فقط چند نوع از جایگاهیابیهای موجود هستند و هر شرکت ممکن است بر اساس ویژگیها و استراتژیهای خاص خود، از نوع جایگاهیابی متفاوتی استفاده کند.
موقعیت یابی در بازار به چه معناست؟
جایگاهیابی در بازار یک تمرین استراتژیک است که ما از آن برای تثبیت تصویر یک برند یا محصول در ذهن مصرف کننده استفاده می کنیم. این از طریق چهار P به دست می آید: ارتقاء، قیمت، مکان و محصول. هرچه استراتژی موقعیت یابی شما در تعریف P ها دقیق تر باشد، استراتژی موثرتر خواهد بود.
موقعیتیابی در بازار به معنای تعیین و تثبیت تصویر و مکانی که یک برند یا محصول در ذهن مشتریان خود پیدا میکند است. این استراتژی استراتژیک برای تمایز دادن برند یا محصول از رقبا، ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان و ایجاد یک جایگاه خاص در بازار است.
موقعیتیابی در بازار به وسیله تعیین چهار عامل 4P انجام میشود:
1. محصول (Product): شامل ویژگیها، عملکرد، کیفیت، طراحی و نوآوری محصول است. با ارائه محصولی منحصر به فرد و با کیفیت بالا، میتوانید برند خود را از رقبا تمایز دهید و در ذهن مشتریان جایگاهی خاص بسازید.
2. قیمت (Price): شامل قیمت محصول یا خدمات شما است. قیمتی مناسب و منطقی میتواند به مشتریان نشان دهد که برند شما ارزشی بیشتر را در مقایسه با رقبا ارائه میدهد و به آنها دلیلی برای انتخاب شما بدهد.
3. مکان (Place): شامل کانالهای توزیع و مکانهای فیزیکی که محصول شما در آنها قابل دسترسی است. با انتخاب کانالهای توزیع مناسب و حضور در مکانهای استراتژیک، میتوانید به مشتریان خود راحتی و راحتی در دسترس بودن محصول را ارائه دهید.
4. ارتقاء (Promotion): شامل تمامی فعالیتهای بازاریابی و تبلیغاتی است که برای ارتباط با مشتریان و ترویج برند یا محصول شما انجام میشود. استفاده از روشهای تبلیغاتی مناسب، ارتباط موثر با مشتریان و ایجاد ارزش و شناخت برند در بازار را تسهیل میکند.
با تعیین و تعریف دقیق این چهار عامل (4P) در استراتژی موقعیتیابی، میتوانید تصویر و مکانی خاص را برای برند یا محصول خود در ذهن مشتریان ایجاد کنید. این استراتژی به شما کمک میکند تا از رقبا تمایز پیدا کنید، مشتریان را جذب کنید و بازار را به نفع خود تحت کنترل بگیرید.
چرا جایگاهیابی در بازار مهم است؟
موقعیتیابی در بازار به عنوان یک استراتژی مهم در بازاریابی، اهمیت بسیاری دارد. در زیر توضیحاتی درباره اهمیت موقعیتیابی در بازار آورده شده است:
- تمایز از رقبا: در بازارهای پر رقابت، وجود تعداد زیادی برند و محصول مشابه میتواند باعث ایجاد یک محیط رقابتی شدید شود. با استفاده از موقعیتیابی درست، میتوانید برند یا محصول خود را از رقبا تمایز داده و به مشتریان نشان دهید که شما ارزشی بیشتر را ارائه میدهید.
- جذب مشتریان: با تعیین یک موقعیت منحصر به فرد در بازار، میتوانید مشتریان را به سمت خود جذب کنید. با ایجاد یک تصویر و مکانی خاص در ذهن مشتریان، آنها مطمئن خواهند بود که با انتخاب شما تصمیم درستی گرفتهاند و از مزایایی که شما ارائه میدهید بهرهبرداری میکنند.
- ارتباط عاطفی با مشتریان: موقعیتیابی درست به شما این امکان را میدهد تا ارتباط عاطفی با مشتریان خود برقرار کنید. با ایجاد یک تصویر و مکانی خاص در ذهن مشتریان، میتوانید احساسات و ارزشهایی را که با آنها همخوانی دارید، به آنها منتقل کنید و ارتباطی عمیقتر با آنها برقرار کنید.
- ایجاد شناخت برند: موقعیتیابی در بازار به شما کمک میکند تا شناخت برند خود را در بازار افزایش دهید. با تعیین یک موقعیت منحصر به فرد و تمایزی قوی، میتوانید برند خود را در ذهن مشتریان به خوبی جا بندازید و آنها را به یاد ماندنی کنید.
- موفقیت در بازاریابی: استراتژی موقعیتیابی موفق، به تیمهای داخلی شما مانند تیم فروش، بازاریابی و خدمات مشتریان کمک میکند. با تعیین یک موقعیت مناسب، تیمهای داخلی میتوانند بهترین راهکارها را برای جذب مشتریان و ارائه خدمات موثرتر پیدا کنند.
به طور کلی، موقعیتیابی در بازار به شما این امکان را میدهد تا برند و محصول خود را در بازار متمایز کنید، مشتریان را جذب کنید، ارتباط عاطفی با آنها برقرار کنید و شناخت برند خود را افزایش دهید. همچنین، با استراتژی موقعیتیابی موفق، تیمهای داخلی شما نیز میتوانند بهترین راهکارها را برای بازاریابی و خدمات به مشتریان پیدا کنند.
چگونه موقعیتیابی در بازار به شما کمک می کند تا با مشتریان ارتباط برقرار کنید
هدف از موقعیت یابی در بازار این است که مشتریان به محصول و برند شما به عنوان رهبر در بازار مربوطه شما نگاه کنند. زمانی که موقعیت یابی در بازار به خوبی اجرا و به درستی تکمیل شود، این فرصت را برای شما باز می کند تا با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید. مردم علاقه مند به خرید محصولاتی هستند که با آنها طنین انداز شود. اگر مصرف کنندگان فکر می کنند که محصول شما قادر به ارائه مزایای مورد نظر آنها است، این احتمال وجود دارد که آنها محصول شما را جلوتر از سایر محصولات موجود خریداری کنند.
- شناخت نیازها و مسائل مشتریان: با تعیین یک موقعیت مناسب در بازار، شما میتوانید نیازها و مسائل مشتریان را به خوبی درک کنید. با تمرکز بر موقعیتی خاص و تعریف شده، شما میتوانید بهترین راهکارها و محصولات را برای رفع نیازهای مشتریان ارائه دهید.
- ارائه مزایا و ارزش: با تمرکز بر موقعیتیابی درست، شما میتوانید مزایا و ارزشهایی را که محصول یا برند شما ارائه میدهد، به مشتریان منتقل کنید. این مزایا و ارزشها میتوانند شامل ویژگیهای منحصر به فرد، کیفیت بالا، قیمت رقابتی، خدمات پس از فروش عالی و موارد دیگر باشند. با ارائه این مزایا و ارزشها به مشتریان، میتوانید ارتباطی عمیقتر و معنادارتر با آنها برقرار کنید.
- ایجاد تمایز: با استفاده از موقعیتیابی درست، شما میتوانید برند و محصول خود را از رقبا تمایز دهید. با ایجاد یک تصویر و مکانی خاص در ذهن مشتریان، میتوانید برند خود را به عنوان رهبر در بازار مربوطه معرفی کنید و ارتباطی قویتر با مشتریان برقرار کنید.
- ایجاد اعتماد: موقعیتیابی درست و موفق به شما کمک میکند تا اعتماد مشتریان را به دست آورید. با تعهد به موقعیتی خاص و ارائه مزایا و ارزشهای مشخص، مشتریان میتوانند به شما به عنوان یک برند قابل اعتماد نگاه کنند و ارتباطی پایدارتر با شما برقرار کنند.
- ارتباطات بازاریابی موثر: با تعیین موقعیتیابی مناسب، میتوانید ارتباطات بازاریابی خود را بهبود بخشید. با داشتن یک موقعیت و تمایز منحصر به فرد، میتوانید پیامهای بازاریابی خود را به شکلی موثر و جذاب به مشتریان ارائه دهید و ارتباطی نزدیکتر با آنها برقرارکنید.
به طور خلاصه، موقعیتیابی در بازار به شما کمک میکند تا با مشتریان ارتباط برقرار کنید، آنها را به برند و محصول خود جذب کنید و ارتباطی قویتر و پایدارتر با آنها برقرار کنید. با تمرکز بر موقعیتیابی درست و ارائه مزایا و ارزشهای منحصر به فرد، میتوانید در بازار رقابتی به عنوان رهبر شناخته شوید و اعتماد مشتریان را به دست آورید.
نمونه هایی از موقعیت یابی در بازار
- یک شرکت کفش زنانه ممکن است محصولات خود را به عنوان یک نماد وضعیت قرار دهد،
- یک زنجیره فست فود که ساندویچ سرو می کند ممکن است خود را به عنوان گزینه فست فود سالم تر قرار دهد
- یک شرکت خودروسازی ممکن است خود را به عنوان امن ترین گزینه برای یک خانواده معرفی کند.
استراتژی جایگاهیابی برند چیست؟
موقعیتیابی برند به معنای قرار دادن برند شما در ذهن مشتریان به عنوان یک مفهوم یا تصویر خاص است. هدف اصلی موقعیتیابی برند، ایجاد تمایز و تفاوت شما نسبت به رقبا در ذهن مشتریان است.
وقتی شما برند خود را به خوبی موقعیتیابی میکنید، مشتریان شما را با یک ویژگی یا مزیت خاص در ذهن خود مرتبط میکنند. این موقعیت میتواند بر اساس ویژگیها، مزایا، ارزشها، نیازها یا نقاط قوت شما نسبت به رقبا تعیین شود.
به عنوان مثال، برند شرکت کفش زنانه میتواند در ذهن مشتریان به عنوان نماد وضعیت و سبک زندگی مدرن قرار بگیرد. این موقعیتیابی میتواند به مشتریانی که به دنبال ظاهری مدرن و جدید هستند، الهام بخش باشد.
همچنین، برند یک زنجیره فست فود میتواند خود را به عنوان گزینه سالمتر و با کیفیتتر در بازار معرفی کند. این موقعیتیابی میتواند به مشتریانی که به دنبال گزینههای سالم و تغذیهای هستند، جذب شوند.
همچنین، شرکت خودروسازی میتواند خود را به عنوان گزینه امنتر و مناسب برای خانوادهها معرفی کند. این موقعیتیابی میتواند به مشتریانی که به دنبال خودرویی با امنیت بالا و فضای داخلی مناسب برای خانواده هستند، جذب شوند.
به طور خلاصه، موقعیتیابی برند به شما کمک میکند تا برند خود را به یک ویژگی یا مزیت خاص در ذهن مشتریان مرتبط کنید و از رقبا تمایز خود را ایجاد کنید. این باعث میشود که مشتریان به شما فکر کنند و در انتخاب محصول یا خدمات خود به شما اولویت بدهند.
سه سطح موقعیت یابی برند چیست؟
سه نوع استراتژی موقعیتیابی وجود دارد: مقایسهای، تمایز و تقسیمبندی.
موقعیت یابی مقایسه ای
موقعیتیابی مقایسهای یک روش موقعیتیابی است که در آن شرکت محصول یا خدمات خود را با جایگزینهای موجود در بازار مقایسه میکند. این روش به شرکت کمک میکند تا تفاوتها و مزایای خود را نسبت به رقبا برجسته کند و مشتریان را متقاعد کند که محصول یا خدمات شرکت بهترین گزینه برای آنها است.
وقتی شما از موقعیتیابی مقایسهای استفاده میکنید، شما معمولاً برخی از ویژگیها، مزایا یا عوامل دیگر را که شما را از رقبا متمایز میکند، برجسته میکنید. این میتواند شامل قیمت، کیفیت، عملکرد، خدمات پس از فروش، طراحی، ارزش افزوده، نوآوری و سایر عوامل باشد.
به عنوان مثال، یک شرکت تولید کننده تلفن همراه میتواند محصول خود را با رقبا در بازار مقایسه کند و برجسته کند که تلفن همراه آنها دارای باتری با طول عمر بیشتر، دوربین با کیفیت بالاتر و قابلیت های پیشرفته تر است. این موقعیتیابی میتواند به مشتریانی که به دنبال عمر باتری بیشتر و عملکرد دوربین بهتر هستند، الهام بخش باشد.
موقعیتیابی مقایسهای به شما امکان میدهد تا مزایای خاص خود را در مقایسه با رقبا به مشتریان نشان دهید و آنها را متقاعد کنید که محصول یا خدمات شما بهترین انتخاب برای آنها است. با این روش، شما میتوانید رقابت را در بازار تقویت کنید و مشتریان را به سمت خود جذب کنید.
موقعیت یابی تمایز
موقعیتیابی تمایز به معنای تمرکز بر ویژگیها و عواملی است که توسط رقبای بازار قابل کپی کردن نیستند و شرکت را از رقبا متمایز میکنند. این رویکرد به شرکت امکان میدهد تا با تأکید بر ویژگیها و عوامل منحصر به فرد خود، از رقبا تمایز یابد و به مشتریان خود نشان دهد که چگونه از دیگران متمایز است.
وقتی شما از موقعیتیابی تمایز استفاده میکنید، شما بر ویژگیها، مزایا، خصوصیات یا عوامل دیگری تأکید میکنید که توسط رقبا قابل تقلید نیستند. این میتواند شامل فناوریهای منحصر به فرد، طراحی خاص، خدمات و پشتیبانی منحصر به فرد، تجربه کاربری برتر، کیفیت بالا، ارزش افزوده و سایر ویژگیها باشد.
به عنوان مثال، یک شرکت تولید کننده لوازم خانگی ممکن است بر روی فناوریهای نوآورانه و پیشرفته که توسط رقبا قابل تقلید نیستند، تمرکز کند. این موقعیتیابی میتواند به مشتریانی که به دنبال لوازم خانگی با عملکرد برتر و فناوریهای پیشرفته هستند، جذب شوند.
موقعیتیابی تمایز به شما امکان میدهد تا با تأکید بر ویژگیها و عوامل منحصر به فرد خود، از رقبا متمایز شوید و به مشتریان نشان دهید که چگونه از دیگران متمایز هستید. این رویکرد میتواند به شما کمک کند تا در بازار رقابتی تقویت شده و به عنوان یک گزینه منحصر به فرد و ارزشمند در ذهن مشتریان قرار بگیرید.
موقعیتیابی بخشبندی
درست است. موقعیتیابی بخشبندی به شرکتها کمک میکند تا مخاطبان هدف خود را به گروههای کوچکتر و قابل مدیریتتری تقسیم بندی کنند. این رویکرد به شرکتها امکان میدهد تا به طور جداگانه به نیازها و خواستههای هر گروه مخاطبان پاسخ دهند و استراتژیهای متناسب با هر بخش را پیادهسازی کنند.
با تقسیم بندی موقعیت، شرکت میتواند به طور دقیقتر به نیازها، علایق، مشکلات و خواستههای هر گروه مخاطبان پاسخ دهد. این به شرکت امکان میدهد تا بهترین راهکارها و استراتژیها را برای هر گروه تعیین کند و به طور موثرتری با مخاطبان در ارتباط باشد.
به عنوان مثال، یک شرکت خودروسازی ممکن است بخشبندی را بر اساس نیازها و تمایلات مختلف مشتریان انجام دهد. آنها ممکن است خودروهای خانوادگی، خودروهای ورزشی و خودروهای سبک را به عنوان گروههای مختلف بخشبندی کنند. سپس، با توجه به نیازها و تمایلات هر گروه، محصولات خود را به طور متناسب با هر بخش بازاریابی کنند و استراتژیهای متفاوتی را برای هر گروه اجرا کنند.
موقعیتیابی بخشبندی به شما امکان میدهد تا به طور دقیقتر به نیازها و خواستههای هر گروه مخاطبان پاسخ دهید و استراتژیهای متناسب با هر بخش را اجرا کنید. این رویکرد میتواند به شما کمک کند تا بازاریابی هدفمندتر و مؤثرتری داشته باشید و به نتیجهگیری بهتری برسید.
اهمیت جایگاه برند چیست؟
جایگاه برند یک شرکت یا محصول در ذهن مشتریان و بازار به عنوان یک مفهوم یا تصویر است که از طریق تجربهها، ادراکها، ارزیابیها و انتظارات مشتریان شکل میگیرد. اهمیت جایگاه برند در موارد زیر قابل توجیه است:
- تمایز از رقبا: جایگاه برند قدرتی است که به شما کمک میکند از رقبا متمایز شوید. با ایجاد یک جایگاه منحصر به فرد و قوی برای برند خود، مشتریان به شما ترجیح میدهند و از خدمات و محصولات شما استفاده میکنند. این به شما امکان میدهد تا در بازار رقابتی تقویت شده و با رقبا رقابت کنید.
- اعتماد مشتری: جایگاه برند قوی به مشتریان اعتماد میبخشد. وقتی برند شما در ذهن مشتریان به عنوان یک برند با کیفیت، قابل اعتماد و مورد توجه قرار میگیرد، آنها به راحتی از محصولات و خدمات شما استفاده میکنند و به شما وفادار میمانند. اعتماد مشتریان به برند شما میتواند به طول عمر مشتریان و افزایش فروشها کمک کند.
- ارزش برند: جایگاه برند قدرتی است که به شما امکان میدهد ارزش برند را ایجاد کنید. وقتی برند شما به عنوان یک برند معتبر و مورد توجه در بازار شناخته شود، ارزش برند شما افزایش مییابد. این به شما امکان میدهد قیمتگذاری بهتری داشته باشید، میزان سودآوری را افزایش دهید و رشد و توسعه بیشتری را تجربه کنید.
- تأثیر در تصمیمگیری مشتریان: جایگاه برند قوی میتواند تأثیر قابل توجهی در تصمیمگیری مشتریان داشته باشد. وقتی برند شما در ذهن مشتریان به عنوان یک برند مطمئن، مورد اعتماد و با ارزش قرار میگیرد، آنها به راحتی به شما رجوع میکنند و ترجیح میدهند از محصولات و خدمات شما استفاده کنند.
بنابراین، جایگاه برند مهم است زیرا به شما کمک میکند تا ازرقبا متمایز شوید، اعتماد مشتریان را جلب کنید، ارزش برند را ایجاد کنید و تأثیر قابل توجهی در تصمیمگیری مشتریان داشته باشید. با این کار، شما میتوانید رونق و موفقیت بیشتری در بازار داشته باشید و رشد و توسعهی پایدارتری را تجربه کنید.
نمونه های موقعیتیابی برند
در زیر، نمونههایی از موقعیتیابی برند برای هر یک از مواردی که ذکر کردهاید را بررسی میکنیم:
- پپسی در مقابل کوکاکولا:
- موقعیتیابی بر اساس قیمت: پپسی میتواند خود را به عنوان یک برند با قیمت مناسبتر نسبت به کوکاکولا معرفی کند، که میتواند جذابیتی برای مشتریانی که به دنبال گزینههای اقتصادی هستند، داشته باشد.
- موقعیتیابی بر اساس طعم: پپسی میتواند خود را به عنوان یک برند با طعم متفاوت و تازهتر نسبت به کوکاکولا معرفی کند، که میتواند به مشتریانی که به دنبال تجربههای جدید هستند، جذابیت بیشتری ارائه دهد.
- موقعیتیابی بر اساس ارتباط با جوانان: پپسی میتواند خود را به عنوان یک برند جوانپسند و مدرن معرفی کند که به جوانان و فعالیتهای شهری مرتبط است. این موقعیتیابی میتواند به پپسی کمک کند تا بازار جوانان را به خوبی هدف قرار دهد.
- استارباکس در مقابل قهوه کاریبو:
- موقعیتیابی بر اساس تجربه و محیط: استارباکس میتواند خود را به عنوان یک برند با تجربه و محیطی دوستانه و دلنشین معرفی کند. این موقعیتیابی میتواند به استارباکس کمک کند تا مشتریانی را جذب کند که به دنبال یک تجربه قهوهخانه آرام و مبتکرانه هستند.
- موقعیتیابی بر اساس انواع قهوه: استارباکس میتواند خود را به عنوان یک برند با انواع مختلف قهوه و نوشیدنیهای مرتبط معرفی کند. این موقعیتیابی میتواند به استارباکس کمک کند تا به مشتریانی که به دنبال گزینههای متنوع قهوه هستند، جذابیت بیشتری ارائه دهد.
- نتفلیکس در مقابل اپل تی وی:
- موقعیتیابی بر اساس محتوا: نتفلیکس میتواند خود را به عنوان یک برند با محتوای بیشتر و گستردهتر نسابقهی کاری من به تاریخ 2021-09 محدود است و اطلاعات دقیق در مورد جایگاه برند های مذکور در تاریخ کنونی را ندارم. اما در زمان مذکور، نتفلیکس به عنوان یک سرویس پخش آنلاین محتوا با محتوای بیشتر و گستردهتر نسبت به اپل تی وی معرفی میشد. نتفلیکس موقعیت خود را بر اساس محتواهای اصلی خود مانند سریالها و فیلمهای اختصاصی ارائه میداد و به عنوان یک برند معتبر و مورد توجه در دنیای سرویسهای پخش آنلاین محتوا شناخته میشد.
- زوم در مقابل تیم های مایکروسافت:
- موقعیتیابی بر اساس تخصص: زوم میتواند خود را به عنوان یک برند با تخصص در حوزهی کنفرانسها و جلسات آنلاین معرفی کند. این موقعیتیابی میتواند به زوم کمک کند تا به مشتریانی که به دنبال یک پلتفرم قدرتمند و قابل اعتماد برای برگزاری جلسات آنلاین هستند، جذابیت بیشتری ارائه دهد.
- موقعیتیابی بر اساس سادگی و کارایی: زوم میتواند خود را به عنوان یک برند با رابط کاربری ساده و کارایی بالا معرفی کند. این موقعیتیابی میتواند به زوم کمک کند تا به مشتریانی که به دنبال یک پلتفرم آسان و قابل استفاده برای برگزاری جلسات آنلاین هستند، جذابیت بیشتری ارائه دهد.
موقعیتیابی برندها ممکن است در طول زمان تغییر کند و به تغییرات در بازار و نیازهای مشتریان واکنش نشان دهد. برندها باید با تحلیل بازار و رقبا و درک نیازهای مشتریان، موقعیتیابی مناسبی را برای خود انتخاب کنند تا بتوانند در بازار رقابت کنند و جذابیت بیشتری ایجاد کنند.
جایگاهیابی محصول چیست؟
در واقع، موقعیتیابی محصول به معنای تعیین و تعریف جایگاه و منحصربهفردی است که یک محصول یا خدمت در ذهن مشتریان و بازار هدف دارد. این موقعیتیابی بر اساس ویژگیها، مزایا، محدودیتها و ارزشهای محصول نسبت به رقبا تعیین میشود.
موقعیتیابی محصول به شما کمک میکند تا محصول خود را به طور موثر و منحصربهفرد به بازار معرفی کنید و از رقبا تمایز پیدا کنید. برای این منظور، میتوانید از عوامل زیر برای تعیین موقعیت محصول خود استفاده کنید:
- ویژگیها و عملکرد: بررسی و تاکید بر ویژگیها و عملکرد منحصربهفرد محصول شما که آن را از رقبا متمایز میکند. میتوانید به جنبههای فنی، طراحی، کارایی، کیفیت و قابلیتهای ویژه محصول تاکید کنید.
- مزایا و فواید: شناخت و تبیین مزایا و فوایدی که محصول شما به مشتریان ارائه میدهد. این مزایا میتوانند شامل قیمت مناسب، کارایی بالا، ارزش افزوده، سهولت استفاده، نوآوری، سبک زندگی، حفاظت از محیط زیست و غیره باشند.
- بازار هدف: شناخت و تعریف دقیق بازار هدف و نیازها و خواستههای آن. میتوانید محصول خود را به طور خاص برای یک گروه هدف خاص از مشتریان تعریف کنید و به نیازها و مشکلات آنها پاسخ دهید.
- رقابتپذیری: بررسی رقبا و تعیین نقاط قوت و ضعف آنها. با شناخت رقبا، میتوانید محصول خود را به طور خلاقانهتر و متمایزتری معرفی کنید.
- ارزش و موقعیت قیمتی: تعیین قیمت مناسب برای محصول خود و ارائه ارزش مناسب به مشتریان. میتوانید محصول خود را به عنوان یک محصول با قیمت مناسب و با ارزش برتر نسبت به رقبا معرفی کنید.
- ارتباط با مشتریان: برقراری ارتباط موثر با مشتریان و ایجاد ارتباط عاطفی با آنها.هدف از موقعیتیابی محصول، جلب توجه مشتریان و ایجاد تمایز رقابتی است. با تعیین موقعیت مناسب برای محصول خود، میتوانید بهترین استراتژیهای بازاریابی را انتخاب کنید و به مشتریان بیان کنید که چگونه محصول شما نیازها و مشکلات آنها را حل میکند و ارزش افزوده ارائه میدهد.
برای موقعیتیابی محصول، میتوانید از روشهای مختلفی استفاده کنید، از جمله:
- تحلیل رقبا: بررسی رقبا و شناخت نقاط قوت و ضعف آنها. این اطلاعات به شما کمک میکند تا محصول خود را به طور متمایزتری معرفی کنید و بازار را به خوبی درک کنید.
- تحلیل بازار: بررسی بازار و شناخت نیازها، ترجیحات و رفتار مشتریان. این تحلیل به شما اطلاعاتی درباره بازار هدف و مشتریان پتانسیلی میدهد و به شما کمک میکند تا محصول خود را به طور دقیقتر به آنها معرفی کنید.
- تعیین نقاط قوت و ضعف محصول: شناسایی و تبیین نقاط قوت و ضعف محصول خود نسبت به رقبا. با شناخت دقیق قابلیتها و محدودیتهای محصول، میتوانید استراتژیهای مناسبی را برای موقعیتیابی محصول انتخاب کنید.
- تعیین مزایا و ارزشهای منحصربهفرد: شناسایی و تبیین مزایا و ارزشهایی که محصول شما را از رقبا متمایز میکند. این مزایا و ارزشها میتوانند شامل ویژگیهای منحصربهفرد، کیفیت بالا، قابلیتهای خاص، خدمات پس از فروش و غیره باشند.
- تعیین نیازها و مشکلات مشتریان: شناسایی نیازها و مشکلاتی که مشتریان در بازار دارند و تاکید بر اینکه چگونه محصول شما میتواند این نیازها را برطرف کند و مشکلات را حل کند.
4 جزء اصلی بیانیه موقعیت یابی محصول چیست؟
یک بیانیه موقعیت یابی را می توان به چهار بخش تقسیم کرد: هدف، دسته بندی، متمایزکننده و بازده.
هدف
مهم است که قبل از شروع کار بر روی فعالیت بازاریابی خود، هدف را تعیین کنید. بازار هدف باید بر اساس معیارهای اساسی از جمله جمعیت شناسی، جغرافیا، روانشناسی، دردها، نیازهای مشتری و غیره باشد.
تعیین هدف قبل از شروع به کار در فعالیت های بازاریابی بسیار مهم است. بازار هدف باید بر اساس معیارهای اساسی از جمله جمعیت شناسی، جغرافیا، روان شناسی، مشکلات، نیازهای مشتری و غیره تعیین شود.
تعیین بازار هدف به گروه خاصی از افراد یا کسب و کارها اشاره دارد که قصد دارید با محصولات یا خدمات خود به آنها دست یابید و خدمت کنید. در زیر عوامل کلیدیی را بررسی می کنیم که در تعیین بازار هدف نقش مهمی دارند:
- جمعیت شناسی: این شامل ویژگی هایی مانند سن، جنسیت، سطح درآمد، سطح تحصیلات، شغل و وضعیت تاهل است. درک پروفایل جمعیت شناسی بازار هدف به شما کمک می کند تا پیام های بازاریابی و استراتژی های خود را بر اساس نیازها و ترجیحات خاص آنها تنظیم کنید.
- جغرافیا: محل یا محل های جغرافیایی که بازار هدف در آن قرار دارد را مد نظر قرار دهید. این می تواند یک شهر، منطقه، کشور یا حتی بازار جهانی باشد. عوامل جغرافیایی می توانند رفتار و ترجیحات مصرف کننده را تحت تأثیر قرار دهند، همچنین در نظر گرفتن مسائل لجستیکی و توزیع نیز مهم است.
- روان شناسی: عوامل روان شناسی به جنبه های روانی و رفتاری بازار هدف می پردازد. این شامل علایق، ارزش ها، نگرش ها، انتخاب های سبک زندگی، سرگرمی ها و نظرات آنها است. تقسیم بندی روان شناسی به شما کمک می کند تا دلایل و انگیزه های مخاطبان هدف خود را درک کنید و بازاریابی های هدفمندتر و شخصی سازی شده ایجاد کنید.
- مشکلات و نیازهای مشتری: مشکلات، چالش ها و مشکلاتی که بازار هدف با آنها مواجه است را شناسایی کنید. درک نیازها و آرزوهای آنها به شما امکان می دهد محصولات یا خدمات خود را به عنوان راه حل هایی که می توانند به طور موثر با این نقاط ضعف مواجه شوند، معرفی کنید. با رفع نیازها، می توانید مشتریان را بهتر جذب و نگه دارید.
- رقابت: بازار رقابتی در بازار هدف خود را بررسی کنید. رقبای مستقیم و غیرمستقیم خود را شناسایی کنید، نقاط قوت و ضعف آنها را بررسی کنید و ببینید چگونه در حال حاضر بازار را خدمت می کنند. این تحلیل به شما کمک می کند تا محصولات خود را تفکیک کنید و ارزش های منحصر به فردی را ایجاد کنید که شما را از رقابت متمایز می کند.
- اندازه بازار و پتانسیل رشد: اندازه بازار هدف و پتانسیل رشد آن را ارزیابی کنید. این اطلاعات به شما کمک می کند فرصت بازار را ارزیابی کنید و قابلیت و قابلیت مقیاس پذیری کسب و کار خود را تعیین کنید. همچنین تصمیمات مربوط به تخصیص منابع و بودجه بازاریابی را هدایت می کند.
با در نظر گرفتن این عوامل و انجام تحقیقات بازار جامع، می توانید بازار هدف خود را به طور دقیق تعیین کنید که به شما امکان می دهد تا تمرکز خود را بر روی تلاش های بازاریابی و منابع خود به طور موثرتر انجام دهید. این رویکرد هدفمند احتمال رسیدن به مشتریان مناسب را افزایش می دهد و در نهایت منجر به نرخ تبدیل بالا و موفقیت کسب و کار می شود.
دسته
هنگامی که مشتریان بالقوه خرید را ارزیابی می کنند، به یک چارچوب مرجع نیاز دارند. شما باید دسته بندی را مشخص کنید که برند شما در آن رقابت خواهد کرد. به عنوان مثال، فناوری، مد و غیره. فراهم کردن زمینه برای مشتری به ایجاد ارتباط با برند کمک می کند. ارتباط برند را به مشتری می دهد.دستهبندی یا کلاس بندی برند شما در بازار، به مشتریان بالقوه کمک میکند تا یک چارچوب مرجع برای ارزیابی خرید ایجاد کنند. این دستهبندی به مشتریان امکان میدهد تا برند شما را در میان رقبا و محصولات مشابه دیگر تشخیص دهند و به آن مراجعه کنند. این ارتباط بین برند و مشتریان را تقویت میکند و به شما کمک میکند تا بازار هدف خود را بهتر نشان دهید.
برای دستهبندی برند خود، میتوانید به عناصر زیر توجه کنید:
- صنعت یا نوع محصول: برند شما میتواند در یک صنعت خاص یا در نوع خاصی از محصولات فعالیت کند. به عنوان مثال، فناوری، مد، غذا، سفر، خودرو و غیره. این دستهبندی مشتریان را در جستجوی محصولات خاص و مرتبط با نیازهایشان کمک میکند.
- نیازهای مشتری: برند شما میتواند به نیازهای خاصی از جمله نیازهای عمومی، لوکس، عملکرد، سبک زندگی و غیره پاسخ دهد. این دستهبندی بر اساس نیازهای مشتریان و گروههای هدف خاص، به شما کمک میکند تا پیامهای بازاریابی و استراتژیهای خود را به طور موثرتر و هدفمندتر شکل دهید.
- ارزشها و اصول: برند شما میتواند بر اساس ارزشها، اصول و مفاهیم خاصی ساخته شود. این میتواند شامل پایداری محیطی، اجتماعی، نوآوری، کیفیت، قابلیت اعتماد و موارد مشابه باشد. این دستهبندی به مشتریان امکان میدهد تا برند شما را با ارزشها و اصولی که با آن همخوانی دارند، مرتبط کنند.
- تجربه مشتری: برند شما میتواند بر اساس تجربه مشتریان خاصی ساخته شود. این شامل عواملی مانند خدمات مشتریان، تعاملات، تجربه خرید، کیفیت محصولات و خدمات و غیره است. این دستهبندی به مشتریان کمک میکند تا برند شما را با تجربه مشابه دیگران مقایتمام شد! در صورتی که سوال یا درخواست دیگری دارید، من در خدمت هستم.
تمایز
در تعریف تمایز برای بیانیه موقعیت، باید به نقطه انفرادی و منحصربهفردی از محصول یا خدمت خود توجه کنید. این نقطه تمایز باید بتواند محصول یا خدمت شما را از رقبا متمایز کند. اما باید به خاطر داشت که تمامی ویژگیها و مزایا را به عنوان نقطه تمایز استفاده نکنید، زیرا این میتواند منجر به پراکندگی و کاهش ارزش تمایزدهنده شما شود. به جای آن، باید بر روی ویژگیها و مزایایی تمرکز کنید که واقعاً منحصربهفرد هستند و به مشتریان شما ارزش اضافه میکنند.
هنگام توصیف خود به عنوان "رهبر جهانی"، باید جزئیات و توضیحات مربوطه را ارائه دهید. به جای ادعای جسورانه بدون توضیح، باید توضیح دهید که چرا و چگونه محصول یا خدمت شما به عنوان رهبر جهانی شناخته میشود. باید به مزایا و ویژگیهای خاصی اشاره کنید که شما را از رقبا متمایز میکند و به مشتریان ارزش اضافه میکند.
همچنین، باید تمایز خود را از دیدگاه مشتریان خود بررسی کنید و نه از زاویه کسب و کار. باید بفهمید که مشتریان چه نیازها و مسائلی دارند و چگونه محصول یا خدمت شما میتواند به این نیازها پاسخ دهد. تمرکز بر مشتری و ارزشی که محصول یا خدمت شما به آنها ارائه میدهد، میتواند به شما در تمایز و جذب مشتریان کمک کند.
در نهایت، باید به یاد داشته باشید که مشتریان بیشتر به ارزش و فوایدی که از محصول یا خدمت شما دریافت میکنند توجه میکنند و نه به جوانب مالی و سهم بازار. بنابراین، در بیانیه موقعیت خود باید بیشتر به ارزشها و فواید مشتریان تاکید کنید و نه به جوانب داخلی کسب و کار.
بازده
در بخش بازده بیانیه موقعیت، باید تمایز شما را با نیازها و اهداف بازار هدفتان مرتبط کنید. برای این کار، باید با شخصیتهای هدف خود ارتباط برقرار کنید و نشان دهید که چگونه محصول یا خدمت شما به نیازهای آنها پاسخ میدهد و چگونه متمایز کننده است.
برای تقویت نکته قبلی، باید یک درک عمیق از بازار هدف خود داشته باشید. این درک باید بر اساس تحقیقات بازار صحیح و دقیق باشد و نباید بر افتراضات داخلی بنا شود. برای درک بهتر نیازها و مسائل مشتریان، میتوانید از روشهای تحقیق بازار مختلف مانند مصاحبهها، نظرسنجیها و تحلیل دادهها استفاده کنید. این تحقیقات بازار به شما کمک میکنند تا به طور دقیقتر درک کنید که مشتریان شما چه نیازها و مسائلی دارند و چگونه محصول یا خدمت شما میتواند به این نیازها پاسخ دهد.
با استفاده از این درک عمیق از بازار هدف، میتوانید بیانیه موقعیت خود را بهبود بخشید و به شکلی که بازار هدف را به خوبی توصیف کند، تمایز شما را با نیازها و اهداف آنها مرتبط کنید. این به شما کمک میکند تا به مشتریان خود نشان دهید که محصول یا خدمت شما چگونه ارزش و بازدهی بیشتری نسبت به رقبا دارد و چگونه میتواند به رفع نیازها و مسائل آنها کمک کند.
موقعیت یابی در مقابل طراحی روایت
موقعیتیابی و طراحی روایت دو رویکرد متفاوت در بازاریابی هستند که هر کدام نقش و اهمیت خود را در جذب و نگهداشت مشتریان دارند.
موقعیتیابی محصول به معنای تعیین و توصیف موقعیت منحصربهفرد محصول یا خدمت شما در بازار است. این رویکرد بر تمرکز بر ویژگیها، مزایا و ارزشهای محصول یا خدمت شما برای مشتریان تاکید دارد. هدف از موقعیتیابی، ایجاد تمایز و متمایز کردن محصول یا خدمت شما از رقبا و جذب مشتریان با ارزش است. در این رویکرد، تمرکز بر ارزش و فواید محصول یا خدمت برای مشتریان و نیازها و مسائل آنها قرار دارد.
طراحی روایت، به عنوان یک رویکرد دیگر، بر ایجاد داستان و ارتباط عاطفی با مشتریان تمرکز دارد. در این رویکرد، شرکتها سعی میکنند از طریق ایجاد داستانها و روایتهای جذاب، مشتریان را درگیر کنند و ارتباط عمیقتری با آنها برقرار کنند. این رویکرد بیشتر بر تجربه مشتری و ارتباط احساسی تمرکز دارد و سعی میکند احساسات و ارزشهای مشتریان را به وسیله داستانسازی تقویت کند.
مقالهی مارکوس اندروز که اشاره کردید، نکتهای را بررسی میکند که در برخی موارد طراحی روایت میتواند جایگزین موقعیتیابی برند شود. این مقاله ممکن است به دلیلی خاصی این پیشنهاد را ارائه کند، اما در کلیت، موقعیتیابی و طراحی روایت دو رویکرد متفاوت هستند و هر کدام نقش خود را در بازاریابی دارند. بسته به صنعت، نوع محصول یا خدمت، و نیازها و تمایلات مشتریان، ممکن است یکی از این رویکردها بر دیگری غلبه کند یا در برخی موارد میتوانند به صورت ترکیبی استفاده شوند.
چند نمونه از موقعیت یابی محصول
اکنون جایگاهیابی محصول را با جزئیات پوشش دادهایم، بیایید در عمل به آن نگاهی بیندازیم. در زیر چند نمونه از کسبوکارهایی وجود دارد که با موفقیت در بازاری مشابه با رقبای خود، خود را در شکاف قرار دادهاند.
Delta & JetBlue
دلتا و جت بلو دو شرکت هواپیمایی معروف در صنعت هواپیمایی آمریکا هستند. در مورد موقعیتیابی این دو شرکت، میتوان گفت:
- دلتا: دلتا یکی از شرکتهای هواپیمایی بزرگ در جهان است و در طول سالها تلاش کرده است تا خدمات با کیفیت و تجربه مسافرتی برتر را ارائه دهد. آنها به عنوان یک شرکت هواپیمایی اصلی، تمرکز خود را بر راحتی و خدمات حرفهای در هنگام سفر قرار دادهاند. این شرکت تلاش میکند تا با ارائه فضای پای بزرگتر، خدمات غذایی با کیفیت و امکانات راحتی برای مسافران، به عنوان یک گزینه برتر در بازار هواپیمایی شناخته شود.
- جت بلو: جت بلو نیز یک شرکت هواپیمایی معروف در آمریکا است و در تلاش است تا با ارائه تجربه مسافرتی متفاوت، خود را در بازار متمایز کند. آنها به عنوان یک شرکت هواپیمایی ارزان قیمت و دوستانه، تمرکز خود را بر تجربه مسافرتی مراقبت شده، تنقلات لذیذ و فضای پای کافی قرار دادهاند. جت بلو با ارائه قیمتهای رقابتی و خدماتی که مراقبت از مسافران را در نظر میگیرند، به عنوان یک گزینه مناسب برای مسافرانی که به دنبال هزینه کمتر و تجربه مسافرتی دوستانه هستند، شناخته میشود.
در این مثال، وقتی دلتا سرو بادام زمینی را متوقف کرد و فضای پای آنها را کاهش داد، جت بلو وارد بازار شد و خود را با تنقلات لذیذ و فضای پای کافی متمایز کرد. این موقعیتیابی به جت بلو امکان میدهد تا به عنوان یک گزینه جذاب برای مسافرانی که اهمیت زیادی به تنقلات و فضای پای راحت در هنگام سفر میدهند، معرفی شود و با دلتا رقابت کند.
Chipotle & Taco Bell
چیپوتل و تاکو بل دو برند معروف در صنعت فست فود مکزیکی هستند. در مورد موقعیتیابی این دو برند، میتوان گفت:
- چیپوتل: چیپوتل از ابتدا با تمرکز بر کیفیت مواد اولیه و روشهای پخت و پز متمایز شد. آنها از مواد اولیه تازه و ارگانیک استفاده میکنند و به مفهوم "غذای واقعی" تاکید میکنند. چیپوتل با ارائه غذاهای با کیفیت و دستساز، به عنوان یک گزینه سالم و خوشمزه در بازار معرفی شده است. شعار "ما نمیترسیم بگوییم ما مرغهای واقعی هستیم" نشان از تمرکز چیپوتل بر کیفیت و مواد اولیه ارگانیک دارد و آن را از رقبای خود تمایز میدهد.
- تاکو بل: تاکو بل نیز یک برند معروف در صنعت فست فود مکزیکی است. آنها تمرکز خود را بر رقابت در قیمت قرار دادهاند و به عنوان یک گزینه ارزان قیمت در بازار شناخته میشوند. تاکو بل با ارائه تاکوها و غذاهای مکزیکی با قیمت مناسب، به مشتریانی که به دنبال غذاهای خوشمزه و ارزان هستند، جذب میشود.
در این مثال، چیپوتل با تمرکز بر کیفیت مواد اولیه و روشهای پخت و پز، خود را از تاکو بل متمایز میکند. شعار "ما نمیترسیم بگوییم ما مرغهای واقعی هستیم" نشان از تمرکز چیپوتل بر کیفیت و مواد اولیه ارگانیک دارد و به مشتریان نشان میدهد که غذاهای چیپوتل با کیفیت بالا هستند. این موقعیتیابی به چیپوتل امکان میدهد تا به عنوان یک گزینه با کیفیت و سالم در بازار فست فود مکزیکی شناخته شود و با تاکو بل رقابت کند.
Bumble & Tinder
بامبل (Bumble) و تیندر (Tinder) دو برند معروف در صنعت دوستیابی آنلاین هستند. در مورد موقعیتیابی این دو برند، میتوان گفت:
- بامبل: بامبل به عنوان یک برنامه دوستیابی آنلاین شروع شد و با تمرکز بر توانمندسازی زنان متمایز شد. بنیانگذار بامبل، تجربه منفی خود را با برخی از مردان در تیندر داشت و برنامه را طوری طراحی کرد که فقط کاربران زن میتوانند اولین تماس را برقرار کنند. این رویکرد به زنان اجازه میدهد تا در فرایند دوستیابی کنترل بیشتری داشته باشند و از تجربههای ناخوشایند جلوگیری کنند. اما در حال حاضر، بامبل فراتر از دوستیابی گسترش یافته است و به کاربران اجازه میدهد به دنبال دوستی، ارتباطات حرفهای یا ارتباطات دیگری باشند. به عنوان مثال، بامبل با اضافه کردن قابلیتهایی مانند Bumble BFF و Bumble Bizz، به کاربران امکان میدهد به دنبال دوستان جدید یا ارتباطات حرفهای باشند.
- تیندر: تیندر نیز یک برنامه دوستیابی آنلاین است که به شدت محبوبیت دارد. این برنامه به کاربران امکان میدهد با استفاده از الگوریتمهای خود، با افرادی که در نزدیکی آنها هستند، مطابقت پیدا کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند. تیندر ابتدا بیشتر برای دوستیابی و ارتباطات عاطفی طراحی شده بود، اما در حال حاضر برای ارتباطات رمانتیک و غیررمانتیک استفاده میشود.
به طور خلاصه، بامبل با تمرکز بر توانمندسازی زنان شناخته میشود و به کاربران اجازه میدهد به دنبال دوستی، ارتباطات حرفهای و دیگر ارتباطات باشند. تیندر نیز یک برنامه دوستیابی محبوب است که در ابتدا برای دوستیابی و ارتباطات عاطفی طراحی شده بود، اما در حال حاضر در بسیاری از ارتباطات رومانتیک و غیررمانتیک استفاده میشود.
The Coca-Cola Company & Mother Energy Drinks
کوکاکولا یکی از برندهای معروف نوشیدنی است که در سراسر جهان شناخته شده است. این برند در ابتدا با موقعیتیابی خود در بازار نوشیدنیهای نرم و مشروبات گازدار معروف شد. اما در سال 2006، کوکاکولا تصمیم گرفت وارد بازار نوشیدنیهای انرژیزا شود.
با راهاندازی نوشیدنی انرژیزا، کوکاکولا در استرالیا وارد بازار شد. این کمپین راهاندازی بسیار موفق بود، اما طعم نوشیدنی انرژیزای کوکاکولا به خوبی با رقبای پیشرو در این بازار رقابت نمیکرد و فروش مکرر آن کم بود. به دلیل شناخت بالای برند کوکاکولا و تأثیرگذاری آن در بازاریابی برند، شرکت تصمیم گرفت محصول خود را تغییر دهد.
کوکاکولا تغییراتی را در محصول انجام داد. آنها بستهبندی را کاملاً تغییر دادند، اندازه قوطی را افزایش دادند و طعم نوشیدنی انرژیزا را بهبود بخشیدند. راهاندازی مجدد این محصول با شعار "مادر جدید، طعمی شبیه مادر قدیمی ندارد" همراه بود. آنها از واقعیت که نوشیدنی عملکرد ضعیفی داشت بیابتکار نبودند و حتی در این فرآیند خود را سرگرم کردند.
نتیجه این تغییرات، موفقیت کوکاکولا در بازار نوشیدنیهای انرژیزا بود. اکنون کوکاکولا با دو نوشیدنی انرژیزا پیشرو در بازار، یعنی V و ردبول، رقابت میکند. این نمونه نشان میدهد که کوکاکولا توانست با تغییر موقعیت و بهبود محصول خود، در بازار جدیدی پایدار شود و با رقبا رقابت کند.
چگونه یک استراتژی موقعیت یابی ایجاد کنیم
ایجاد یک بیانیه موقعیت یابی
بیانیه موقعیت یابی برای محصول شما باید ارزش منحصر به فرد آن را نسبت به رقبای اصلیتان بیان کند و برای مشتریان هدفتان راه هایی برای برقراری ارتباط فراهم کند. در ادامه، یک بیانیه موقعیت یابی برای شما ارائه میدهم:
"ما، با محصولاتی نوآورانه و کیفیت برتر، به عنوان رهبران صنعت، به مشتریانمان تجربهای منحصر به فرد از ارزش و رضایت بینظیر ارائه میدهیم و از طریق ارتباط نزدیک و مستمر، به عنوان شریکی قابل اعتماد در مسیر رسیدن به اهدافشان، در کنارشان هستیم."
قبل از ایجاد بیانیه موقعیت یابی خود باید بپرسید:
- مشتری هدف شما کیست؟
- محصول یا خدمات شما به کدام دسته تعلق دارد؟
- بزرگترین و منحصربفردترین مزیت محصول یا خدمات شما چیست؟
- آیا می توانید آن سود را ثابت کنید؟
از آنجا، می توانید یک بیانیه موقعیت یابی قانع کننده ایجاد کنید.
نمونه های بیانیه موقعیتیابی
اپل
"اپل، با فناوری پیشرفته خود، به مصرفکنندگانی که با فناوری آشنا هستند و به دنبال تجربهای بینظیر در لپتاپها، رایانهها و دستگاههای تلفن همراه هستند، خدماتی بینظیر ارائه میدهد. ما به ترویج برابری و دسترسی برای همه متعهد هستیم و علاوه بر تأمین مواد و محصولات با کیفیت بالا، مسئولیت کارکنانمان را نیز به عهده میگیریم."
دیزنی
"دیزنی، با ارائه سرگرمیهای بینظیر، تجربیات و خاطرات جادویی را برای مصرفکنندگانی که به دنبال تجربیات و خاطرات جادویی هستند، فراهم میکند. ما با ارائه هر جنبهای از محصولات و خدمات مرتبط با دنیای دیزنی و جذابیت برای افراد در هر سنی، رقابت را رهبری میکنیم."
استارباکس
"استارباکس، بهترین قهوه و نوشیدنی اسپرسو را برای مصرفکنندگانی که هر بار مواد اولیه و کمال را میخواهند، ارائه میدهد. ما نه تنها برای هر تعاملی ارزش قائل هستیم و هر یک را منحصر به فرد میکنیم، بلکه خود را متعهد به بالاترین کیفیت قهوه در جهان میدانیم."
آمازون
"آمازون، برای مصرفکنندگانی که میخواهند طیف گستردهای از محصولات را به صورت آنلاین با تحویل سریع خریداری کنند، یک سایت خرید آنلاین یک مرحلهای ارائه میدهد. ما با وسواس مشتری، اشتیاق به نوآوری و تعهد به تعالی عملیاتی، خود را از سایر خردهفروشان آنلاین متمایز میکنیم."
نایک
"نایک، برای ورزشکارانی که به لباسهای ورزشی شیک و باکیفیت نیاز دارند، لباسها و کفشهای ورزشی با بهترین عملکرد را ارائه میدهد. ما محصولاتی را از مواد با کیفیت بالا ساخته و به مشتریانمان ارائه میدهیم. تعهد ما به نوآوری و سرمایهگذاری در جدیدترین فناوریها، باعث میشود محصولات نایک به عنوان پیشرو در صنعت پوشاک ورزشی، پیشرفتهترین محصولات باشند."
دیدگاه خود را بنویسید